وسیم جمیل عزیز؛ سیّد هادی زرقانی؛ علی محمدپور
چکیده
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی، به دنبال بررسی و تحلیل نقش عوامل ژئوپلیتیکی در روابط ایران و عراق در طی دو دهه گذشته و اولویت بندی آنها است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد در بُعد فرهنگی، سه متغیر «وجود اماکن مقدس زیارتی در دو کشور»، « اکثریت جمعیت شیعه در دو کشور ایران و عراق» ...
بیشتر
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی، به دنبال بررسی و تحلیل نقش عوامل ژئوپلیتیکی در روابط ایران و عراق در طی دو دهه گذشته و اولویت بندی آنها است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد در بُعد فرهنگی، سه متغیر «وجود اماکن مقدس زیارتی در دو کشور»، « اکثریت جمعیت شیعه در دو کشور ایران و عراق» و «پیادهروی اربعین و پویش-های مذهبی مشترک» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور داشته اند. همچنین نتایج تحلیل عاملی در بُعد اقتصادی نشان می دهد متغیرهای «حضور گردشگران عراقی در ایران» و « ارتباطات و تعاملات گسترده مرزی و وجود مرز مشترک طولانی بین دو کشور» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور داشته و در مقابل، دو متغیر «اختلافات دو کشور درمرزهای آبی و بهرهبرداری از منابع مشترک دریایی در خلیج فارس» و «اختلافات هیدروپلیتیکی دو کشور در بهره برداری از رودهای مرزی» در تضعیف روابط دو کشور بیشترین نقش را داشته اند. درنهایت در بُعد سیاسی-امنیتی متغیرهای«احساس تهدید مشترک در مقابل تروریسم و افراطگری مذهبی»،« فروپاشی رژیم بعث و ارتقاء جایگاه سیاسی شیعیان» و«کمکهای دفاعی و نظامی ایران به عراق در دوران مبارزه با داعش» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور در دو دهه اخیر داشته اند و دو متغیر«رویکرد ً متفاوت دو کشور عراق و ایران در رابطه با آمریکا» و «اختلاف تاریخی دو کشور در اروند رود (شط العرب)» بر تضعیف روابط دو کشور موثر بوده اند.
الهام صباغ؛ مهناز گودرزی
چکیده
روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای مرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بینالمللی و مناسبات منطقهای برخوردار گشتهاند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که بهصورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصتهای فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یکسو بر پایه عوامل همگرایی ...
بیشتر
روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای مرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بینالمللی و مناسبات منطقهای برخوردار گشتهاند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که بهصورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصتهای فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یکسو بر پایه عوامل همگرایی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصتها و زمینههای نفوذ و همکاری، برخوردار بوده است و از سوی دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالشها و تهدیداتی مواجه بوده که برآیند این امر، همواره بر جهتگیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی، تأثیر داشته است. جمهوری اسلامی ایران به سبب ویژگی-های منحصربهفردی که در منطقه خاورمیانه دارد، نیازمند آن است تا همواره مراودات خود با کشورها همسایه و منطقه-های همجوار را گسترش دهد. بر پایه چنین مفروضی، بهمنظور شناسایی و تبیینِ هویتِ سیاستخارجی در منطقه آسیای مرکزی پرسش این نوشتار این است که: «سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی در چه ابعادی موفق و در کدامیک از آنها ناکام بوده است؟» در پاسخ به این پژوهش این فرضیه مطرح است که «عدم وجود سیاستخارجی چندوجهی (منعطف) با درنظرگرفتن سهمِ هرکدام از بخشهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در موفقیتها و ناکامیهای سیاستخارجی ایران در آسیای مرکزی تأثیرگذار بوده است». روش انجام این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است و دادههای آن از طریق مطالعات کتابخانهای اسنادی گردآوری و در چارچوب سیاست خارجی، بررسی و تحلیلشدهاند.
محسن جان پرور؛ سیف قاسم محمد المحیسن؛ سیّد هادی زرقانی؛ علی محمدپور
چکیده
خاورمیانه، منطقه ژئوپلیتیکی پیچیده، متغیر و متحول است. منطقه ای با پتانسیلها و ظرفیتهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برجسته که بازیگریها و صحنههای بازی متعدد و متفاوتی را پیش روی بازیگران منطقه ای و فرامنطقهای قرار داده است. صحنههای بازی که ناامنی و تنش در آن برجستگی داشته و مناسبات نفوذ، سلطه و تقابل بر سایر شکلها اولویت ...
بیشتر
خاورمیانه، منطقه ژئوپلیتیکی پیچیده، متغیر و متحول است. منطقه ای با پتانسیلها و ظرفیتهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برجسته که بازیگریها و صحنههای بازی متعدد و متفاوتی را پیش روی بازیگران منطقه ای و فرامنطقهای قرار داده است. صحنههای بازی که ناامنی و تنش در آن برجستگی داشته و مناسبات نفوذ، سلطه و تقابل بر سایر شکلها اولویت داشته است. متناسب با این شرایط منطقه، درک مولفههای پایه شکلدهنده مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه، از اهمیت و جایگاه برجستهای برخوردار است. بر این مبنا تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف درک مولفه های ژئوپلیتیک پایه شکل دهنده مناسبات در منطقه خاورمیانه و طراحی الگوی مناسبات ژئوپلیتیک به انجام رسیده است. بررسی حاصل از نظریهها و دیدگاههای مختلف در گام اول نشان دهنده آن است که مهمترین مولفهها موثر بر الگوی مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه خارومیانه شامل 40 مولفه ژئوپلیتیکی است که در قالب چهار بعد مولفههای ژئوپلیتیک طبیعت پایه، انسان پایه، ترکیبی و مصنوعی قابل تقسیمبندی است. در گام دوم، مولفهها در اختیار اندیشمندان و صاحبنظران جهت اظهار نظر قرار گرفته و از طریق آزمون T-test مورد تأیید قرار گرفته است. این مولفههای ژئوپلیتیک به صورت مستقیم و غیر مستقیم توانسته است، الگوی مناسبات ژئوپلیتیک تعاملی، تقابلی، نفوذ، سلطه و رقابت را در منطقه خاورمیانه شکل دهد و از سوی دیگر مورد سوء استفاده بازیگران منطقه و فرامنطقهای جهت رسیدن به اهداف و منافع قرار گرفته و در راستای مناسبات تنش آمیز و درگیری در منطقه خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته است.
نرگس حجی پناه؛ سید هادی زرقانی؛ امید علی خوارزمی
چکیده
این پژوهش با روش «مروری سیستماتیک» به دنبال بررسی جایگاه «منابع آب» در پژوهشهای آمایش سرزمین است. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مقالات علمی پژوهشی در زمینۀ آمایش سرزمین است که در طول 41 سال گذشته در پایگاه اطلاعات علمی نمایه شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد در چهار دهۀ گذشته فقط 12 درصد مقالات آمایش مرتبط با موضوع آب ...
بیشتر
این پژوهش با روش «مروری سیستماتیک» به دنبال بررسی جایگاه «منابع آب» در پژوهشهای آمایش سرزمین است. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مقالات علمی پژوهشی در زمینۀ آمایش سرزمین است که در طول 41 سال گذشته در پایگاه اطلاعات علمی نمایه شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد در چهار دهۀ گذشته فقط 12 درصد مقالات آمایش مرتبط با موضوع آب بوده است. زمینۀ مطالعاتی غالب مقالات «تعیین کاربریهای بهینه، بررسی وضعیت منابع آبی، تحلیل سیستمی سیاستهای آمایش سرزمین در مواجه با کمآبی، تأثیر فعالیتهای انسانی در بحرانهای کمی و کیفی آب» میباشد. ازنظر روش پژوهش، اکثر مقالات از روشهای کمّی بهویژه از نرمافزارهای آماری استفاده کردهاند و توجه کمی به مصاحبههای حضوری با ذینفعان حوزۀ آب و مردم محلی و کارشناسان شده است. از حیث مجلات، درمجموع 19 مجله در حوزۀ مقالات آمایشی مرتبط با آب فعال بودهاند که مجلۀ«آمایش سرزمین» رتبه اول را دارد. از حیث روند زمانی، در دهۀ 60 و 70 شمسی، مقالات مرتبط با آب کمترین تعداد را داشته و از دهۀ 80 روند افزایشی شروع و در دهۀ 90 به اوج خود رسیده است. درنهایت در بخش راهکارها بر مواردی چون «بازچرخانی منابع آبی، آمایش منابع آب بهجای آمایش فعالیتها، کشاورزی مکانیزه، استفاده از رویکرد آمایش سرزمین خطر مدار و آمایش سبز، منطبق کردن کاربریها بر ظرفیت اکولوژیکی مناطق» تأکید شده است.
محمدباقر قالیباف؛ محمود واثق؛ هادی آجیلی؛ شهاب الدین شفیع
چکیده
نظریه بازیها، نظریهای شناخته شده در مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و پژوهشهای بین رشتهای است که استفاده زیادی در تحلیل پدیدهها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیاییِ ملی، منطقهای و جهانی دارد. هرچند مفهوم «رقابت» نقش کلیدی در ترسیم و شکلگیری نظریه بازی دارد اما علیرغم آن، تاکنون ادبیات علمی دانش ژئوپلیتیک برای بررسی ...
بیشتر
نظریه بازیها، نظریهای شناخته شده در مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و پژوهشهای بین رشتهای است که استفاده زیادی در تحلیل پدیدهها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیاییِ ملی، منطقهای و جهانی دارد. هرچند مفهوم «رقابت» نقش کلیدی در ترسیم و شکلگیری نظریه بازی دارد اما علیرغم آن، تاکنون ادبیات علمی دانش ژئوپلیتیک برای بررسی پدیدهها از آن بیبهره مانده است. به همین منظور تبیین ژئوپلیتیکی از نظریه بازیها در سیستمهای ژئوپلیتیکی و ورود این مفهوم به تحلیل و تبیین ژئوپلیتیکی، موضوع مقاله پیش رو است. این مقاله سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه میتوان ساختار و کارکرد نظریه بازیها در محیطهای جغرافیایی را با رویکرد سیستمهای ژئوپلیتیکی تبیین کرد؟ در پاسخ به این سؤال و با روش توصیفی تبیینی براساس مدل روششناسی پژوهش ساندرز، فرضیه مقاله عبارت است از اینکه «نظریه بازیها در رقابتها، منازعات، همکاری و همگراییها و دیگر الگوهای روابط ژئوپلیتیکی و در سیستمهای ژئوپلیتیکی پیچیده که با حداقل یک منبع جغرافیایی عینی سروکار دارد، نقش مدلسازی و ترسیم راهکارهای عملیاتی داشته و با دریافت داده و مقادیر از ژئوپلیتیک، سیستم پیچیده ژئوپلیتیکی را به تعادل و نظم جدیدی میرساند». یافتههای پژوهش نشان میدهد که نظریه بازیها موضوع مطالعات اجتماعی، سیاسی و روابط بینالملل است و به طور خاص، به دلیل محوریت «قدرت و رقابت» در این نظریه موضوع مورد بحث در دانش ژئوپلیتیک به شمار میآید. از آنجایی که کارکرد نظریه بازیها در سیستمهای ژئوپلیتیکی مدنظر است قرائت نگارندگان از مفهوم سیستم، «سیستم پیچیده ژئوپلیتیکی» با مؤلفههای نظریه پیچیدگی است.
منصوره اسکندران؛ سیّد هادی زرقانی؛ محمد جواد رنجکش
چکیده
تقریبا بیش از 300 حوضه رودخانه فرامرزی در جهان وجود دارد که گاهی اوقات عامل منازعه هستند. بنابراین حل منازعات این رودخانه ها نه تنها برای اقتصاد بلکه برای حفظ ثبات و آرامش بین کشورها مهم است. بطورکلی سه عامل تقاضا، منبع و ساختار بر شکلگیری، قوام و تداوم منازعات آبی در سطح بینالمللی، چه بهصورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم اثرگذار ...
بیشتر
تقریبا بیش از 300 حوضه رودخانه فرامرزی در جهان وجود دارد که گاهی اوقات عامل منازعه هستند. بنابراین حل منازعات این رودخانه ها نه تنها برای اقتصاد بلکه برای حفظ ثبات و آرامش بین کشورها مهم است. بطورکلی سه عامل تقاضا، منبع و ساختار بر شکلگیری، قوام و تداوم منازعات آبی در سطح بینالمللی، چه بهصورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم اثرگذار میباشند. بررسیهای سیستماتیک تعیین چگونگی حل و فصل اختلافات آب نشان میدهد که منازعات براثر عوامل ساختاری در نتیجهی تلاش برای کنترل، دسترسی و محدود نمودن مصرف منابع آبی بینالمللی از طریق تغییر جهت جریان آبی، احداث سد و ایجاد مخازن شکل میگیرد؛ منازعات براثر عامل تقاضا و استفاده بیش از حد منابع آبی بینالمللی که خود بر اثر رشد جمعیت، توسعه صنعتی و رشد شهرنشینی تشدید میگردد، پدید میآید و منازعات براثر تخریب منبع که خود بهطور غیرمستقیم از دو عامل تقاضا و ساختار تاثیرپذیرفته و بر تشدید منازعات اثرگذار است بوجود میآیند. در هرصورت به نظر میرسد پس از آغاز منازعه مرتبط با آب، اجرای دیپلماسی با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و نه ابزارهای فنی به کشورها در برقراری ثبات منطقهای و پیگیری صلح کمک خواهد کرد. این نوشتار با تمرکز بر آسیای مرکزی تلاش می کند با استفاده از روشی توصیفی-تحلیلی، در چارچوب الگوی تحلیلی چهارگانه(نهادگرا، کنشگرا، ساختاری- عملکردی و سیستمی) تصویری شفاف از شرایط آبی این منطقه ارائه و در انتها با تاکید بر گستره دیپلماسی آب، راهکارهایی درجهت جلوگیری از گسترش رقابت آب به بحران ناشی از آب ارائه دهد.
محمد مهر آئین؛ امیر تیمور رفیعی؛ محمدنبی سلیم
چکیده
جغرافیای انسانی هندوستان به دلیل تکثر قومی و تنوع مذهبی، بستر مناسبی برای چالشهای سیاسی و اجتماعی این سرزمین فراهم آورده است. از آن جا که حدود ششصد سال، فرمانروائی هند با حکام مسلمان بود، اجرای سیاست مدبرانه مذهبی برای ثبات و انسجام سیاسی ضرورت تام داشت.حکومت گورکانیان که بر پهنه وسیعی از شبه قاره هند حکم می راند، بر پایه رواداری دینی ...
بیشتر
جغرافیای انسانی هندوستان به دلیل تکثر قومی و تنوع مذهبی، بستر مناسبی برای چالشهای سیاسی و اجتماعی این سرزمین فراهم آورده است. از آن جا که حدود ششصد سال، فرمانروائی هند با حکام مسلمان بود، اجرای سیاست مدبرانه مذهبی برای ثبات و انسجام سیاسی ضرورت تام داشت.حکومت گورکانیان که بر پهنه وسیعی از شبه قاره هند حکم می راند، بر پایه رواداری دینی نسبت به پیروان بودایی، هندو و سیک قلمروی خود رفتار کرد و حتی اکبرشاه کوشید با طرح اتحاد مذاهب، چالشها را به حداقل رساند؛ اما چرخش به سیاست تعصب آمیز و سختگیرانه مذهبی توسط اورنگ زیب، به ارکان امپراتوری گورکانی ضربه اساسی وارد کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیقی-توصیفی، به این پرسش پاسخ می دهد که با وجود درک گورکانیان از کیفیت جغرافیای انسانی و سیاسی هند، چرا سیاست تسامح مذهبی کنار گذاشته شد و نتیجه آن چه بود؟ مطالعات نشان می دهد که علاوه بر نقش موثر جانشینان اکبرشاه ، به ویژه اورنگ زیب در اولویت دادن به یک مذهب و پرهیز از تساهل دینی، بلکه ظهور تمایلات استقلال طلبانه مهاراجه ها و تغییر شکل تدریجی پراکندگی قومی هندوان، باعث لغو سیاست رواداری، افزایش نارضایتی و تضعیف پایه های حاکمیت گورکانیان شد
زهرا Nasimi؛ سیدهادی زرقانی؛ امیدعلی خوارزمی؛ حسین ربیعی
چکیده
منطقهگرایی یکی از سازوکارهای دولتها برای مقابله با بیثباتی و برقراری نظم و امنیت در مناطق مختلف جهان است و دولتهای ملی با استفاده از این شیوه به جنگها و منازعات پایان داده و به ثبات و امنیت نسبی دست یافتهاند. پرسشی که مطرح است این است که چرا این سازوکار تاکنون نتوانسته در منطقه خلیج فارس موفق عمل کند، در واقع مهمترین موانع ...
بیشتر
منطقهگرایی یکی از سازوکارهای دولتها برای مقابله با بیثباتی و برقراری نظم و امنیت در مناطق مختلف جهان است و دولتهای ملی با استفاده از این شیوه به جنگها و منازعات پایان داده و به ثبات و امنیت نسبی دست یافتهاند. پرسشی که مطرح است این است که چرا این سازوکار تاکنون نتوانسته در منطقه خلیج فارس موفق عمل کند، در واقع مهمترین موانع و چالشهای شکلگیری سازمان منطقهای خلیج فارس کداماند. در این راستا، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانهای و میدانی، در ابتدا مهمترین عوامل و زمینههای واگرایی را گردآوری و با روش «کدگذاری و مقولهبندی» غربال و در نهایت در قالب پنج بُعد اقتصادی، سیاسی، دفاعی- امنیتی، سرزمینی و فرهنگی- اجتماعی طبقهبندی کرده است. در مرحلۀ مطالعات میدانی، پرسشنامه به دو زبان عربی و انگلیسی ترجمه و در اختیار صاحبنظران همه کشورهای منطقه قرار گرفت. در تحلیل یافتهها برای ارزیابی وزن و اهمیت موانع و چالشهای شکلگیری سازمان منطقهای خلیج فارس از آزمون تی تک نمونهای و برای مقایسه نظرات پاسخدهندگان ایرانی و صاحبنظران کشورهای عرب منطقه در این زمینه از آزمون تی همبسته مستقل با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شده است. جهت ارزیابی مؤثرترین موانع و چالشها در تشکیل سازمان منطقهای خلیج فارس نیز از معادلات ساختاری PLS استفاده شده است.
هادی ویسی
چکیده
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و اثر آن بر تهدیدات منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران ...
بیشتر
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و اثر آن بر تهدیدات منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران در برابر تهدیدات خارجی تصمیم سازی و سیاستگذاری شده است. در این راستا، سیاست امنیت غذایی، کشاورزی محور اشتغالزایی و توسعه، خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی هم پوشانی زیادی با راهبرد خودکفایی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خودکفایی چه تأثیری بر امنیت آبی ایران داشته است. صورتبندی فرضیه پژوهش بیان میکند که سیاست و راهبرد خودکفایی زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است و ادامه این سیاست موجب تشدید خطرات محیط زیستی شده و میتواند امنیت ملی ایران را تهدید کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیل محتوایی انجام شده و داده های مورد نیاز تحقیق از اسناد و قوانین بالادستی ایران و به ویژه شش برنامه پنج سال توسعه جمهوری اسلامی ایران اخذ شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سیاست خودکفایی نه تنها به اهداف خود دست نیافته است بلکه زمینهساز تهدید امنیت آبی ایران شده است که ادامه این روند میتواند امنیت ملی ایران را نیز تهدید کند.
حسین فتاحی اردکانی؛ سیدمحمود حسینی
چکیده
جنگ اوکراین باعث بروز رفتارهای متفاوتی از سوی اروپا شده است. این جنگ رویکردهای نوینی از همبستگی، اختلاف، انعطاف پذیری و مشارکت در اتحادیه اروپا را به ما نشان میدهد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی رفتاری اروپا در قبال جنگ اوکراین چه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که واکنش ...
بیشتر
جنگ اوکراین باعث بروز رفتارهای متفاوتی از سوی اروپا شده است. این جنگ رویکردهای نوینی از همبستگی، اختلاف، انعطاف پذیری و مشارکت در اتحادیه اروپا را به ما نشان میدهد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی رفتاری اروپا در قبال جنگ اوکراین چه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که واکنش اتحادیه اروپا در مواجهه با این جنگ بیش از آنکه فعال باشد انفعالی و تدافعی بوده و از همگرایی راهبردی تا واگرایی انفعالی در نوسان بوده است. این مسئله ناشی از پررنگ شدن شکافهای درون این اتحادیه و موضعگیریهای متفاوت اعضاء در پی بروز این جنگ میباشد. در نتیجه اینکه، خلاء رهبری قدرتمند و ایجاد شکاف سیاسی در نوع مواجهه به روسیه (سیاسی)، عدم ایجاد چشم انداز واقعبینانه از آینده تأمین انرژی و زنجیره منابع غذایی (اقتصادی)، بروز شکاف اجتماعی در مواجه با سیل آوارگان اوکراینی و در عین حال تأکید بر لزوم اتحاد دو سوی آتلانتیک (اجتماعی) و تلاش برای تأمین اهداف قطب نمای استراتژیک دفاعی- امنیتی اتحادیه اروپا (امنیتی) از مهمترین الگوهای رفتاری اتحادیه اروپا در قبال جنگ اوکراین میباشد.
لیلا شیرعلی؛ فرزاد نویدی نیا؛ شیوا جلال پور؛ فریدون اکبر زاده
چکیده
چکیده
قفقاز جنوبی از مهمترین مناط÷ق ژئوپلیتیکی است که در طول دو دهه گذشته عرصه منافع متعارض قدرتهای منطقهای از جمله ترکیه و روسیه است. این تحقیق به دنبال تبیین منافع متعارض ترکیه و روسیه در قفقاز جنوبی از منظر ژئوپلتیک انتقادی است و این فرض را مطرح میکند که منافع متعارض دو کشور مذکور در قفقازجنوبی با فاصله گرفتن از ژئوپلیتیک ...
بیشتر
چکیده
قفقاز جنوبی از مهمترین مناط÷ق ژئوپلیتیکی است که در طول دو دهه گذشته عرصه منافع متعارض قدرتهای منطقهای از جمله ترکیه و روسیه است. این تحقیق به دنبال تبیین منافع متعارض ترکیه و روسیه در قفقاز جنوبی از منظر ژئوپلتیک انتقادی است و این فرض را مطرح میکند که منافع متعارض دو کشور مذکور در قفقازجنوبی با فاصله گرفتن از ژئوپلیتیک سنتی، در قالب استعارههای قدرت، فضا و هویت قابل تبیین است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از نظریه ژئوپلیتیک انتقادی این موضوع را بررسی کرده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ذهنیت مقامات روسیه در قفقاز جنوبی بر مبنای تسلط بیش از دو قرن بر این منطقه، لزوم باقی ماندن در حوزه نفوذ مسکو، و لزوم دور نگهداشتن غرب از آن است. گفتمانسازی مقامات ترکیه در قفقاز جنوبی بر مبنای عمق استراتژیک، مسیر اتصال به اروپا و آسیای مرکزی و موازنهسازی است. بر اساس استعاره قدرت، روسیه و ترکیه قفقاز جنوبی را منطقه نفوذ ژئوپلیتیک خود میدانند. در استعاره فضا روسیه به وسیله حضور در سرزمینهای اوراسیا که قفقاز نیز بخشی از آن است و ترکیه با نوعثمانیگرایی و ژئوپلیتیک تمدنی سعی میکنند فضای منطقه را به نفع خود مدیریت کنند. در استعاره هویت روسیه این منطقه را عرصه «هویت روسی» و حضور روستباران میبیند. برای ترکیه نیز کنشگری بر مبنای اسلامگرایی میانهرو و عرفیگرایی اهمیت دارد.
سمیرا چناری؛ هادی اعظمی؛ محسن جانپرور؛ عیسی ابراهیم زاده
چکیده
مسائل مرتبط با منابع آب فرامرزی یک چالش سیاسی-اجتماعی و در نهایت زیستمحیطی محسوب میشود، زیرا دسترسی به آب شیرین و مدیریت بهینهی آن میتواند بهعنوان یک ابزار قدرت در روابط بین کشورهای مختلف و درون جوامع عمل نماید. دیپلماسی آب به عنوان یک فرایند میتواند برای رفع تنشهای مرتبط با آب و تسهیل همکاری میان کشورها دارای منابع آب ...
بیشتر
مسائل مرتبط با منابع آب فرامرزی یک چالش سیاسی-اجتماعی و در نهایت زیستمحیطی محسوب میشود، زیرا دسترسی به آب شیرین و مدیریت بهینهی آن میتواند بهعنوان یک ابزار قدرت در روابط بین کشورهای مختلف و درون جوامع عمل نماید. دیپلماسی آب به عنوان یک فرایند میتواند برای رفع تنشهای مرتبط با آب و تسهیل همکاری میان کشورها دارای منابع آب مشترک عمل نماید. اما این مفهوم جدید و نوظهور برای ارائهی یک فرایند از پشتوانهی نظری و علمی کافی برخوردار نیست. به همین جهت در این مقاله با بسط مفهومی دیپلماسی آب تلاش شد گامبهگام مسیرهای دیپلماسی آب برای زمینههای مختلف و اقدامات دیپلماسی آب مرتبط به عملکرد در نهایت بهصورت نقشهراه دیپلماسی آب ارائه شود. برای این منظور ابتدا رویکردهای موجود در دیپلماسی آب با روش توصیفی-تحلیلی مورد بحث قرار گرفت و با یافتن مولفههای کانونی در دیپلماسی آب شامل بازیگران، منافع، قدرت و اهداف، نقشهراه دیپلماسی آب مبتنی بر مزایای رویکردها ارائه شد. این نقشهراه دیپلماسی آب با طراحی راهکارها و چارچوبهای راهبردی در دیپلماسی آب فرایندی از انتقال شرایط موجود به مطلوب را ارائه میدهد که به تنظیم روابط میان کشورها و نهادهای مختلف کمک میکند و از طریق آن به ایجاد همکاریها، توافقها و گفتوگوهای مؤثر میان کشورها و پایداری در زمینهی آب منجر خواهند شد.
احمد حجاریان
چکیده
مفهوم مشارکت سیاسی دربرگیرنده گروهی از راهبردها، مفاهیم، اندیشهها و سازمانهای نوینی است که تأمینکننده نیازهای اجتماعی است. از طرفی قشربندی اجتماعی در ارتقا و یا کاهش شاخص های آن نقش بسیار موثر دارند زیرا درک و آگاهی از تأثیر قشربندی اجتماعی بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه میدهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه ...
بیشتر
مفهوم مشارکت سیاسی دربرگیرنده گروهی از راهبردها، مفاهیم، اندیشهها و سازمانهای نوینی است که تأمینکننده نیازهای اجتماعی است. از طرفی قشربندی اجتماعی در ارتقا و یا کاهش شاخص های آن نقش بسیار موثر دارند زیرا درک و آگاهی از تأثیر قشربندی اجتماعی بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه میدهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه مشارکت سیاسی ساکنین را در نواحی روستایی مورد مطالعه، بررسی کند. تحقیق برمبنای هدف کاربردی و از حیث امکان کنترل متغیرها، از نوع تحقیقات شبه تجربی بود، زیرا با توجه به پس رویدادی بودن تحقیق امکان کنترل متغیرها به نحو کامل وجود ندارد. در این تحقیق با مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات گذشته، متغیرها و ابعاد تحقیق در 4 بعد کلی مشخص گردید. پیشینه دهنی، مردسالاری، انگاهره های مذهبی و جامعه پذیری طبقاتی که تفسیر آن در کلیّت مشارکت سیاسی در نواحی روستایی شهرستان زاهدان، مورد توجه بود. نتایج حاکی از آنست که بیشترین معیار مردسالاری و کم اهمیتترین معیار جامعه پذیری طبقاتی در تبیین و پیش بینی متغیر وابسته(مشارکت سیاسی) نقش دارد. تحقیق توجه به قشربندی اجتماعی را در قالب کاهش اثرات آن و بهبود معیارهای مشارکت سیاسی در نواحی روستایی مورد مطالعه بیان میدارد.
نهله محمد حسین کریشی؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی
چکیده
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازماندهی بهینۀ کشور،بهصورت بالقوه و بالفعل شالودةبرنامهریزیها در همۀ سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم ...
بیشتر
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازماندهی بهینۀ کشور،بهصورت بالقوه و بالفعل شالودةبرنامهریزیها در همۀ سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم مدیریت سیاسی فضا است. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی و تبیین عوامل جغرافیایی ـ سیاسی داخلی و خارجی مؤثر بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای چند قومیتی پرداخته است. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که عوامل جغرافیایی -سیاسی موثر بر مدیریت سیاسی فضا به ویژه در کشورهای چند قومیتی را می توان برحسب منشاء اثر گذاری به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی یا فراملی تقسیم کرد. عوامل داخلی عبارتند از عوامل طبیعی که شامل متغیرهای موقعیت جغرافیایی، وضع توپوگرافی، شبکه آبها، ناهمواری ها و شکل کشور می باشند و همچنین عوامل انسانی که متغیرهای ترکیب جمعیت، فرهنگ ملی، ایدئولوژی حاکم، ساختار سیاسی، نهادهای سیاسی ـ اجتماعی را شکل می دهند. دسته دیگر عوامل با منشأ خارجی هستند که در بین این عوامل سه متغیر وجود آرمان سیاسی مستقل بین مرزنشینان دو کشور،مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و در نهایت وجود دنباله های قومی در کشور همسایه نقش بیشتری را دارند.
افشین کرمی
چکیده
مدیریت همهگیری بنا به دو دلیل امری فضایی است: نخست درمان بیماری همیشه امری اجتماعی ـ فضایی است زیرا مقامات یا به دنبال تحمیل اقدامات قرنطینه و یا محدود ساختن ناقلان بیماری هستند. دوم، بیماری توسط مجموعهای از کنشگران و نیروهای انسانی و غیرانسانی که با فضا و مکان سر و کار دارند آشکار میشود. بنابراین، بیماریها به بخشی از قلمرو ...
بیشتر
مدیریت همهگیری بنا به دو دلیل امری فضایی است: نخست درمان بیماری همیشه امری اجتماعی ـ فضایی است زیرا مقامات یا به دنبال تحمیل اقدامات قرنطینه و یا محدود ساختن ناقلان بیماری هستند. دوم، بیماری توسط مجموعهای از کنشگران و نیروهای انسانی و غیرانسانی که با فضا و مکان سر و کار دارند آشکار میشود. بنابراین، بیماریها به بخشی از قلمرو ژئوپلیتیکی تبدیل شدهاند زیرا مطلوبیت، امکانپذیری و دوام سازههای حکمروایی ملی، منطقهای و جهانی را آشکار میسازند. مفهوم قرنطینه به عنوان نوعی فعالیت که منتهی به تقسیم و تحدید فضای جغرافیایی میشود میتواند یکی از موضوعات بسیار بحث-برانگیز در ژئوپلیتیک باشد. اما تاکنون به دلیل غلبه دیدگاه انسانگرایانه در مطالعات مرزی نتوانسته توجه پژوهشگران حوزه ژئوپلیتیک را به خود جلب کند. این پژوهش با هدف بررسی چالشها و پیامدهای ژئوپلیتیکی قرنطینه مرزها در دوران بیماریهای همهگیر و با روش توصیفی ـ تحلیلی به نگارش در میآید. این مطالعه بهطور خاص بر همهگیری ویروس کرونا و پیامدهای ژئوپلیتیکی و مرزی قرنطینه طی این همه-گیری تمرکز دارد. اما در عین حال از سایر همهگیریها و تأثیرات احتمالی آن غافل نیست و به فراخور به آنها اشاره میکند. نتایج نشان میدهد که جریاناصلی مطالعات مرزی و ژئوپلیتیکی باید بینشهای مربوط به تأثیرات مرزها بر چالشهای متمایزی که موجودات غیرانسان در مرزها ممکن است ایجاد کنند را نیز در بر بگیرد.
حامد نصرآزادانی؛ حجت مهکویی؛ امیر گندمکار؛ علیرضا عباسی
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای مدیران، تأمین منابع پایدار آب در شرایط حاد نظیر بحرانهای خشکسالی است که میتواند کم و کیف شرایط زیستی را تحت تأثیر قرار دهد. نارسایی در آبرسانی به حوزه کشاورزی از یکسو و ضعف سامانههای آبرسانی در صنایع و شیلات از سوی دیگر به یکی از عوامل چالش برانگیز تبدیل شده است. بنابراین یکی از راهکارهای ...
بیشتر
یکی از مهمترین چالشهای مدیران، تأمین منابع پایدار آب در شرایط حاد نظیر بحرانهای خشکسالی است که میتواند کم و کیف شرایط زیستی را تحت تأثیر قرار دهد. نارسایی در آبرسانی به حوزه کشاورزی از یکسو و ضعف سامانههای آبرسانی در صنایع و شیلات از سوی دیگر به یکی از عوامل چالش برانگیز تبدیل شده است. بنابراین یکی از راهکارهای انتخابی مدیران برای تأمین آب، انتقال آب از حوضه ای به حوضه دیگر می باشد. طرح انتقال آب از بهشت آباد، یکی از طرحهای انتقال آب است که در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف این تحقیق واکاوی چالشهای انتقال آب میان حوضهای و نقش آن بر امنیت اجتماعی واقتصادی در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش انجام دادن کمی با ماهیت توصیفی-تحلیلی است. دادههای گردآوری شده بر اساس نظرات حجم نمونه 70 نفر که با آزمونهای تی تست، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزارهای Spss22 و Smart PLs مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد، طرح انتقال آب از مبدأ چهارمحال و بختیاری به مقصد اصفهان نه تنها زمینه ساز کاهش تأمین آب برای دامداری، کشاورزی و شرب گردیده بلکه باعث جابجایی کلی زندگی عشایری به دلیل کاهش شدید آب شده است و به تبع آن مهاجرتهای گسترده شهروندان این منطقه را به دنبال داشته است.
بهادر زارعی؛ محمدعلی کیانی
چکیده
توسعه و ابعاد آن یکی از موضوعاتی است که جغرافیدانان سیاسی کم و بیش به آن پرداخته اند. مرکز ثقل توسعه در جغرافیای سیاسی از بعد ملی تمرکززدایی حکومت مرکزی و انتقال مسئولیت های آن به حکومت های محلی مستقر در استان ها و ایالت و تحقق توسعه توسط نهادهای محلی است. جغرافیدانان سیاسی در سال های اخیر به بعد بین المللی توسعه و توسعه نیافتگی کشورهای ...
بیشتر
توسعه و ابعاد آن یکی از موضوعاتی است که جغرافیدانان سیاسی کم و بیش به آن پرداخته اند. مرکز ثقل توسعه در جغرافیای سیاسی از بعد ملی تمرکززدایی حکومت مرکزی و انتقال مسئولیت های آن به حکومت های محلی مستقر در استان ها و ایالت و تحقق توسعه توسط نهادهای محلی است. جغرافیدانان سیاسی در سال های اخیر به بعد بین المللی توسعه و توسعه نیافتگی کشورهای ناشی از آن نیز پرداخته اند. هدف پژوهش بررسی و ارائه آراء و نظرات جغرافیدانان سیاسی در خصوص موضوع توسعه و ابعاد آن است. روش پژوهش تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع و متون معتبر خارجی و داخلی پیرامون موضوع توسعه از منظر جغرافیدانان سیاسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جغرافیدانان سیاسی کم و بیش یکی از موضوعاتی که در پژوهش های خود به آن پرداخته اند توسعه ملی، محلی و بین المللی بوده که متأثر از نظریه های نوسازی و وابستگی در علوم اجتماعی است. از آن جا که توسعه و اشکال آن فضای سرزمینی، اجتماعی و اقتصادی کشورها و نواحی درونی آنها را دست خوش تغییر می سازد، ضرورت مطالعه از منظر جغرافیای سیاسی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. امروز ضروری است حکومت مرکزی تحقق توسعه بویژه توسعه پایدار را به حکومت های محلی واگذار و خود نقش بسترساز، خط مشی گذار، ارائه دهنده راهبرد و ناظر در امر توسعه در قلمرو جغرافیای سیاسی کشورها را بر عهده بگیرد. واژگان کلیدی: جغرافیای سیاسی، توسعه، نظریه نوسازی و وابستگی، توسعه پایدار
سیّد هادی زرقانی؛ محمد جواد رنجکش؛ منصوره اسکندران
چکیده
تقریبا بیش از 300 حوضه رودخانه فرامرزی در جهان وجود دارد که گاهی اوقات عامل منازعه هستند. بنابراین حل منازعات این رودخانهها نه تنها برای اقتصاد بلکه برای حفظ ثبات و آرامش بین کشورها مهم است. بطورکلی سه عامل تقاضا، منبع و ساختار بر شکلگیری، قوام و تداوم منازعات آبی در سطح بینالمللی، چه بهصورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم اثرگذار ...
بیشتر
تقریبا بیش از 300 حوضه رودخانه فرامرزی در جهان وجود دارد که گاهی اوقات عامل منازعه هستند. بنابراین حل منازعات این رودخانهها نه تنها برای اقتصاد بلکه برای حفظ ثبات و آرامش بین کشورها مهم است. بطورکلی سه عامل تقاضا، منبع و ساختار بر شکلگیری، قوام و تداوم منازعات آبی در سطح بینالمللی، چه بهصورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم اثرگذار میباشند. یافتهها نشان میدهند که عوامل بسیاری ازجمله عوامل سیاسی(تنش در روابط منطقهای، حاکمیت دولت محور، عدم تعیین مرزها، سطوح بالای فساد، غیردموکراتیک بودن حکومتها)؛ عوامل اقتصادی(اتکا به صنایع آب بر، اتکای قابلتوجه به کشاورزی)؛ عوامل اجتماعی(نابرابری اجتماعی ، ویژگیهای جمعیتی)؛ و عوامل زیست محیطی(شرایط اقلیمی خشک و نیمهخشک، کمبود منابع آب شیرین و تغییرات اقلیمی) بر شکلگیری و تداوم منازعات بین کشورهای منطقه آسیای مرکزی اثرگذارند. همچنین رقابت قدرتهای بزرگ در کشورهای آسیای مرکزی تا حدودی به نفع گسترش نسبی زیرساختها اما با هزینه تخریب و آسیب به منابع آبی تمام شده است و تأثیر تحولات ژئوپلیتیک این منطقه بر منابع آبی را برجستهتر میکند. درنتیجه، به نظرمیرسد عوامل ساختاری، شکل و ویژگی بازیگران، ضعف نهادی مشهود در منطقه بیشترین تاثیر را بر مدیریت منابع آب داشته است. از این رو دیپلماسی با استفاده از تقویت همکاریهای منطقهای در نتیجهی ایجاد نهادهای قوی و کارآمد برای مدیریت مشترک منابع آب؛ توسعه و تدوین توافقات جامع و پایدار در مورد تقسیم منابع آب؛ و استفاده از فناوریهای نوین میتواند کشورهای منطقه را در مدیریت بهینه منابع آب یاری رساند.
محمد باقر مکرمی پور؛ محمد جواد خوب پور؛ لیلا کیانی؛ حمیدرضا حاتمی
چکیده
استقلال تحمیلی جمهوریهای آسیای مرکزی، این کشورها را از واحدهایی اداری تبدیل به دولتهای ملی با مرزهای بینالمللی کرد. استحاله شوروی سابق این امکان را بوجود آورد که انواع بحرانهای مختلف بین این جمهوریهایی که حاصل سیاستهای شورویایی بوده است، به منصه ظهور برسند. در حالی که این جمهوریها ویژگیهای مشترک زیادی از جمله تاریخ ...
بیشتر
استقلال تحمیلی جمهوریهای آسیای مرکزی، این کشورها را از واحدهایی اداری تبدیل به دولتهای ملی با مرزهای بینالمللی کرد. استحاله شوروی سابق این امکان را بوجود آورد که انواع بحرانهای مختلف بین این جمهوریهایی که حاصل سیاستهای شورویایی بوده است، به منصه ظهور برسند. در حالی که این جمهوریها ویژگیهای مشترک زیادی از جمله تاریخ مشترک، اقتصادهای وابسته به کشاورزی و آب و تهدیدهای امنیتی مشترکی دارند، چالشهای مشترکی در تقابل با یکدیگر دارند. عاملیت جغرافیایی و جبر جغرافیایی بر همه مولفههای دیگر بین این جمهوریها تاثیر داشته است، بهگونهای که امنیت را تبدیل به اولویت اصلی این کشورها کرده است. جبر جغرافیایی بر اقتصاد، محیط زیست، سیاست و همه ابعاد این جوامع تاثیر داشته است. بهگونهای که نگاه مبتنی بر احتیاط و بدبینی را بین آنها حاکم کرده است. تاثیر جبر جغرافیایی به ویژه محصور بودند در خشکی، روابط این جمهوریها با ایران را در شرایط ویژهای قرار داده است که به مثابه یک فرصت برای دو طرف است. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی بهدنبال پاسخ به این سوال است که جبر جغرافیایی چه تاثیری بر روابط بین این جمهوریها دارد و جایگاه ایران در این وضعیت چگونه است؟ فرضیه مورد بررسی نیز این است که جبر جغرافیایی همچنان امنیت را اولویت اصلی این کشورها قرار میدهد و ایران با توجه به ظرفیتهای خود توان خروج این کشورها از جبر جغرافیایی را دارا میباشد.
علی حکیمی خرم؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی
چکیده
با بروز تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی نوظهور، فرایند نقشآفرینی ایران در منطقه، ابعاد پیچیدهای یافته است. از اینرو، طرح راهبردهای امنیت منطقهای متناسب با تحولات و روزآمدسازی آن، اجتناب-ناپذیر است. سوال اصلی پژوهش این است که با بروزاین تحولات نوظهور در منطقه خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران برای تامین امنیت خود در ابعاد مختلف چه راهبردهایی ...
بیشتر
با بروز تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی نوظهور، فرایند نقشآفرینی ایران در منطقه، ابعاد پیچیدهای یافته است. از اینرو، طرح راهبردهای امنیت منطقهای متناسب با تحولات و روزآمدسازی آن، اجتناب-ناپذیر است. سوال اصلی پژوهش این است که با بروزاین تحولات نوظهور در منطقه خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران برای تامین امنیت خود در ابعاد مختلف چه راهبردهایی را باید مد نظر قرار دهد؟ در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده ترکیبی از روشهای راهبردی SWOT، QSPM و مدل دیوید، اقدام به تدوین راهبردهای امنیت منطقهای ایران در خلیج فارس، در سه بُعد امنیت نظامی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی نموده است. یافتههای پژوهش نشان می دهد پنج راهبرد اصلی و اولویتدار امنیت منطقهای ایران در خلیج فارس به ترتیب عبارتند از «حفظ و تقویت بازوهای ژئوپلیتیکی ایران در منطقه»، «افزایش وزن ژئوپلیتیکی دیپلماسی اقتصادی و کاهش رویکردهای ایدئولوژیک»، «افزایش تعاملات مرزی میان کشورهای منطقه»، «ایجاد ائتلاف اقتصادی منطقه ای با رویکرد هم تکمیلی» و در نهایت «تشکیل ائتلاف امنیتی و نظامی دسته جمعی». همچنین، به تفکیک مولفههای سهگانه نیز راهبردهای زیر، تدوین شده است: در حوزه امنیت نظامی ایران در خلیج فارس، «برگزاری رزمایشهای نظامی و امنیتی مشترک میان ایران و کشورهای منطقه»؛ در حوزه راهبردهای امنیت ژئوپلیتیکی ایران در منطقه، «تدوین سیاست های گذر مرزی آسان میان کشورهای منطقه»؛ و در حوزه «راهبردهای امینت ژئواکونومیک» نیز«تشکیل مناطق آزاد تجاری و فناوری مشترک میان ایران و کشورهای منطقه خلیج فارس»، بهعنوان گزینههای راهبردی، شناسایی شدند.
سید مهدی موسوی شهیدی؛ عباس خطیبی
چکیده
بررسی منابع آب در خاورمیانه بیانکننده عدم تناسب بین توزیع جمعیت و آب شیرین است که موجب بروز کشمکشهای متعددی بر سر منابع آب گردیده است که این زمینه باعث شکلگیری هیدرهژمون بر حوضههای آبی مشترک گردیده است که در حال حاضر این در مواردی نظیر «رود اردن» مشاهده می-گردد. بنابراین این این پژوهش با شیوه توصیفی – تحلیلی بهدنبال ...
بیشتر
بررسی منابع آب در خاورمیانه بیانکننده عدم تناسب بین توزیع جمعیت و آب شیرین است که موجب بروز کشمکشهای متعددی بر سر منابع آب گردیده است که این زمینه باعث شکلگیری هیدرهژمون بر حوضههای آبی مشترک گردیده است که در حال حاضر این در مواردی نظیر «رود اردن» مشاهده می-گردد. بنابراین این این پژوهش با شیوه توصیفی – تحلیلی بهدنبال بررسی هیدروهژمون رژیم اسرائیل بر سر رودخانه اردن و پیامدهای آن بر همسایگان میباشد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که رژیم اسرائیل با اشغال مناطق بالادست سرشاخه-های اصلی رود اردن مانند بلندیهای جولان، دریاچهها، چشمههای محلی، انتقال آب به دریاچه بحرالمیت از طریق کانال، احداث چاههای عمیق و ممانعت از احداث چاه توسط جوامع محلی سعی بر آن داشته است تا علاوه بر تأمین نیاز آبی خود، مانع از دسترسی مستقیم سایر جوامع به این منابع آبی گردد. این رژیم با بهرهگیری از هیدروهژمونی نرم و با ایجاد شرایط نامناسب زندگی، جوامع محلی را مجبور به پذیرش قوانین مدنظر در جهت تامین نیازهای استراتژیک خود مینماید. مهمترین پیامدهای این اقدامات در کشورهای پیرامون (فلسطین، سوریه، لبنان) عبارتاند از اجبار کردن جوامع بومی به مهاجرت به خصوص در بلندیهای جولان و نوار غزه، مشکلات تامین آب شرب و پیامدهای معیشتی آن، کاهش توان تولید محصولات کشاورزی و حذف رقبا از بازار، اعمالنفوذ بر فرهنگ جوامع اطراف از طریق اعمال سازوکارهای اجباری برای بهرهمندی از آب، مشکلات زیست محیطی و ایجاد بحران هویتی بواسطه گسترش فرهنگ صهیونیسم و زبان عبری.
حامد رحمانی؛ مراد کاویانی راد؛ محمد سلیقه؛ فرزانه ساسان پور
چکیده
کمبود و نبود آب امنیت و توسعه کشورها را بر میآشوبد و به بیثباتی آنها میانجامد. طی چند دهه اخیر مؤلفههای طبیعی و انسانی پرشماری کمیت و کیفیت آب و دسترسی پایدار یه منابع سالم و کافی را درگیر چالشهای بسیاری کردهاند. تهدید بقای زیست و زیستگاه امنیت آب را به یکی از جستارهای امنیت پژوهی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر ماهیتی بنیادی ...
بیشتر
کمبود و نبود آب امنیت و توسعه کشورها را بر میآشوبد و به بیثباتی آنها میانجامد. طی چند دهه اخیر مؤلفههای طبیعی و انسانی پرشماری کمیت و کیفیت آب و دسترسی پایدار یه منابع سالم و کافی را درگیر چالشهای بسیاری کردهاند. تهدید بقای زیست و زیستگاه امنیت آب را به یکی از جستارهای امنیت پژوهی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر ماهیتی بنیادی دارد در قالب مکتب کپنهاک در خصوص امنیت زیستمحیطی با رویکردی تبیینی– تحلیلی به پردازش مفهوم امنیت آب و ابعاد و زوایای آن پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که امنیت آب در مقیاسهای ملی و فراملی میتواند همبستگی ملی، پیوستگی سرزمینی و کنش متقابل فضایی واحدهای سیاسی- فضایی را تحت تأثیر قرار دهد. چالش امنیت آب در مقیاس ملی ایجاد ناامنی برخاسته از عدم دسترسی پایدار به منابع آب برای شهروندان است که ثبات و امنیت واحدهای سیاسی - فضایی را برآشفته و منجر به چالش مشروعیت نظام سیاسی میشود. ناامنی آب در مقیاس فراملی (منطقهای و بینالمللی) اغلب در قالب تنش و کشمکش کشورها نمود مییابد. از این رو، کارکرد گسترده و محدودیت فزاینده منابع آب این پدیده طبیعی راهبردی را در دستورکار امنیتی بسیاری از کشورها قرار داده است.
یاشار ذکی؛ کیومرث یزدان پناه؛ احمد پیشه ور
چکیده
فضا و مکان از جمله مفاهیم و بنیادهای اثرگذار در زیست فردی و جمعی انسانها در مقیاسهای گوناگون است. با توجه به اهمیت فضا و مکان در تحلیلهای امنیتی، تحقیق حاضر با روش توصیفی و همبستگی، به تحلیل رابطۀ مکان، فضا و امنیت در استان آذربایجان غربی پرداخته است. برای تحلیل دادهها از آزمون تکنمونهای t و برای تحلیل عاملی (مدل معادلات ساختاری) ...
بیشتر
فضا و مکان از جمله مفاهیم و بنیادهای اثرگذار در زیست فردی و جمعی انسانها در مقیاسهای گوناگون است. با توجه به اهمیت فضا و مکان در تحلیلهای امنیتی، تحقیق حاضر با روش توصیفی و همبستگی، به تحلیل رابطۀ مکان، فضا و امنیت در استان آذربایجان غربی پرداخته است. برای تحلیل دادهها از آزمون تکنمونهای t و برای تحلیل عاملی (مدل معادلات ساختاری) از نرمافزار SPSS و Lisrel استفاده شد. میان هر چهار مولفه امنیت با مکان و فضا در آذربایجان غربی همبستگی مثبت و قوی وجود دارد. استان آذربایجان غربی در ایران به دلیل هممرز بودن با جمهوری آذربایجان، جمهوری ارمنستان، ترکیه و عراق از اهمیت استراتژیک قابل توجهی برخوردار است. مرزهای این استان با ترکیه و عراق پیامدهایی برای تجارت فرامرزی، تبادلات فرهنگی و تهدیدات امنیتی بالقوه دارد. همسایگی جغرافیایی استان با کشورهای همسایه و با حوزههای ژئوپلیتیکی متفاوت و بل متضاد به پیچیدگی ژئوپلیتیکی آن میافزاید؛ زیرا به یک نقطه کلیدی در روابط ژئوپلیتیکی و نیز منافع متعارض منطقهای تبدیل میشود. از این رو، افزایش مقادیر و ضرایب امنیت (در چهار مولفه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اکولوژیکی) منجر به افزایش تعلق و هویت مکانی در میان شهروندان این استان میشود. افزایش تعلق به مکان، علاوه بر فراهم کردن زمینههای مشارکت بیشتر شهروندان در راستای توسعه پایدار، باعث کاهش گسلهای سرزمینی و قومی نیز میشود و به صورت لایهای نرمافزاری و فرهنگی، امنیت پایدار را تقویت و تسهیل میکند.
ایمان میکامه؛ حمید رضا محمدی
چکیده
خلا قدرت در قفقاز جنوبی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث شکل گیری رقابت بین قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای شده است. دو کشور ایران و ترکیه با توجه به پیوندهای تاریخی و داشتن مرزهای مشترک، ظرفیتهای گسترده در زمینه های انرژی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی سعی در نفوذ و بهره برداری بر روی کشورهای این حوزه را دارند. با شکلگیری سه جمهوری ...
بیشتر
خلا قدرت در قفقاز جنوبی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث شکل گیری رقابت بین قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای شده است. دو کشور ایران و ترکیه با توجه به پیوندهای تاریخی و داشتن مرزهای مشترک، ظرفیتهای گسترده در زمینه های انرژی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی سعی در نفوذ و بهره برداری بر روی کشورهای این حوزه را دارند. با شکلگیری سه جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان فرصتهای جدیدی برای ترکیه و ایران برای نفوذ و تاثیرگذاری در این منطقه بوجود آمد. بر پایه واقعیتهای ژئوپلیتیکی دو کشور به این منطقه به عنوان مکمل امنیتی و اقتصادی حساسیت زیادی نشان می دهند. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی است و داده های پژوهش به صورت کتابخانهای و اسنادی گردآوری شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد، که این دو قدرت منطقهای به دلیل داشتن پیوستگی-های فرهنگی و قومیتی با منطقه قفقاز، خود را ملزم به ایفای نقش در معادلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن میدانند. در نتیجه وجود چنین دیدگاهی باعث حضور همزمان این دو قدرت منطقهای در قفقاز شده و تقابل و اصطکاک آنها را به همراه داشته است.
محمدرضا فرجی
چکیده
بازیگران سیستم بینالملل در یک بستری با درجات متفاوتی از ارتباطات و وابستگی متقابل پیچیده می باشند. بعلاوه، این بازیگران شامل واحد هایی در سطوح مختلف افقی و عمودی می باشند. این پژوهش سعی در تبیین مدیریت استراتژیک نظم در سیستم انطباقی پیچیده بین الملل دارد. ماحصل پژوهش اشاره به این مسئله دارد که در سیستم پیچیده بینالملل تعدد ...
بیشتر
بازیگران سیستم بینالملل در یک بستری با درجات متفاوتی از ارتباطات و وابستگی متقابل پیچیده می باشند. بعلاوه، این بازیگران شامل واحد هایی در سطوح مختلف افقی و عمودی می باشند. این پژوهش سعی در تبیین مدیریت استراتژیک نظم در سیستم انطباقی پیچیده بین الملل دارد. ماحصل پژوهش اشاره به این مسئله دارد که در سیستم پیچیده بینالملل تعدد و تنوع بازیگران، بالا بودن درجه و شدت تعاملات بین بازیگران، غیرخطی بودن تعاملات، حلقهای بودن تعاملات، حاکمیت عدم تعادل سیستمی، تاریخمندی وقایع سیستمی، خودساماندهی سیستمی، ساختارهای اتلافی، مجذوب کنندههای ناآشنا، تنش انطباقی بازیگران و ناآگاهی بازیگران سیستم از رفتارهای نوظهور سیستمی منجر به پیدایش نظمی نوسانی و مدیریت نظمی پدیدهها و تحولات ارتباط بسیار عمیقی با ویژگیهای سیستمی دارد و بنظر میرسد فرایند پویش محیطی برای فهم تحولات محیطی و تعاملات بازیگران و انعطافپذیری راهبردی برای تطبیقپذیری با وضعیت و شرایط جدید در این نوع از مدیریت بسیار مهم میباشد.