نوع مقاله : مقالات علمی -پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه شهید بهشتی
2 دانشگاه امام حسین ع
چکیده
پس از جنگ سرد در نظام بین الملل ، وقوع تحولات شگرف بویژه جابجایی در مراکز قدرت ، مدعیان و بانیان اصلی این دگرگونی در غرب و شرق را بر آن داشت تا ، در غرب ، متفکرانش رویای پایان تاریخ و یا برخورد تمدن ها و در شرق ، تفکر اینکه جهان بتدریج با آغاز در تاریخ مواجهه شده است ، را در سر بپروراند .
بنابراین در این سطح از رقابت در حوزه ژئواستراتژی در نظام بین الملل ، مابین جریانات فلسفی غرب و شرق ، نظری شمال و جنوب و کارکردی جهان اول و سوم ، امری بدهی و مناقشه برانگیز است .
چنانچه الکساندر دوگین بعنوان یک نظریه پرداز مطرح و واضع نظریه نئواوراسیا و از منتقدین جدی لیبرالیسم، به نقد مدرنیته و ترسیم ذهنی خود از آینده نوین قدرت می پردازد و به جهان اسلام در این مقابله با حوزه آتلانتیسم جایگاه ویژه ای داده است . در آن سو ساموئل هانتیگتون که بی تردید یکی از مشهورترین و مناقشه برانگیزترین عالمان سیاست است ، کشمکش جهان غرب با حوزه های تمدنی دیگر بالاخص جهان اسلام را مطرح می نماید .
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله