وحید کیانی؛ محسن طاهری
چکیده
امنیت پدیدهای پیچیده است که بر تمامی جوانب زندگی و کنش و واکنشهای انسان تأثیرگذار است ، مطالعه رابطه امنیت و اقتصاد موضوع مهم و ضروری است. منطقه جنوب شرق ایران، با مشکلات امنیتی بسیاری روبرو است، که عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... در این زمینه تأثیرگذار هستند.در این مقاله به دنبال شناسایی عوامل اقتصادی تأثیرگذار ...
بیشتر
امنیت پدیدهای پیچیده است که بر تمامی جوانب زندگی و کنش و واکنشهای انسان تأثیرگذار است ، مطالعه رابطه امنیت و اقتصاد موضوع مهم و ضروری است. منطقه جنوب شرق ایران، با مشکلات امنیتی بسیاری روبرو است، که عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... در این زمینه تأثیرگذار هستند.در این مقاله به دنبال شناسایی عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر امنیت جنوب شرق ایران خصوصاً استان سیستان و بلوچستان است. به نظر میرسد، با افزایش سطح توسعه اقتصادی و رفع مشکلات اقتصادی و عمران و آبادانی در این منطقه، میتوان باعث افزایش سطح امنیت و جلوگیری از بروز بسیاری از ناامنیها گردید.برای نشان دادن این موضوع با استفاده از روش کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی، دادههای موردنیاز بر اساس مطالعات کتابخانهای، اسنادی و سایر منابع و تحقیقات مرتبط با آن، گردآوری و سپس ظرفیت و قابلیتهای توسعه و نیز موارد منجر به عدم توسعه اقتصادی و کاهش امنیت تحلیلشده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که، دوری استان سیستان و بلوچستان از مراکز فعال اقتصادی کشور، کمرنگ بودن نقش استان در اقتصاد ملی و پایین بودن نرخ تولید خالص در استان، همسایگی با هلال طلایی مواد مخدر و ... فقر و بیکاری را در استان افزایش داده و سبب گرایش مردم و جوانان بهسوی اقتصاد پنهان و زیرزمینی شده است، که فساد و درنتیجه کاهش سطح امنیت در آن بهخوبی نمایان است. از سوی دیگر فعال شدن ظرفیتهای تجاری در استان(بندر چابهار و راههای تجاری)، تنها محور اقتصادی بالقوه استان نیز شرایط بهرهوری مطلوب ندارد. بنابراین با ضعف رونق تولید اقتصادی و فعالیت تجاری، فعالیتهای قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، قاچاق انرژی، قاچاق کالا، و غیره رشد قابلتوجهی یافته و بخشی از مردم مسیرهای غیرقانونی و کوتاه کسب درآمد را به مسیرهای قانونی ولی طولانی کسب درآمد، ترجیح میدهند. موارد مذکور سبب سلب امنیت بخصوص در سطح اقتصادی و درنتیجه توسعهنیافتگی استان شده است.
روح الله اسلامی؛ فریده امانی کیکانلو
چکیده
با گسترش شهرنشینی همراه با رشد فناوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی، شهرها در فضایی متشکل از جریانها به مرکزی برای توسعه کشورها تبدیلشدهاند. در این فضا، شهرها با ارتقا جایگاه اقتصادی، سیاسی، فناوری، فرهنگی و زیرساختی خود از توان، نفوذ و اعتبار کافی برای اجرای فعالیت های دیپلماتیک برخوردار می شوند و در راستای فعالیت ...
بیشتر
با گسترش شهرنشینی همراه با رشد فناوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی، شهرها در فضایی متشکل از جریانها به مرکزی برای توسعه کشورها تبدیلشدهاند. در این فضا، شهرها با ارتقا جایگاه اقتصادی، سیاسی، فناوری، فرهنگی و زیرساختی خود از توان، نفوذ و اعتبار کافی برای اجرای فعالیت های دیپلماتیک برخوردار می شوند و در راستای فعالیت های خود شکل نوینی از دیپلماسی را نمایان می سازند که به دیپلماسی شهری معروف است. به این معنا که دیپلماسی از شکل و مفهوم سنتی خود فاصله گرفته و شهرها در عرصه روابط بین الملل جایگزین دولتها می شوند. در این میان گردشگری را نیز باید بهعنوان یکی از مهمترین صنایع توسعه پایدار در هر جامعهای دانست که از تحرک بالایی در تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، شهری و محیطی برخوردار است، تمرکز بر جنبه های مختلف صنعت گردشگری، همراه با برنامه ریزی های مدیریت محلی و ملی هر جامعه ای نقش بسیار بااهمیتی در فرایندهای بین المللی و ملی هر جامعه ای می تواند ایفا کند. پژوهش حاضر از حیث ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است و تلاش دارد به شیوه اسنادی، نقش دیپلماسی شهری را در توسعه گردشگری استان خراسان شمالی بر اساس مدل تحلیلی Swot مورد تجزیهوتحلیل قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که استان خراسان شمالی به دلیل برخورداری از جاذبه های گردشگری متعدد باعث جذب گردشگران داخلی و بین المللی زیادی می شود. به علاوه وجود بیش از چندین اثر تاریخی و فرهنگی ثبتشده در فهرست آثار ملی کشور که باعث افزایش ظرفیت گردشگری در استان و به دنبال آن ورود به عرصه دیپلماسی شهری را فراهم کند. در کنار عوامل یادشده ضعف ها و تهدیداتی گریبانگیر ورود استان به شبکه شهری همکار در سطح بین المللی می شود ازجمله آن فقدان زیرساختهای اولیه حملونقل در جهت تسهیل دسترسی گردشگران و فقدان تنوع در تأسیسات گردشگری است. تحلیل داده ها بر اساس مدل swot بیانکننده این است که گردشگری و جذب گردشگر در استان دارای پتاسیل بالایی می باشد و تا حدودی نقاط ضعف آن را پوشش می دهد. اما مشکل نهایی که عدم وجود شبکه گسترده ارتباطی هوایی و زمینی و ریلی میباشد، همچنان به قوت خود باقی است.
محمد رئوف حیدری فر؛ داود محسنی پور
چکیده
استان کرمانشاه در غرب کشور ایران قرار دارد که علیرغم پتانسیل های متعدد خود مانند مرز طولانی، مرکزیت غرب کشور، اقلیم، خاک، پوشش گیاهی مناسب، منابع آب سطحی و زیرزمینی، نیروی کار فراوان، تمدن غنی و آثار تاریخی و باستانی قبل و پس از اسلام، جاذبه های گردشگری و ذخایر طبیعی و معدنی فراوان ، منابع فسیلی مانند نفت و گاز و ... ؛ ازنظر سطح ...
بیشتر
استان کرمانشاه در غرب کشور ایران قرار دارد که علیرغم پتانسیل های متعدد خود مانند مرز طولانی، مرکزیت غرب کشور، اقلیم، خاک، پوشش گیاهی مناسب، منابع آب سطحی و زیرزمینی، نیروی کار فراوان، تمدن غنی و آثار تاریخی و باستانی قبل و پس از اسلام، جاذبه های گردشگری و ذخایر طبیعی و معدنی فراوان ، منابع فسیلی مانند نفت و گاز و ... ؛ ازنظر سطح توسعه در شرایط مطلوبی قرار ندارد. سؤال اصلی پژوهش این است که چرا تمامی پتانسیل های فوق نتوانسته استان کرمانشاه را به سطح استانداردی از توسعه برساند؟ کدام موانع استان را از توسعه عقب نگاه داشته و راهحل غلبه بر آن چیست؟ همچنین بهرهمندی هریک از شهرستانهای استان از میزان توسعه چقدر است و چه رابطهای با فاصله از مرکز استان دارد؟ برای پاسخ دادن به سؤالات فوق، از داده ها و اطلاعات آماری و توصیفی، منابع کتابخانهای، اینترنتی و نظریات کارشناسان استفاده شد و داده های بهدستآمده بر اساس مدلها و روش های آماری مانند همبستگی اسپرمن، مدل تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل سوات ترکیبی، شاخص HD در نرمافزارهای اکسل و SPSS و ARC GIS تحلیل گردید. نتایج نشان داد مهمترین مانع توسعه استان عدم اختصاص بودجه، نبود صنایع زیربنایی و عدم سرمایهگذاری از جانب دولت و سایر بازیگران غیردولتی است ،همچنین بهترین استراتژی برای مقابله با شرایط موجود برنامهریزی دولت و بخشهای خصوصی در راستای احیای کارخانه های تعطیل و نیمه تعطیل، احداث تأسیسات زیربنایی، دریافت بودجه و جذب سرمایهگذار خارجی است، تا بتوان کل استان را به سطح مطلوبی از توسعه رساند. زیرا توزیع شاخص های توسعه انسانی در استان بهطور یکسان صورت نگرفته است و عموماً شهرستان های غربی استان ازنظر توسعه محرومتر هستند و این مسئله رابطهای با بعد مسافت از مرکز استان ندارد.
سمیه طالب پور؛ محمود نورانی؛ رضا محمدپور
چکیده
همگرایی منطقه ای در انواع مختلف در بخشهای مختلف جهان صورت میگیرد که تشکیل اتحادیه گمرکی یکی از انواع آن است. اتحادیه گمرکی اوراسیا سالها پس از فروپاشی شوروی و تجربیات مختلف همگرایی که کشورهای پسا شوروی آن را تجربه کرده اند، اکنون جدیدترین و مهمترین روند همگرایی در منطقه پسا شوروی است. اتحادیه گمرکی اوراسیا در سال ...
بیشتر
همگرایی منطقه ای در انواع مختلف در بخشهای مختلف جهان صورت میگیرد که تشکیل اتحادیه گمرکی یکی از انواع آن است. اتحادیه گمرکی اوراسیا سالها پس از فروپاشی شوروی و تجربیات مختلف همگرایی که کشورهای پسا شوروی آن را تجربه کرده اند، اکنون جدیدترین و مهمترین روند همگرایی در منطقه پسا شوروی است. اتحادیه گمرکی اوراسیا در سال 2010 ایجاد شد و در سال 2015 وارد مرحله اتحادیه اقتصادی اوراسیا گردید. گسترش پدیده جهانیشدن اقتصاد سبب شد تا روابط و همکاری کشورها در جهت تحصیل منافع در قالب همکاری های منطقه ای در دستور کار بسیاری از کشورهای درحالتوسعه به ویژه کشور ایران قرار گیرد. تعامل با اتحادیه اقتصادی اوراسیا ایران را در ایجاد زمینه های لازم برای تجارت ترجیحی و همگرایی اقتصادی با خود مشتاق نموده است. این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی تلاش می کند تا جایگاه ایران در تعامل با منطقه اوراسیا را با گزاره های اقتصادی بیان کند. با توجه به اینکه بین ج.ا.ایران و این اتحادیه مذاکراتی در خصوص امضای توافقنامه تجارت آزاد اقتصادی در جریان است و این امر می تواند پیامدهایی بر کشور داشته باشد، اهمیت فهم روندی که در حال اتفاق است دوچندان می شود.
اسماعیل علمدار؛ الهه کولایی
چکیده
کشورهای ایران و روسیه از دیرباز دو قطب مهم در دو سوی دریای خزر بوده اند که در مناطق هارتلند و ریملند جهانی قرارگرفته اند. اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک دو کشور نسبت به سایر کشورهای منطقه سبب شده نقش پویاتری در معادلات سیاسی آسیای مرکزی و قفقاز داشته باشند. ازآنجاکه امروزه عامل قدرت و وزن ژئوپلیتیکی در روابط بینالملل اهمیت ...
بیشتر
کشورهای ایران و روسیه از دیرباز دو قطب مهم در دو سوی دریای خزر بوده اند که در مناطق هارتلند و ریملند جهانی قرارگرفته اند. اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک دو کشور نسبت به سایر کشورهای منطقه سبب شده نقش پویاتری در معادلات سیاسی آسیای مرکزی و قفقاز داشته باشند. ازآنجاکه امروزه عامل قدرت و وزن ژئوپلیتیکی در روابط بینالملل اهمیت دوچندان یافته است و روسیه یک قدرت جهانی و ایران یک قدرت منطقه ای قلمداد میشود؛ دو کشور همواره در روابط خود از این عامل ها در جهت اعمال سیاستهای خود بهره میبرند. نظریه واقعگرایی هانس مورگنتا که بر توازن قوا و نقش عامل قدرت تأکید دارد، گواهی بر این ادعا میباشد. این مقاله سعی دارد با روش کیفی و رویکرد توصیفی-تحلیلی و از دیدگاه نظریه توازن قوا به تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و روسیه پس از انقلاب اسلامی بپردازد. براین اساس نتایج پژوهش حاکی از آن است، همانطور که مورگنتا بر عامل قدرت و منافع ملی بهعنوان مهمترین شاخص در روابط بین الملل تأکید دارد، روسیه همواره همۀ روابط سیاسی خود را با ایران بهویژه در مسائل منطقۀ آسیای مرکزی – قفقاز- غرب آسیا و برجام در راستای منافع ملی خود تدوین کرده و روابط تاکتیکی خود را با ایران مبتنی بر اهداف استراتژیک در جهت افزایش قدرت و وزن ژئوپلیتیکی خود بهره برده است. ولی به نظر میرسد، تصمیمگیرندگان در عرصه روابط خارجی باید بیشازپیش به این عوامل توجه کنند.
محمدرضا مفتح؛ عبدالرضا فرجی راد؛ ریباز قربانی نژاد؛ اعظم یوسفی
چکیده
دیپلماسی مهمترین وجهه و عینیترین شکل سیاست خارجی یک کشور میباشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی، تحلیلی و اکتشافی میباشد. جهت پیادهسازی سطحبندی قدرت ملی در کشورهای هدف (در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی) از نرمافزار ARC GIS و جهت وزن دهی به زیر مولفه های دیپلماسی عمومی بهمنظور سطحبندی، از ...
بیشتر
دیپلماسی مهمترین وجهه و عینیترین شکل سیاست خارجی یک کشور میباشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی، تحلیلی و اکتشافی میباشد. جهت پیادهسازی سطحبندی قدرت ملی در کشورهای هدف (در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی) از نرمافزار ARC GIS و جهت وزن دهی به زیر مولفه های دیپلماسی عمومی بهمنظور سطحبندی، از مدل AHP استفاده گردیده است. بهمنظور واکاوی فضایی الگوی پراکنش شاخصهای قدرت ملی، از آزمون موران و نیز جهت ارائه الگوی فضایی پایدار از روش متاسوات و برای تحلیل فضایی و سطحبندی کشورهای جنوب غرب آسیا بر اساس مولفه دیپلماسی عمومی از 36 زیر مولفه (شاخص) استفاده گردیده است. تحلیلها گویای این واقعیت است که کشورهای سوریه، ارمنستان در افزایش وزن ژئوپلیتیکی کشور نقش بسزایی را بازی نموده و دارای جایگاه اهمیت خیلی زیاد میباشند، همچنین کشورهای عراق و گرجستان در جایگاه اهمیت زیاد، کشورهای ترکیه، آذربایجان و قطر در جایگاه اهمیت متوسط، امارات، کویت، اردن و قبرس در جایگاه اهمیت کم و نهایتاً عربستان، عمان و بحرین در جایگاه خیلی کم قرار دارند. با توجه تحلیلهای صورت پذیرفته، نتایج گویای این واقعیت است که مولفه دیپلماسی عمومی از الگوی خوشهای پیروی نموده و شاید بتوان ازجمله دلایل ژئوپلیتیکی این توزیع خوشهای، رفتار سیاسی مشابه کشورهای حوزه خلیجفارس در رابطه با ایران دانست و به نظر می رسد که با تقویت این محور (دیپلماسی عمومی) میتوان کشورهای لبنان، آذربایجان، عراق، ترکیه و قطر را نیز به زمره کشورهای بااهمیت خیلی زیاد افزوده و با تشکیل خوشهای بسیار قوی متشکل از کشورهای مذکور، به نقشآفرینی قدرت سیاسی کشور در منطقه همت گمارد. همچنین بر اساس تحقیقات انجامشده، اعمال تحریمهای اقتصادی، در رتبه نخست بزرگترین چالشها و موانع اعمال سیاستهای منطقهای ج.ا.ایران شناسایی گردیده و قرارگیری در محیط امنیتی جنوب غرب آسیا و تحریمهای نظام پولی و بانکی ایران در جایگاههای بعدی قرار داشته و بهعنوان بزرگترین موانع محیطی و اقتصادی و قانونی قلمداد میگردند که با توجه به سایز حبابها و میزان تأثیرگذاری هریک نیازمند توجه میباشند .
محسن عزیززاده طسوج؛ زهرا احمدی پور؛ محمدرضا حافظ نیا؛ سید محمد کاظم سجاد پور
چکیده
ژئوپلیتیک در طول تاریخ خود با مفاهیمی چون جنگ، رقابت و قدرت همراه بوده است؛ در ژئوپلیتیک سنتی حکومتها به دنبال قلمرو یابی؛ مدیریت سرزمین و دستیابی به قدرت بودند بهگونهای که ژئوپلیتیک سنتی بیانگر دیدگاههای قدرتمندان از جهان بود؛ اما تحولات صورت گرفته در عرصههای مختلف زمینهساز شکلدهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه ژئوپلیتیک ...
بیشتر
ژئوپلیتیک در طول تاریخ خود با مفاهیمی چون جنگ، رقابت و قدرت همراه بوده است؛ در ژئوپلیتیک سنتی حکومتها به دنبال قلمرو یابی؛ مدیریت سرزمین و دستیابی به قدرت بودند بهگونهای که ژئوپلیتیک سنتی بیانگر دیدگاههای قدرتمندان از جهان بود؛ اما تحولات صورت گرفته در عرصههای مختلف زمینهساز شکلدهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه ژئوپلیتیک گردید. اندیشه حاکم بر ساختارها و نظام بینالمللی در زمان معاصر با ظهور و تجلی اولویتهای مادی و معنوی جدید ازجمله: نیاز بشریت به زندگی در فضای صلح، اهمیت گام برداشتن بهسوی توسعه و کرامت انسانی بر پیشگیری از درگیریهای مسلحانه و کاهش خشونتهای ناشی از جنگ تقدم یافته است. مطالعه و بررسی علمی نحوه استقرار شیوههای عینیتبخشی به چنین هدفی، امروزه از بنیانهای اساسی مفهوم ژئوپلیتیک است. بر این اساس، مقاله حاضر درصدد تبیین فرایند ژئوپلیتیک صلح است. این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد شکلگیری هویتهای جدید منطقهای، شکلگیری مجموعه امنیتی منطقهای، توسعه اجتماعی، ساختارها و کارکردهای نهادهای بینالمللی، غالب ساختن گفتمان صلح و عدالت جهانی، مبارزه جهانی با تروریسم، مداخلات بشردوستانه، رعایت مناسبات حقوق بشر و حقوق بینالملل ، گسترش گفتوگوهای بینالمللی، تشنجزدایی و اعتمادسازی در کشورها، مناطق و جهان، در حال افزایش است بهگونهای که در رویکردی انسانگرا ؛کاهش رنجهای انسان از مهمترین مزایای ژئوپلیتیک صلح در فضای جغرافیایی به شمار میرود.
محمد قاسمی؛ فیض اله بوشاسب گوشه؛ بهزاد معینی سام؛ شکوه السادات اعرابی هاشمی
چکیده
شاهنشاهی هخامنشی پس از شکل گیری در جنوب غربی ایران امروزی به وسیله کوروش ، نیرومندترین دولت آریایی بود که تا این زمان شکلگرفته بود و بر بیشتر قدرت های بزرگ آسیای غربی غلبه نمود. یکی از اهداف کوروش تسخیر مصر بود، و پسرش کمبوجیه در سال 525پ.م، توانست مصر را فتح کند. جانشین او، داریوش اول دست به اقدامات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی ...
بیشتر
شاهنشاهی هخامنشی پس از شکل گیری در جنوب غربی ایران امروزی به وسیله کوروش ، نیرومندترین دولت آریایی بود که تا این زمان شکلگرفته بود و بر بیشتر قدرت های بزرگ آسیای غربی غلبه نمود. یکی از اهداف کوروش تسخیر مصر بود، و پسرش کمبوجیه در سال 525پ.م، توانست مصر را فتح کند. جانشین او، داریوش اول دست به اقدامات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی گسترده ای برای اداره ساتراپیهای سراسر شاهنشاهی، به ویژه در مصر زد و همین عوامل سبب شد تا منابع مصری از او بهعنوان فرعون بزرگ و قانونی یاد کنند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اقدامات سیاسی داریوش اول در جغرافیای مصر است تا سیاست های داریوش را در اداره این ساتراپ کهن بررسی و نقش او را در اداره ساتراپی مصر ارزیابی کند. روش تحقیق هم بر پایه تطبیق منابع موجود کهن و نو درباره سیاست داریوش و اصلاحات سیاسی و مدنی ایشان برای اداره مصر است که بهصورت توصیفی-تحلیلی به آن پرداختهشده است، نتیجه آنکه بر پایه این اسناد، یکی از عوامل ثبات جغرافیای سیاسی مصر در زمان وی، سیاست های اجراشده و نبوغ سیاسی او بوده که دوره پارسیان را بهعنوان یکی از دوره های تاریخی مصر مطرح کرده است.
علی ولیقلی زاده؛ محمد یوسفی شاتوری
چکیده
طی چند دهه اخیر، ساختار تقسیمات سیاسی در ایران با کمک به شکل گیری الگوی مرکز-پیرامون، باعث شده تا نواحی حاشیه ای کشور همراه با تشدید محرومیت و توسعه نیافتگی، دچار گسیختگی فضایی، سیاسی و اجتماعی با دیگر نواحی کشور شوند. لذا، هدف از پژوهش حاضر، شناخت عمده ترین مشکلات تقسیمات اداری-سرزمینی در ایران معاصر در تأثیرپذیری از سیستم ...
بیشتر
طی چند دهه اخیر، ساختار تقسیمات سیاسی در ایران با کمک به شکل گیری الگوی مرکز-پیرامون، باعث شده تا نواحی حاشیه ای کشور همراه با تشدید محرومیت و توسعه نیافتگی، دچار گسیختگی فضایی، سیاسی و اجتماعی با دیگر نواحی کشور شوند. لذا، هدف از پژوهش حاضر، شناخت عمده ترین مشکلات تقسیمات اداری-سرزمینی در ایران معاصر در تأثیرپذیری از سیستم حکمرانی بسیط متمرکز است. بهعبارتیدیگر، این پژوهش مهمترین مشکلات متأثر از ساختار حکمرانی بسیط متمرکز برای تقسیمات و تشکیلات اداری-سرزمینی کشور را موردبحث قرار میدهد؟ طبق نتایج این پژوهش، مهمترین مشکلات تقسیمات و تشکیلات اداری-سرزمینی در ایران معاصر عبارتاند از؛ بی توجهی به عدالت فضایی-جغرافیایی، ضعف شکل گیری توسعه ملی، رخنه عوامل غیررسمی، ضعف شکل گیری ساختار اداری-مدیریتی مناسب، ضعف شکل گیری همبستگی ملی و وحدت ساختاری و همگنی جغرافیایی، تمرکزگرایی شدید سیاسی- فضایی در مرکز و ضعف توجه به معیارهای کیفی جغرافیایی-انسانی. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی است و با روش توصیفی-تحلیلی برای ارائه الگوی کارآمدی از تقسیمات و تشکیلات اداری–سرزمینی برای کشور تلاش می کند. طبق نتایج این پژوهش، ظاهراً «الگوی حکمرانی-سرزمینی بسیط غیرمتمرکز یا بسیط ناحیه ای» با شرایط طبیعی و انسانی ایران سازگاری بیشتری دارد و تا حدود زیادی می تواند مشکلات سیستم تقسیمات سیاسی کنونی ایران را حل نماید.