جغرافیای سیاسی
سمیرا چناری؛ هادی اعظمی؛ محسن جانپرور؛ عیسی ابراهیم زاده
چکیده
مسائل مرتبط با منابع آب فرامرزی یک چالش سیاسی-اجتماعی و در نهایت زیستمحیطی محسوب میشود، زیرا دسترسی به آب شیرین و مدیریت بهینهی آن میتواند بهعنوان یک ابزار قدرت در روابط بین کشورهای مختلف و درون جوامع عمل نماید. دیپلماسی آب به عنوان یک فرایند میتواند برای رفع تنشهای مرتبط با آب و تسهیل همکاری میان کشورها دارای منابع آب ...
بیشتر
مسائل مرتبط با منابع آب فرامرزی یک چالش سیاسی-اجتماعی و در نهایت زیستمحیطی محسوب میشود، زیرا دسترسی به آب شیرین و مدیریت بهینهی آن میتواند بهعنوان یک ابزار قدرت در روابط بین کشورهای مختلف و درون جوامع عمل نماید. دیپلماسی آب به عنوان یک فرایند میتواند برای رفع تنشهای مرتبط با آب و تسهیل همکاری میان کشورها دارای منابع آب مشترک عمل نماید. اما این مفهوم جدید و نوظهور برای ارائهی یک فرایند از پشتوانهی نظری و علمی کافی برخوردار نیست. به همین جهت در این مقاله با بسط مفهومی دیپلماسی آب تلاش شد گامبهگام مسیرهای دیپلماسی آب برای زمینههای مختلف و اقدامات دیپلماسی آب مرتبط به عملکرد در نهایت بهصورت نقشهراه دیپلماسی آب ارائه شود. برای این منظور ابتدا رویکردهای موجود در دیپلماسی آب با روش توصیفی-تحلیلی مورد بحث قرار گرفت و با یافتن مولفههای کانونی در دیپلماسی آب شامل بازیگران، منافع، قدرت و اهداف، نقشهراه دیپلماسی آب مبتنی بر مزایای رویکردها ارائه شد. این نقشهراه دیپلماسی آب با طراحی راهکارها و چارچوبهای راهبردی در دیپلماسی آب فرایندی از انتقال شرایط موجود به مطلوب را ارائه میدهد که به تنظیم روابط میان کشورها و نهادهای مختلف کمک میکند و از طریق آن به ایجاد همکاریها، توافقها و گفتوگوهای مؤثر میان کشورها و پایداری در زمینهی آب منجر خواهند شد.
جغرافیای سیاسی
علی حکیمی خرم؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی
چکیده
با بروز تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی نوظهور، فرایند نقشآفرینی ایران در منطقه، ابعاد پیچیدهای یافته است. از اینرو، طرح راهبردهای امنیت منطقهای متناسب با تحولات و روزآمدسازی آن، اجتناب-ناپذیر است. سوال اصلی پژوهش این است که با بروزاین تحولات نوظهور در منطقه خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران برای تامین امنیت خود در ابعاد مختلف چه راهبردهایی ...
بیشتر
با بروز تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی نوظهور، فرایند نقشآفرینی ایران در منطقه، ابعاد پیچیدهای یافته است. از اینرو، طرح راهبردهای امنیت منطقهای متناسب با تحولات و روزآمدسازی آن، اجتناب-ناپذیر است. سوال اصلی پژوهش این است که با بروزاین تحولات نوظهور در منطقه خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران برای تامین امنیت خود در ابعاد مختلف چه راهبردهایی را باید مد نظر قرار دهد؟ در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده ترکیبی از روشهای راهبردی SWOT، QSPM و مدل دیوید، اقدام به تدوین راهبردهای امنیت منطقهای ایران در خلیج فارس، در سه بُعد امنیت نظامی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی نموده است. یافتههای پژوهش نشان می دهد پنج راهبرد اصلی و اولویتدار امنیت منطقهای ایران در خلیج فارس به ترتیب عبارتند از «حفظ و تقویت بازوهای ژئوپلیتیکی ایران در منطقه»، «افزایش وزن ژئوپلیتیکی دیپلماسی اقتصادی و کاهش رویکردهای ایدئولوژیک»، «افزایش تعاملات مرزی میان کشورهای منطقه»، «ایجاد ائتلاف اقتصادی منطقه ای با رویکرد هم تکمیلی» و در نهایت «تشکیل ائتلاف امنیتی و نظامی دسته جمعی». همچنین، به تفکیک مولفههای سهگانه نیز راهبردهای زیر، تدوین شده است: در حوزه امنیت نظامی ایران در خلیج فارس، «برگزاری رزمایشهای نظامی و امنیتی مشترک میان ایران و کشورهای منطقه»؛ در حوزه راهبردهای امنیت ژئوپلیتیکی ایران در منطقه، «تدوین سیاست های گذر مرزی آسان میان کشورهای منطقه»؛ و در حوزه «راهبردهای امینت ژئواکونومیک» نیز«تشکیل مناطق آزاد تجاری و فناوری مشترک میان ایران و کشورهای منطقه خلیج فارس»، بهعنوان گزینههای راهبردی، شناسایی شدند.
جغرافیای سیاسی
حمید درج
چکیده
آمریکا و اروپا به عنوان دو قطب قدرتمند در عرصه جهانی محسوب میشوند که از نقشی تأثیرگذار در شکلدهی به معادلات و نظم بینالمللی برخوردارند.دو بلوک قدرتمندی که در ساختارهای نظام بینالملل بیشترین میزان هماهنگی را با یکدیگر دارند و در راستای تأمین اهداف واحدی گام بر میدارند. امّا به قدرت رسیدن ترامپ در ...
بیشتر
آمریکا و اروپا به عنوان دو قطب قدرتمند در عرصه جهانی محسوب میشوند که از نقشی تأثیرگذار در شکلدهی به معادلات و نظم بینالمللی برخوردارند.دو بلوک قدرتمندی که در ساختارهای نظام بینالملل بیشترین میزان هماهنگی را با یکدیگر دارند و در راستای تأمین اهداف واحدی گام بر میدارند. امّا به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا، مناسبات میان بروکسل و واشنگتن را به سردی و تیرگی کشانده است. خروج ترامپ از برخی توافقنامهها و سازمانهای بینالمللی همچون توافقنامههای آب و هوایی پاریس و برجام و تهاجم ترامپ به ناتو و حمایت وی از جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا و ... از جمله مواردی است که منافع و سیاستهای اروپا و آمریکا را در موضوعات منطقهای و بینالمللی تحت تأثیر قرار داده است و بر اختلافات دو طرف افزوده است.در این میان،پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که روابط آمریکا و اروپا در دوره ترامپ چگونه است؟فرضیۀ قابل طرح این است که با نشستن ترامپ بر کرسی قدرت در کاخ سفید، روابط واشنگتن و بروکسل که در گذشته در اتحاد و هماهنگی با یکدیگر در سیاستهای منطقهای و بینالمللی گام بر می-داشتند؛در ابعاد مختلفی رو به سردی و تیرگی نهاد.اتخاذ سیاستهای یکجانبهگرایانه ترامپ و خروج از برخی توافقنامهها و سازمانهای منطقهای و بینالمللی مرتبط با منافع آمریکا، ضمن کاهش اعتماد اروپاییها به وعدهها و سیاستهای واشنگتن، اهداف و منافع این دو قطب تأثیرگذار فراآتلانتیکی را که در گذشته در جبهۀ واحدی حرکت میکردند؛ با چالش مواجه خواهد کرد. برای تحلیل دادهها از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.
جغرافیای سیاسی
احسان لشگری تفرشی
چکیده
یکی از نظریههای پساساختارگرا مشتمل بر رهیافت "آژانسمان" ژیل دلوز میباشد که با تحلیل چگونگی مفصلبندی ریزومهای اجتماعی نسبت میان قلمروزایی وقلمروزدایی میان گفتمانهای رقیب را مورد تحلیل قرار میدهد. در این راستا در مقطع زمانی بین انقلاب مشروطه تا ظهور حکومت پهلوی اول؛ گفتمان دولت مقتدر در رقابت با سایر گفتمان بهتر قادر گردید ...
بیشتر
یکی از نظریههای پساساختارگرا مشتمل بر رهیافت "آژانسمان" ژیل دلوز میباشد که با تحلیل چگونگی مفصلبندی ریزومهای اجتماعی نسبت میان قلمروزایی وقلمروزدایی میان گفتمانهای رقیب را مورد تحلیل قرار میدهد. در این راستا در مقطع زمانی بین انقلاب مشروطه تا ظهور حکومت پهلوی اول؛ گفتمان دولت مقتدر در رقابت با سایر گفتمان بهتر قادر گردید نیروهای ریزوماتیک را در جهت هژمونی خود بسیج نموده و قلمروزایی مبتنی بر قرائت اپستمیک خود را رقم زند. در این پژوهش کوشش گردیده با اتکا به روش تفسیری چگونگی مفصلبندی ریزومهای اجتماعی در برساخت گفتمان دولت مقتدر و چگونگی قلمروزایی آن را مورد بررسی قرار دهد. یافتههای تحقیق نشان میدهد مفصلبندی ریزومهای جدید نظیر حفظ امنیت و تمامیت ارضی، برچیدن تسلط نیروهای سنتی نظیر ایلخانان و خوانین منطقهای و گسترش زبان رسمی از مهمترین تغییرات اشتدادی بود که در قلمروزایی گفتمان دولت مقتدر در عصر پهلوی اول مؤثر واقع شد. در این گفتمان پادشاه مقتدری تنها نیروی تفسیر گردید که قادر بود با افزایش تمرکز حاکمیت بر منابع قدرت سایر مؤلفههای ریزوماتیک جهت استیلای این گفتمان را هدایت نماید. از این رو پادشاه مقتدر تبدیل به دال مرکزی این پادگفتمان تبدیل گردید و شارحان نیز وظیفه اتصال عقل جمعی به قلمروزایی این گفتمان را بر عهده گرفته و با مطرح نمودن مؤلفههای رومانتیک همچون بازگشت به شکوه ایران باستان درصدد مشروعیت آفرینی برای آن برآمدند. این صورتبندی سبب شکلگیری معنای خلاقانه از قلمرو ایران در این مقطع زمانی گردید.
جغرافیای سیاسی
پرویز سلیمانی مقدم
چکیده
چکیدهمدیریت کارآمد یکی از ارکان اصلی رشد و توسعه شهری است. امروزه رویکردهای نوین مدیریتی جایگزین رویکردهای قدیمی شدهاند. حکمروایی خوب شهری به عنوان یکی از رویکردهای نوین مدیریتی بر اصل مشارکت، شفافیت، کارایی و اثربخشی، بینش راهبردی، عدالت، قانونمندی و همبستگی استوار میباشد. هدف اساسی این پژوهش بررسی عملکرد مدیریت شهری با رویکرد ...
بیشتر
چکیدهمدیریت کارآمد یکی از ارکان اصلی رشد و توسعه شهری است. امروزه رویکردهای نوین مدیریتی جایگزین رویکردهای قدیمی شدهاند. حکمروایی خوب شهری به عنوان یکی از رویکردهای نوین مدیریتی بر اصل مشارکت، شفافیت، کارایی و اثربخشی، بینش راهبردی، عدالت، قانونمندی و همبستگی استوار میباشد. هدف اساسی این پژوهش بررسی عملکرد مدیریت شهری با رویکرد حکمروایی خوب شهری در شهر عبدالخان در شهرستان شوش میباشد. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی، کتابخانهای و مطالعات میدانی با ابزار پرسشنامه انجام شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS و روش تحلیل آماره t، روش تحلیل همبستگی و مدل تحلیلی SWOT-QSPM انجام شده است. نتایج، نشان میدهد که میزان رضایتمندی از عملکرد مدیریت شهری با تاکید بر شاخصهای حکمروایی شهری کمتر از حد متوسط (3) است که در این میان کمترین رضایتمندی مربوط به شاخص مشارکت در اجرای طرح و برنامههاست. بعلاوه نتایج نشان داد که بین پایداری و حکمروایی شهری رابطه مستقیم و معناداری برقرار است به این معنا که با تحقق شاخصهای حکمروایی در مدیریت شهری میتوان پایداری در شهر را انتظار داشت. در نهایت این پژوهش با تکیه بر مدل تحلیلی SWOT و تبیین عوامل داخلی(ضعف و قوت)، و عوامل خارجی(فرصت و تهدید) و امتیازدهی به این عوامل دریافت که جهت تحقق حکمروایی خوب شهری در مدیریت شهر عبدالخان استفاده از راهکارهای تهاجمی (SO) یعنی استفاده از نقاط قوت داخلی برای بهرهبرداری از فرصتهای خارجی در اولویت اول قرار دارد.واژگــــان کلیـــــدی: مدیریت شهری، حکمروایی خوب ، شهر عبدالخان( الوان)، آزمونT، مدل SWOT
جغرافیای سیاسی
فاطمه بخشی شادمهری؛ سیدهادی زرقانی؛ عباسعلی داداشی رودباری
چکیده
پژوهش حاضر با تمرکز بر دو شاخص اصلی، «تغییر اقلیم» و «سیاستهای هیدروپلیتیکی افغانستان»، به تحلیل وضعیت منابع آب در حوضه آبریز هیرمند میپردازد. هدف، بررسی تأثیرات اقلیمی سه دهه اخیر (1991–2021) در حوضه مذکور و همچنین ارزیابی پیامدهای سیاست های هیدروپلیتیکی افغانستان (سدسازی،تغییر مسیر رود و...) بر کاهش منابع آب، امنیت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با تمرکز بر دو شاخص اصلی، «تغییر اقلیم» و «سیاستهای هیدروپلیتیکی افغانستان»، به تحلیل وضعیت منابع آب در حوضه آبریز هیرمند میپردازد. هدف، بررسی تأثیرات اقلیمی سه دهه اخیر (1991–2021) در حوضه مذکور و همچنین ارزیابی پیامدهای سیاست های هیدروپلیتیکی افغانستان (سدسازی،تغییر مسیر رود و...) بر کاهش منابع آب، امنیت غذایی، مهاجرت و تنشهای فرامرزی با ایران است. روش پژوهش بهرهگیری از رویکردهای تلفیقی کمی و کیفی، شامل تحلیل دادههای اقلیمی، شاخص خشکسالی SPEI، دادههای ماهوارهای و تحلیلهای فضایی و ژئوپلیتیکی است. نوآوری این پژوهش در تلفیق دادههای اقلیمی با تحلیلهای فضایی و ژئوپلیتیکی و استفاده از شاخص SPEI برای ارزیابی جامع امنیت آبی در حوضهای فرامرزی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که طی سالهای 1991 تا 2021، تغییر اقلیم در حوضه آبریز هیرمند منجر به کاهش چشمگیر بارش، افزایش دما، تبخیر و تشدید خشکسالی شده است. این تحولات، پایداری منابع آبی، کشاورزی و تالاب هامون را بهشدت تهدید کردهاند. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان می دهد سیاستهای هیدروپلیتیکی افغانستان، شامل احداث سدهای بزرگ مانند کجکی، کمالخان و طرحهای انحراف مسیر رود هیرمند و ..، در راستای رقابت های هیدروپلیتیکی با ایران و افزایش هژمونی آبی طراحی و اجرا شدهاند. این اقدامات موجب کاهش شدید ورودی آب به دشت سیستان، تهدید امنیت غذایی، نابودی زیستبومها و افزایش مهاجرت شده و پیامدهای زیستمحیطی، اقتصادی،سیاسی و اجتماعی گستردهای را به ویژه در مناطق مرزی ایران به دنبال خواهد داشت.ضمن اینکه ادامه این روند تنشهای هیدروپلیتیکی بین دو کشور را بهطور چشمگیری تشدید خواهد کرد.
جغرافیای سیاسی
آیه شعبانی کوچصفهانی؛ علیرضا محرابی؛ سید یحیی صفوی
چکیده
پس از جنگ سرد در نظام بین الملل ، وقوع تحولات شگرف بویژه جابجایی در مراکز قدرت ، مدعیان و بانیان اصلی این دگرگونی در غرب و شرق را بر آن داشت تا ، در غرب ، متفکرانش رویای پایان تاریخ و یا برخورد تمدن ها و در شرق ، تفکر اینکه جهان بتدریج با آغاز در تاریخ مواجهه شده است ، را در سر بپروراند .بنابراین در این سطح از رقابت در حوزه ژئواستراتژی در ...
بیشتر
پس از جنگ سرد در نظام بین الملل ، وقوع تحولات شگرف بویژه جابجایی در مراکز قدرت ، مدعیان و بانیان اصلی این دگرگونی در غرب و شرق را بر آن داشت تا ، در غرب ، متفکرانش رویای پایان تاریخ و یا برخورد تمدن ها و در شرق ، تفکر اینکه جهان بتدریج با آغاز در تاریخ مواجهه شده است ، را در سر بپروراند .بنابراین در این سطح از رقابت در حوزه ژئواستراتژی در نظام بین الملل ، مابین جریانات فلسفی غرب و شرق ، نظری شمال و جنوب و کارکردی جهان اول و سوم ، امری بدهی و مناقشه برانگیز است . چنانچه الکساندر دوگین بعنوان یک نظریه پرداز مطرح و واضع نظریه نئواوراسیا و از منتقدین جدی لیبرالیسم، به نقد مدرنیته و ترسیم ذهنی خود از آینده نوین قدرت می پردازد و به جهان اسلام در این مقابله با حوزه آتلانتیسم جایگاه ویژه ای داده است . در آن سو ساموئل هانتیگتون که بی تردید یکی از مشهورترین و مناقشه برانگیزترین عالمان سیاست است ، کشمکش جهان غرب با حوزه های تمدنی دیگر بالاخص جهان اسلام را مطرح می نماید .
جغرافیای سیاسی
پوریا شایگان؛ علی بیژنی؛ حسین مجتبی زاده
چکیده
یکی از مسائل برجستهای که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است، مهاجرت افغانها به ایران و سیاستهای اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی نسبت به آن است. با توجه به اینکه سالانه، مهاجران افغان زیادی وارد ایران میشوند، چالشهایی را برای کشور بهوجود آورده و در عین حال فرصتها و پیچیدگیهای جدیدی برای سیاستگذاری ایجاد ...
بیشتر
یکی از مسائل برجستهای که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است، مهاجرت افغانها به ایران و سیاستهای اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی نسبت به آن است. با توجه به اینکه سالانه، مهاجران افغان زیادی وارد ایران میشوند، چالشهایی را برای کشور بهوجود آورده و در عین حال فرصتها و پیچیدگیهای جدیدی برای سیاستگذاری ایجاد کرده است. هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل سیاست های اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی نسبت به مهاجرت افغان ها به ایران و اثرات آن بوده است بر همین مبنا سوال این است که سیاست های اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی نسبت به مهاجرت افغان ها به ایران چیست و دارای چه اثراتی بوده است؟ روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی است و یافته نشاندهنده آن است که سیاستهای اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی در قبال مهاجرت افغانها به ایران شامل جنبههای مختلفی میشود که بر روند مهاجرت و زندگی جامعه افغان در ایران تأثیر گذاشته است. این سیاستها در برخی موارد تسهیلکننده بوده، مانند فراهم کردن امکانات آموزشی و بهداشتی، اما در برخی مواقع با محدودیتهایی همراه شده است که بر ادغام اجتماعی و اقتصادی مهاجران تأثیر منفی داشته است. اثرات این سیاستها، شامل افزایش تعامل فرهنگی و اقتصادی بین دو کشور، اما همچنین چالشهای اجتماعی مانند فشار بر منابع کشور میزبان و نیاز به سیاستهای راهبردی مدیریت مهاجرت بوده است.
جغرافیای سیاسی
مهدی احمدی؛ علی بیژنی؛ حسین مجتبی زاده
چکیده
این مقاله محور مقاومت، اتحادی ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیک شامل ایران، حزبالله و گروههای متحد در سوریه، عراق و فلسطین را بررسی میکند. هدف، تحلیل تشکیل، تکامل، استراتژیها و تأثیرات این محور بر امنیت منطقهای و جهانی است. با رویکردی ترکیبی از دادههای کیفی و کمی، پژوهش فهمی جامع از بنیانهای ایدئولوژیک، اتحادهای استراتژیک و تأثیرات ...
بیشتر
این مقاله محور مقاومت، اتحادی ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیک شامل ایران، حزبالله و گروههای متحد در سوریه، عراق و فلسطین را بررسی میکند. هدف، تحلیل تشکیل، تکامل، استراتژیها و تأثیرات این محور بر امنیت منطقهای و جهانی است. با رویکردی ترکیبی از دادههای کیفی و کمی، پژوهش فهمی جامع از بنیانهای ایدئولوژیک، اتحادهای استراتژیک و تأثیرات اجتماعی-سیاسی محور ارائه میدهد.یافتهها نشان میدهد محور از جنگ نامتقارن، اتحادهای استراتژیک و تابآوری اقتصادی برای مقابله با نیروهای نظامی برتر و حفظ عملیات خود استفاده میکند. ریشههای ایدئولوژیک در اسلام سیاسی و ضد امپریالیسم، روایتهای مقاومت و شهادت را ترویج میکند که در جوامع شیعه طنینانداز میشود. شراکتهای استراتژیک، نفوذ و قابلیتهای عملیاتی محور را افزایش داده و سیاستهای منطقهای را شکل میدهد.مطالعه به تأثیرات اجتماعی-سیاسی محور، از جمله ارائه خدمات اجتماعی و ساختارهای حکومتی موازی اشاره دارد که حمایت عمومی را جلب میکند. نفوذ محور فراتر از خاورمیانه، چالشهایی برای هژمونی غرب ایجاد کرده و با همسویی با قدرتهای جهانی، توازن قدرت در روابط بینالملل را تغییر میدهد.پیامدهای این یافتهها برای امنیت منطقهای و جهانی عمیق است. فعالیتهای محور هم اثرات تثبیتکننده و هم ناپایدارکننده دارد. سیاستگذاران باید رویکردهای چندگانه و دقیقی را برای مقابله با چالشهای ناشی از محور اتخاذ کنند، از جمله تعامل دیپلماتیک، استراتژیهای ضدتروریسم و حمایت از ثبات منطقهای.
جغرافیای سیاسی
امیرعلی برومند؛ مهتاب موسوی
چکیده
در پرتو تحول گفتمانهای نظری در قلمرو جغرافیای سیاسی شهری؛ مطالعات جنسیت، سیاستگذاری خانوادهمحور، بازاندیشی در الگوهای حکمرانی شهری با پیرنگهای تقاطعی جنسیت، نسل و ساختارهای مراقبتی ضرورت یافته است. این مقاله با رویکرد گونهشناسانه و تلفیق رهیافتهای تحلیل گفتمان انتقادی، تلاش دارد با توجه به برنامهریزی شهری حساس ...
بیشتر
در پرتو تحول گفتمانهای نظری در قلمرو جغرافیای سیاسی شهری؛ مطالعات جنسیت، سیاستگذاری خانوادهمحور، بازاندیشی در الگوهای حکمرانی شهری با پیرنگهای تقاطعی جنسیت، نسل و ساختارهای مراقبتی ضرورت یافته است. این مقاله با رویکرد گونهشناسانه و تلفیق رهیافتهای تحلیل گفتمان انتقادی، تلاش دارد با توجه به برنامهریزی شهری حساس به جنسیت و جغرافیای انتقادی خانواده، به ترسیم چارچوبی چندلایه از شانزده مدل حکمرانی شهری بپردازد. در این جستار سازوکارهای سیاستگذاری، نهادسازی و بازنمایی فضایی متناسب با نیازها، موقعیتها و نقشهای جنسیتی و خانوادگی بازتحلیل میشوند. یافتهها حاکی از آن است که مدلهایی نظیر «شهر ایمن برای زنان»، «شهر توانمندساز زنان» یا «شهر بدون تبعیض جنسیتی» از منطق عدالتخواهانه جنسیتی پیروی کرده، حال آنکه مدلهایی چون «شهر مراقبتی»، «شهر دوستدار نسلها» و «شهر با سیاستهای فرزندآوری» بر بازتولید اجتماعی از منظر بیننسلی تمرکز دارند. رهیافت روششناسی مقاله بر بنیان تحلیل تطبیقی و بهرهگیری از مطالعات موردی بینالمللی استوار است، به نحوی که از طریق تحلیل ریزساختارهای سیاستی، طراحی فضامند و مکانیسمهای مشارکتپذیری در این مدلها، تمایزات و همپوشانیهای آنها بهمثابه سازههای حکمرانی متکثر شهری استخراج شده است. در این میان، ساختارهای فضایی، جنسیتی و نهادی در قالب شبکهای پیچیده از کنشگران، نهادها و سیاستها مورد تحلیل قرار گرفتهاند. نتیجه آن که گذار از الگوی تکبعدی مدیریت شهری به سمت حکمرانی شهری چندبُعدی مستلزم تلفیقپذیری رویکردهای جنسیتمحور، خانوادهمحور و نسلی است. در پایان، پیشنهادهایی برای ارتقای ظرفیت سیاستپذیری فضامند و تقاطعی در سطوح راهبردی و محلی ارائه شد.
جغرافیای سیاسی
محمد باقر مکرمی پور؛ محمد جواد خوب پور؛ لیلا کیانی؛ حمیدرضا حاتمی
چکیده
استقلال تحمیلی جمهوریهای آسیای مرکزی، این کشورها را از واحدهایی اداری تبدیل به دولتهای ملی با مرزهای بینالمللی کرد. استحاله شوروی سابق این امکان را بوجود آورد که انواع بحرانهای مختلف بین این جمهوریهایی که حاصل سیاستهای شورویایی بوده است، به منصه ظهور برسند. در حالی که این جمهوریها ویژگیهای مشترک زیادی از جمله تاریخ ...
بیشتر
استقلال تحمیلی جمهوریهای آسیای مرکزی، این کشورها را از واحدهایی اداری تبدیل به دولتهای ملی با مرزهای بینالمللی کرد. استحاله شوروی سابق این امکان را بوجود آورد که انواع بحرانهای مختلف بین این جمهوریهایی که حاصل سیاستهای شورویایی بوده است، به منصه ظهور برسند. در حالی که این جمهوریها ویژگیهای مشترک زیادی از جمله تاریخ مشترک، اقتصادهای وابسته به کشاورزی و آب و تهدیدهای امنیتی مشترکی دارند، چالشهای مشترکی در تقابل با یکدیگر دارند. عاملیت جغرافیایی و جبر جغرافیایی بر همه مولفههای دیگر بین این جمهوریها تاثیر داشته است، بهگونهای که امنیت را تبدیل به اولویت اصلی این کشورها کرده است. جبر جغرافیایی بر اقتصاد، محیط زیست، سیاست و همه ابعاد این جوامع تاثیر داشته است. بهگونهای که نگاه مبتنی بر احتیاط و بدبینی را بین آنها حاکم کرده است. تاثیر جبر جغرافیایی به ویژه محصور بودند در خشکی، روابط این جمهوریها با ایران را در شرایط ویژهای قرار داده است که به مثابه یک فرصت برای دو طرف است. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی بهدنبال پاسخ به این سوال است که جبر جغرافیایی چه تاثیری بر روابط بین این جمهوریها دارد و جایگاه ایران در این وضعیت چگونه است؟ فرضیه مورد بررسی نیز این است که جبر جغرافیایی همچنان امنیت را اولویت اصلی این کشورها قرار میدهد و ایران با توجه به ظرفیتهای خود توان خروج این کشورها از جبر جغرافیایی را دارا میباشد.
جغرافیای سیاسی
وسیم جمیل عزیز؛ سیّد هادی زرقانی؛ علی محمدپور
چکیده
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی، به دنبال بررسی و تحلیل نقش عوامل ژئوپلیتیکی در روابط ایران و عراق در طی دو دهه گذشته و اولویت بندی آنها است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد در بُعد فرهنگی، سه متغیر «وجود اماکن مقدس زیارتی در دو کشور»، « اکثریت جمعیت شیعه در دو کشور ایران و عراق» ...
بیشتر
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی، به دنبال بررسی و تحلیل نقش عوامل ژئوپلیتیکی در روابط ایران و عراق در طی دو دهه گذشته و اولویت بندی آنها است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد در بُعد فرهنگی، سه متغیر «وجود اماکن مقدس زیارتی در دو کشور»، « اکثریت جمعیت شیعه در دو کشور ایران و عراق» و «پیادهروی اربعین و پویش-های مذهبی مشترک» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور داشته اند. همچنین نتایج تحلیل عاملی در بُعد اقتصادی نشان می دهد متغیرهای «حضور گردشگران عراقی در ایران» و « ارتباطات و تعاملات گسترده مرزی و وجود مرز مشترک طولانی بین دو کشور» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور داشته و در مقابل، دو متغیر «اختلافات دو کشور درمرزهای آبی و بهرهبرداری از منابع مشترک دریایی در خلیج فارس» و «اختلافات هیدروپلیتیکی دو کشور در بهره برداری از رودهای مرزی» در تضعیف روابط دو کشور بیشترین نقش را داشته اند. درنهایت در بُعد سیاسی-امنیتی متغیرهای«احساس تهدید مشترک در مقابل تروریسم و افراطگری مذهبی»،« فروپاشی رژیم بعث و ارتقاء جایگاه سیاسی شیعیان» و«کمکهای دفاعی و نظامی ایران به عراق در دوران مبارزه با داعش» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور در دو دهه اخیر داشته اند و دو متغیر«رویکرد ً متفاوت دو کشور عراق و ایران در رابطه با آمریکا» و «اختلاف تاریخی دو کشور در اروند رود (شط العرب)» بر تضعیف روابط دو کشور موثر بوده اند.
جغرافیای سیاسی
ایمان میکامه؛ حمید رضا محمدی؛ کیومرث یزدان پناه درو
چکیده
خلا قدرت در قفقاز جنوبی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث شکل گیری رقابت بین قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای شده است. دو کشور ایران و ترکیه با توجه به پیوندهای تاریخی و داشتن مرزهای مشترک، ظرفیتهای گسترده در زمینه های انرژی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی سعی در نفوذ و بهره برداری بر روی کشورهای این حوزه را دارند. با شکلگیری سه جمهوری ...
بیشتر
خلا قدرت در قفقاز جنوبی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باعث شکل گیری رقابت بین قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای شده است. دو کشور ایران و ترکیه با توجه به پیوندهای تاریخی و داشتن مرزهای مشترک، ظرفیتهای گسترده در زمینه های انرژی، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی سعی در نفوذ و بهره برداری بر روی کشورهای این حوزه را دارند. با شکلگیری سه جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان فرصتهای جدیدی برای ترکیه و ایران برای نفوذ و تاثیرگذاری در این منطقه بوجود آمد. بر پایه واقعیتهای ژئوپلیتیکی دو کشور به این منطقه به عنوان مکمل امنیتی و اقتصادی حساسیت زیادی نشان می دهند. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی است و داده های پژوهش به صورت کتابخانهای و اسنادی گردآوری شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد، که این دو قدرت منطقهای به دلیل داشتن پیوستگی-های فرهنگی و قومیتی با منطقه قفقاز، خود را ملزم به ایفای نقش در معادلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن میدانند. در نتیجه وجود چنین دیدگاهی باعث حضور همزمان این دو قدرت منطقهای در قفقاز شده و تقابل و اصطکاک آنها را به همراه داشته است.
جغرافیای سیاسی
محمدرضا جوفار؛ علیرضا محرابی؛ حمیدرضا محمدی
چکیده
عربستان سعودی بهعنوان کشوری تازه تاسیس و برخاسته از نظام قبیلهای-مذهبی به علت وجود جامعه نیمه سنتی-نیمه مدرن باعث شده زندگی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مردم این کشور با چالشها و نارضایتیهایی همراه گردد. تاسیس این کشور به سال 1932 بر میگردد و این سابقه کوتاه، تنوع قومی، نژادی، مذهبی، ایدئولوژی و امثال آن موجب پیدایش چالشهایی در ...
بیشتر
عربستان سعودی بهعنوان کشوری تازه تاسیس و برخاسته از نظام قبیلهای-مذهبی به علت وجود جامعه نیمه سنتی-نیمه مدرن باعث شده زندگی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مردم این کشور با چالشها و نارضایتیهایی همراه گردد. تاسیس این کشور به سال 1932 بر میگردد و این سابقه کوتاه، تنوع قومی، نژادی، مذهبی، ایدئولوژی و امثال آن موجب پیدایش چالشهایی در این کشور شده است. این چالشها برخاسته از شکافهای جغرافیای سیاسی پادشاهی سعودی است و شناخت آن موجب دقت در تحلیلها و کمک به تحقیقاتی است که آینده پژوهی این کشور را بررسی مینمایند. عربستان سعودی علاوه بر هممرزی دریایی با ایران، از نظر ایدئولوژیک و تأثیرگذاری در جهان اسلام اهمیت ویژهای دارد. وجود دو شهر مقدس مکه و مدینه، حضور زائران ایرانی، و رقابت با جمهوری اسلامی ایران برای رهبری جهان اسلام، جایگاه خاصی به این کشور میبخشد. از این رو این پژوهش با هدف بررسی شکافهای جغرافیای سیاسی عربستان سعودی، به بررسی جریانهای داخلی و جغرافیای سیاسی این کشور پرداخته است. پژوهش حاضر کاربردی و روش آن کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است. گردآوری دادهها اسنادی-کتابخانهای است. پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که «شکافهای جغرافیای سیاسی عربستان سعودی چیست». در نهایت این پژوهش، عربستان سعودی را دارای شکافهای مذهبی، قومی-قبیلهای، اقتصادی و سیاسی میداند. به نظر میرسد در صورت عدم مدیریت صحیح این شکافها، دولت با تنشهای داخلی میان شیعیان و اهل تسنن، نخبگان، قبایل، سنتگرایان و اصلاحطلبان و همچنین جوانان مواجه خواهد شد. این شکافها ظرفیت آن را دارند که بقاء آلسعود را تهدید نمایند.
جغرافیای سیاسی
کیومرث ملکی؛ محمدرضا پورمحمدی
چکیده
قرارگیری کشور بر روی کمربند زلزله و موضوع آسیبپذیری و کنترل بحران زلزله، با نگرش به آمار ثبتشده از تهدیدات محیطی گذشته و معاصر، این حقیقت آشکار میشود که مدیریت بحران فعلی در حال حاضر نمیتواند بهتنهایی قادر به مقابله با آثار مخرب بلایا جهت جلوگیری از اثرات ویرانگر بر مراکز حیاتی و حساس و نیروی انسانی باشند، لذا بهکارگیری ...
بیشتر
قرارگیری کشور بر روی کمربند زلزله و موضوع آسیبپذیری و کنترل بحران زلزله، با نگرش به آمار ثبتشده از تهدیدات محیطی گذشته و معاصر، این حقیقت آشکار میشود که مدیریت بحران فعلی در حال حاضر نمیتواند بهتنهایی قادر به مقابله با آثار مخرب بلایا جهت جلوگیری از اثرات ویرانگر بر مراکز حیاتی و حساس و نیروی انسانی باشند، لذا بهکارگیری اصول و معیارهای پدافند غیرعامل است که میتواند به تکمیل زنجیره دفاع شهری کمکی مؤثر و قابلتوجه نماید. غالباً تحقیقات موجود در رابطه با کاهش خسارات ناشی از زلزله محور روشهای ساختوساز ساختمانی جهت افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در این پژوهش با تاکید بر پدافند غیرعامل و شناسایی مولفهها و شاخصهای آسیبپذیری و پهنهبندی خطر در 4 مولفه طبیعی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی با 48 شاخص، در قالب پرسشنامه، مناطق آسیبپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع در راستای کاهش خطر را مشخص نمود. در این مقاله بررسی و تحلیلهای لازم با اعمال نظر متخصصان حوزه شهرسازی و پدافند غیرعامل و... از طریق توزیع تعداد 30 پرسشنامه و کمک از نرمافزار GIS در پردازش و تهیه خروجی مدلهای آراس و تاپسیس در سطح مناطق شهرداری کلان شهر تبریز استفاده شده است و در نهایت با توجه به نتایج مدلهای آراس و تاپسیس منطقه 10 شهرداری منطقه بحرانی و منطقه 2 شهرداری دارای کمترین میزان آسیبپذیری از زلزله تشخیص داده شد. عوامل این افزایش آسیبپذیری و راهکارهای برون رفت از بحران در سطح مناطق دهگانه شهرداری متناسب با اصول پدافندغیرعامل و خروجی مدلها ارائه شدند.
جغرافیای سیاسی
هادی ویسی
چکیده
دانش ژئوپلیتیک که شاخه ای از علم جغرافیا است، امروزه به یکی از حوزه های جذاب علمی و تأثیرگذار عرصه بین المللی تبدیل شده است. دانش ژئوپلیتیک در سیر تکوین و تحول خود فراز و نشیب زیادی تجربه کرده است. گرچه سابقه موضوعی این دانش به اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم بر می گردد، اما به دلیل شکل دادن به سیاست جهانی و روابط قدرت در نیمه نخست ...
بیشتر
دانش ژئوپلیتیک که شاخه ای از علم جغرافیا است، امروزه به یکی از حوزه های جذاب علمی و تأثیرگذار عرصه بین المللی تبدیل شده است. دانش ژئوپلیتیک در سیر تکوین و تحول خود فراز و نشیب زیادی تجربه کرده است. گرچه سابقه موضوعی این دانش به اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم بر می گردد، اما به دلیل شکل دادن به سیاست جهانی و روابط قدرت در نیمه نخست سده بیستم که به جنگ جهانی دوم منجر شد، متهم به جنگ افروزی گردید و پس از آن برای بیش از دو دهه تقریباً از صحنه علمی و دانشگاهی کنار رفت. در زمانی که ژئوپلیتیک در دنیا چندان مورد اعتنا و اعتبار نبود، مقاله مبسوطی از میرحسن عاطفی با عنوان ژئوپلیتیک در مجله بررسی های تاریخی به زبان فارسی در سال 1345ش/1966م حاوی نکات علمی و برجسته ای است که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته است. نوشتار حاضر به معرفی و نقد و وارسی این مقاله بر آمده و به این نتیجه رسیده است که محتوای مقاله ژئوپلیتیک از جامعیت و سطح کیفی علمی مناسبی برخوردار است و بازخوانی آن برای امروز سودمند است.
جغرافیای سیاسی
حمید درج؛ رضا التیامی نیا
چکیده
ایران و ترکیه به دلیل اهمیت چندبُعدی قفقاز جنوبی، به این منطقه حساسیتهای خاصی دارند. ایران این منطقه را عرصهای برای توسعه قدرت و نفوذ خود تلقی میکند و از طرفی ترکیه از آن به مثابه سرپُلی برای نقشآفرینی و ارتقای جایگاه خود در اوراسیا مینگرد. سؤال پژوهش این است که با توجه به جایگاه قفقاز جنوبی در سیاستخارجی ایران و ترکیه، این ...
بیشتر
ایران و ترکیه به دلیل اهمیت چندبُعدی قفقاز جنوبی، به این منطقه حساسیتهای خاصی دارند. ایران این منطقه را عرصهای برای توسعه قدرت و نفوذ خود تلقی میکند و از طرفی ترکیه از آن به مثابه سرپُلی برای نقشآفرینی و ارتقای جایگاه خود در اوراسیا مینگرد. سؤال پژوهش این است که با توجه به جایگاه قفقاز جنوبی در سیاستخارجی ایران و ترکیه، این دو کشور در این منطقه چه سیاستی را دنبال میکنند؟ فرضیۀ پژوهش این است که با توجه به خلأ قدرتِ ایجاد شده در دوران پساجنگ سرد، قفقاز جنوبی، فرصتهایی را پیشروی ایران و ترکیه قرار داده است که در این راستا؛ دو کشور در صدد دستیابی به اهدافی همچون بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی و انرژی منطقه و برقراری صلح و ثبات منطقهای و از سویی، توسعه همکاریها برآمدهاند. در این میان، آنکارا با برقراری مناسبات نزدیک با بازیگران منطقهای و فرامنطقهای همچون آذربایجان، اسرائیل و آمریکا، سیاست مهار ایران را دنبال میکند؛ این در حالی است که تهران با ایجاد محور تهران- مسکو- ایروان، در تلاش برای کاستن از نفوذ منطقهای آنکارا و انزوای آن در قفقاز جنوبی برآمده است. برای تحلیل دادهها از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.
جغرافیای سیاسی
یاشار ذکی؛ رسول افضلی؛ محمدرضا حافظ نیا؛ محمدرضا فرجی
چکیده
فضای جغرافیایی، سیستمی مرکب از عوامل و عناصر طبیعی و انسانی درهمتنیده و مرتبط باهم است. این عوامل جغرافیایی از ارزشهای متفاوتی برخوردارند که با توجه به نیاز و درک انسانها، بار و ماهیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و ژئوپلیتیکی میگیرند. اثر عوامل جغرافیایی در اقتصاد همواره در زندگی انسانها نقشآفرین بوده و توسط انسانها ...
بیشتر
فضای جغرافیایی، سیستمی مرکب از عوامل و عناصر طبیعی و انسانی درهمتنیده و مرتبط باهم است. این عوامل جغرافیایی از ارزشهای متفاوتی برخوردارند که با توجه به نیاز و درک انسانها، بار و ماهیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و ژئوپلیتیکی میگیرند. اثر عوامل جغرافیایی در اقتصاد همواره در زندگی انسانها نقشآفرین بوده و توسط انسانها درک شده است. این عوامل هنگامیکه موردتوجه کشورها در راستای اهداف کلان اقتصادی قرار میگیرند، بهعنوان منابع قدرت، ماهیتی ژئوپلیتیکی پیدا میکنند. پژوهش حاضر بر پایه جستار در عوامل جغرافیایی مؤثر در قدرت اقتصادی، به دنبال تبیین متغیّرهای ژئوپلیتیکی قدرت اقتصادی است. پرسش اصلی پژوهش این است که متغیّرهای ژئوپلیتیکی قدرت اقتصادی کدام است؟ رویکرد پژوهش حاضر، نظری است و به تبیین رابطه علّی متغیّرهای وابسته (قدرت اقتصادی) و متغیّر مستقل(متغیّرهای ژئوپلیتیکی) میپردازد. شیوه گردآوری اطلاعات و دادهها که بهصورت کتابخانهای و اسنادی انجامشده است. روش پژوهش نیز توصیفی تحلیلی است. در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، سه نوع متغیّر مفهومی ژئوپلیتیکی متأثر از عوامل جغرافیایی مؤثر در قدرت اقتصادی تبیین شدند که عبارتاند از: «ژئولوکیشن؛ ژئوکالچر و ژئوتکنولوژی». هرکدام از این متغیّرهای مفهومی، دربردارنده چندین عامل جغرافیایی اثرگذار در رشد و توسعه اقتصادی است که درمجموع قدرت اقتصادی کشور را تعیین میکنند.