صفر قائدرحمتی؛ سید علی علوی؛ شهرام بزرافکن
چکیده
تحقق حکمروایی خوب شهری در مدیریت شهری کلان شهرهای ایران و از جمله تهران مستلزم عینیت بخشیدن به مشارکت شهروندان در ابعاد گوناگون است و بر مفاهیمیچون عدالت محوری، قانونمندی، شفافیت، اجماع محوری، مشارکت، کارآیی و اثربخشی، پاسخگویی و مسئولیت پذیری تاکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویتبندی حکمروایی خوب شهری در محدوده محلات منطقه ...
بیشتر
تحقق حکمروایی خوب شهری در مدیریت شهری کلان شهرهای ایران و از جمله تهران مستلزم عینیت بخشیدن به مشارکت شهروندان در ابعاد گوناگون است و بر مفاهیمیچون عدالت محوری، قانونمندی، شفافیت، اجماع محوری، مشارکت، کارآیی و اثربخشی، پاسخگویی و مسئولیت پذیری تاکید دارد. هدف از این پژوهش سنجش و اولویتبندی حکمروایی خوب شهری در محدوده محلات منطقه 9 از مناطق مرکزی شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ بدین منظور از مدل تصمیمگیری چند معیاره ی ویکور(VIKOR) و هم چنین تکنیک فازی(FUZZY) جهت رتبهبندی 8 محله مورد مطالعه استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری کوکران برابر با 384 نفر تعیین گردید. بر پایه یافتههای پژوهش، شاخصهای 8 گانه حکمروایی خوب شهری در چارچوب مدل ویکور نشان میدهند که محله دکتر هوشیار با امتیاز0/093بهترین و محله فتح با امتیاز 0/810 بدترین وضعیت را از لحاظ حکمروایی خوب شهری در بین محلههای نمونه دارند. که در تبیین و تحلیل به وجود آمدن چنین وضعیتی می توان به مدیریت متمرکز و تک سطحی و از بالا به پایین مسئولین و مدیران شهری در محلههای مورد مطالعه، ارتباطات و همکاریهای عمودی، عدم توجه به نهادهای مدنی و مردم محور، تبعیض در قوانین و مقررات و در نهایت عدم توجه به راهبرد توسعه جامعه ای به عنوان پایه و اساس توسعه مشارکتی که هدف آن توجه به یک شهروند به مانند عضوی مسئول و فعال در جامعه شهری جهت تشویق همکاریها برای ارتقای استانداردهای زندگی خود است، اشاره کرد.
میثم میرزائی تبار؛ سیدمحمدحسین حسینی؛ وحید صادقی
چکیده
حقوق شهروندی مجموعه ای از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که فرد به عنوان تبعه یک کشور از آن برخوردار می شود. در مناطق با ساختار عشیره ای ـ طایفه ای نظیر شهرستان ممسنی حقوق شهروندی اهمیت ویژه ای دارد و فرهنگ طایفهای می تواند آن را متاثر کند. در چنین شرایط فرهنگی، مجموعه نیروهای داخلی، سبب تثبیت مفهوم «ما» و مجموعه نیروهای بیرونی ...
بیشتر
حقوق شهروندی مجموعه ای از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که فرد به عنوان تبعه یک کشور از آن برخوردار می شود. در مناطق با ساختار عشیره ای ـ طایفه ای نظیر شهرستان ممسنی حقوق شهروندی اهمیت ویژه ای دارد و فرهنگ طایفهای می تواند آن را متاثر کند. در چنین شرایط فرهنگی، مجموعه نیروهای داخلی، سبب تثبیت مفهوم «ما» و مجموعه نیروهای بیرونی سبب شکلگیری مفهوم «آنها» می شود. این ویژگی، به صورت ذهنی و عینی در جریان رایدهی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیة ممسنی جلوه ویژه ای دارد و اقشار با افکار جدید جامعه تحت تاثیر بخش سنتی قرار دارند. سوال اصلی پژوهش این است که چه رابطه ای میان فرهنگ طایفه گرایی و حقوق شهروندی در حوزه انتخابیه ممسنی وجود دارد؟ به نظر میرسد بین فرهنگ طایفه گرایی و حقوق شهروندی رابطه معناداری وجود دارد و طایفه گرایی با سلب آزادی و استقلال رأی شهروندان، ایجاد زمینه برای عمل براساس شرایط احساسی و ایجاد ضعف در تخصیص عادلانه بودجه و امکانات در فضای جغرافیای ممسنی می تواند منجر به نادیده گرفتهشدن حقوق شهروندی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شود. یافتههای پژوهش ماهیتی توصیفی ـ تحلیلی دارد و بر پایه منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی حاصل از توزیع پرسشنامه و تحلیل نتایج براساس آزمونT تک نمونهای گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان داد که نگرش های محلی و عشیرهای و تسلط فرهنگ طایفهگرایی با آزادی و استقلال فردی، ورود به حریم فکری و شخصی، ناکارآمد ساختن نیروهای اجتماعی و تخصیص ناعادلانه منابع و امکانات در مناطق ممسنی منجر به نادیدهگرفتن حقوق شهروندی در این حوزه انتخابیه میشود.
احسان لشگری تفرشی
چکیده
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و روش شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه می تواند مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانۀ و روش شناسانۀ متفاوت و یا حتی متضاد داشته باشد. ژئوپلیتیک یکی از موضوعات علوم جغرافیایی می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف روش شناسی از جمله اثباتگرایی و فرااثباتگرایی متفاوت می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده ...
بیشتر
در فلسفه علم و بویژه در علوم انسانی تعریف و روش شناخت مفاهیم و موضوعات مورد مطالعه می تواند مبنای هستی شناسانه، معرفت شناسانۀ و روش شناسانۀ متفاوت و یا حتی متضاد داشته باشد. ژئوپلیتیک یکی از موضوعات علوم جغرافیایی می باشد که تفسیر آن در مکاتب مختلف روش شناسی از جمله اثباتگرایی و فرااثباتگرایی متفاوت می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات معتبر نظری کارکردهای بهینه احراز معرفت در ژئوپلیتیک در رویکرد اثباتگرای عقلانی ارائه گردد. رویکرد قیاسی از ضرورت شناخت علمی و تبیین «نظام های منسجمی» که بر روابط ژئوپلیتیک مسلط هستند سخن می گوید و شرط کاربردی بودن ژئوپلیتیک را جستجوی استنباطی و عقلانی امری « نظام مند» در میان پدیده های منفرد مورد مطالعه در مکان ها و مناطق مختلف می داند. مبتنی بر این چارچوب شناختی کل های ثابتی وجود دارد که بر مبنای آن می توان چرایی و چگونگی تحولات ژئوپلیتیک را تبیین و پیش بینی نمود. در عین حال عوامل متغیری همچون نوع نظام سیاسی نیز در مطالعات ژئوپلیتیک تأثیرگذار هستند که تعمیمگرایی از جزء به کل(استقراء) را منتفی می نماید. بدیهی است که تلفیق این دو ویژگی با انطباق با شرایط روابط بین الملل ابعاد مطالعات ژئوپلیتیک را به سوی روش شناختی اثباتگرای عقلانی سوق می دهد.
مجتبی رفیعیان؛ احمد یزدانیان؛ هاشم داداش پور
چکیده
فضای عمومیشهری قلمروی حضورِ گروههای اجتماعی مختلف با الگوهای رفتاری متفاوت است. مفهوم فضا در این معنا موجودیتی است که پیش از هرچیز، به واسطه حضور افراد و از خلال کنش فردی و روابط اجتماعی شکل میگیرد. فضایی که ما در زندگی روزمره آن را زیست میکنیم، اساسا برساختهای اجتماعی و سیاسی است. از همین رو میتوان گفت به واقع فضا بیش از آنکه ...
بیشتر
فضای عمومیشهری قلمروی حضورِ گروههای اجتماعی مختلف با الگوهای رفتاری متفاوت است. مفهوم فضا در این معنا موجودیتی است که پیش از هرچیز، به واسطه حضور افراد و از خلال کنش فردی و روابط اجتماعی شکل میگیرد. فضایی که ما در زندگی روزمره آن را زیست میکنیم، اساسا برساختهای اجتماعی و سیاسی است. از همین رو میتوان گفت به واقع فضا بیش از آنکه چیزی کمیتیافته و قابلاندازهگیری باشد، مفهومیسیال و همواره در حالِ شدن است. فضاهای عمومیشهری از یک طرف فرهنگ، ارزشها، اهداف و ایدئولوژیهای غالب در هر جامعهای را بازنمایی میکنند و از طرفی دیگر با فراهم آوردنِ زمینههای حضور، امکانهای فضایی-از مقاومت و ازآنِ خودسازیِ نمادین گرفته تا شورش و طغیان- را برای گروههای از مرکز رانده شده، تسهیل میکنند. متعاقبِ آنچه بیان شد، مسئله و پرسشِ اصلی نوشتارِ پیش رو این است که فضا چگونه به واسطه ی روابط و نیروها، تولید و بازتولید میشود؟ وقتی از تولیدِ فضا صحبت میکنیم به واقع از چه چیزی سخن میگوییم؟ فضا چگونه زمینههای تحققِ امکانها و بالقوگیهای فضایی از جمله ازآن خودسازی، عاملیت، تولید و بازتولید و حضور در فضا را فراهم میکند؟ در راستای پاسخ به سؤالات مطرح شده، نوشتار حاضر در قسمت روششناسی با تاکید بر اینکه روش، نظریه و واقعیتِ فضایی اموری در هم تنیدهاند، ابتدا در مقامِ مقدمه و طرح مساله در مورد فضای عمومیو فضا بحث میکند و مسئلهی نوشتار را مطرح میکند. سپس در ادامه، زیرِ عنوانِ نگاهِ نظری به سویههای مختلفِ مسئلهی فضا از جمله تولید و بازتولیدِ فضا و چگونگی ارتباط متقابل آن با مناسبات قدرت، تفاوتهای فضایی، بهنجارسازیهای فضایی، تاکتیکهای فضایی و مقاومت، زندگی روزمره و تجربه فضا و زمان میپردازد.
حمدالله سجاسی قیداری؛ یعقوب اسفرم
چکیده
ناهمگنی در طوایف همواره از انسجام جامعه در سطوح مختلف میکاهد و موجب بروز نزاعهای طایفهای- قبیلهای میشود و در پی آن مشارکت و انسجام اجتماعی به حداقل خود میرسد که نمود آن در سطح محلی بسیار بالا می باشد. بهویژه ضعف در انسجام و مشارکت مردمی در جامعه روستایی از پویایی روستاها میکاهد و رشد و توسعه روستایی را با دشواری مواجه ...
بیشتر
ناهمگنی در طوایف همواره از انسجام جامعه در سطوح مختلف میکاهد و موجب بروز نزاعهای طایفهای- قبیلهای میشود و در پی آن مشارکت و انسجام اجتماعی به حداقل خود میرسد که نمود آن در سطح محلی بسیار بالا می باشد. بهویژه ضعف در انسجام و مشارکت مردمی در جامعه روستایی از پویایی روستاها میکاهد و رشد و توسعه روستایی را با دشواری مواجه میسازد. براین اساس هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه نزاعهای طایفهای- قبیلهای و توسعهنیافتگی روستایی در استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد. به همین منظور با روششناسی کتابخانهای و توصیفی- تحلیلی تعداد 300 نفر سرپرست خانوار از طریق نمونهگیری در 9 نقطه روستایی که بیشترین تعداد نزاع بهعنوان جامعه آماری انتخاب گردید و پرسشنامههای تدوین شده از طریق شاخصهای تحقیق تکمیل گردید. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روشهای آماری استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که نزاعهای طایفهای- قبیلهای در محدوده مورد مطالعه همچنان یک چالش اساسی در فرایند توسعهیافتگی بشمار میرود. همچنین میان نزاعهای طایفهای- قبیلهای و توسعهنیافتگی روستایی ارتباط عمیقی وجود دارد. علاوه بر این در بین طوایف و روستاهای مختلف تفاوت معناداری به لحاظ سطح نزاع طایفهای- قبیلهای و توسعهنیافتگی روستایی مشاهده شده است.
لیلا باباخانی لشکان؛ الهه کولایی؛ عزت اله عزتی
چکیده
کرنوپلیتیک (ژئوپلیتیک زمان) به معنی مدیریت زمان و استفاده از فرصتهای ژئوپلیتیک است. موقعیت ژئوپلیتیک کشورها با عوامل متعددی چون منازعه، انقلاب، و تغییر در موازنههای قدرت متغیر است. از سال ۱۹۹2در پی فروپاشی اتحاد شوروی ایران و ترکیه، پل ارتباطی مناطق پراهمیت دنیا شدند و این تحول ژئوپلیتیک همگون سبب رﻗﺎﺑﺖ دو کشور شد. به دلیل سیاستهای ...
بیشتر
کرنوپلیتیک (ژئوپلیتیک زمان) به معنی مدیریت زمان و استفاده از فرصتهای ژئوپلیتیک است. موقعیت ژئوپلیتیک کشورها با عوامل متعددی چون منازعه، انقلاب، و تغییر در موازنههای قدرت متغیر است. از سال ۱۹۹2در پی فروپاشی اتحاد شوروی ایران و ترکیه، پل ارتباطی مناطق پراهمیت دنیا شدند و این تحول ژئوپلیتیک همگون سبب رﻗﺎﺑﺖ دو کشور شد. به دلیل سیاستهای خصمانه غرب، جایگاه ایران در منطقه براساس توانمندیهای واقعی شکل نگرفت، از طرف دیگر ژئوپلیتیک جدید ترکیه براساس مسیرلولههای انتقال انرژی پدید آمد. امروزه ترکیه در حال تبدیل شدن بههاب انرژی منطقه است. این مقاله باروش توصیفی- تحلیلی بدنبال پاسخ به این سئوال است که: «کرنوپلیتیک مناسبات انرژی ایران و ترکیه پس از فروپاشی شوروی چگونه بوده است»؟ «دشمنیهای آمریکا ، ناکامیهای ایران در دیپلماسی و نگاه رهبران ترکیه باعث شد تا ترکیه، با وجود فقیر بودن منابع انرژی، در کرنوپلیتیک موقعیت ممتازی را برای خود رقم بزند.» روابط اقتصادی، بویژه انرژی نفت و گاز بازدارنده ی قطع رابطه سیاسی دو کشور است. امروزه ﻛﺸﻮری ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﺧﻄﻮط اﻧﺘﻘﺎل اﻧﺮژی ﺑﻮﻳﮋه ﻧﻔﺖ و ﮔﺎز ﺗﺴﻠﻂ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، در شمار قدرتهای برتر جهانی خواهد بود.
علی اکبر دبیری؛ محمد رضا حافظ نیا؛ سید یحیی صفوی؛ محمد اخباری
چکیده
جنوب آسیا و به ویژه مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان از جمله مناطقی که به شدت تحت تاثیر تروریسم و پیامدهای ناشی از آن قرار دارد. یکی از ابعاد بسیار مهم تروریسم در این منطقه، بعد ژئوپلیتیک این پدیده و تاثیرگذاری متغیرهای ژئوپلیتیک در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی است. هدف این پژوهش نیز شناسایی و ارزیابی متغیرهای ژئوپلیتیک ...
بیشتر
جنوب آسیا و به ویژه مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان از جمله مناطقی که به شدت تحت تاثیر تروریسم و پیامدهای ناشی از آن قرار دارد. یکی از ابعاد بسیار مهم تروریسم در این منطقه، بعد ژئوپلیتیک این پدیده و تاثیرگذاری متغیرهای ژئوپلیتیک در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی است. هدف این پژوهش نیز شناسایی و ارزیابی متغیرهای ژئوپلیتیک موثر در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان است. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این مسئله است که چه متغیرهای ژئوپلیتیکی در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان تاثیرگذرا هستند؟ روش این پژوهش از حیث ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر گردآوری اطلاعات مبتنی بر روشهای کتابخانهای- اسنادی و پرسشنامهای است که با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از یافتههای اسنادی و کتابخانهای این پژوهش نشان میدهد که 8 متغیر ژئوپلیتیک شامل «قرارگیری در بین مناطق و کشورهای بحرانی جهان»، «حمایت قدرتهای مداخلگر از گسترش نهادهای آموزشی و فرهنگی ترویج دهنده ایدئولوژیهای افراطی»، «مرزهای جغرافیای طولانی، پرنفوذ و دور از دسترس»، «پیوستگی جغرافیایی گروههای قومی- مذهبی در دو سوی مرز بینالمللی»، «رقابتهای ژئوپلیتیک بین قدرتها»، «بیثباتی ناشی از نبود یک قدرت هژمونیک منطقهای یا بینالمللی» ، «موقعیت حائل»، «اختلافات ارضی و مرزی» و همچنین 21 مقوله مرتبط با این متغیرها در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان تاثیرگذار هستند. همچنین آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T) حاصل از اطلاعات پرسشنامهها نشان میدهد میانگین امتیاز هر 8 متغیر ژئوپلتیک به طور معناداری از میانگین معیار(3) بالاتر است. بنابراین تاثیرگذاری این متغیرهای ژئوپلیتیک در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان با پاکستان مورد تائید کارشناسان این حوزه نیز قرار دارد.