مراد کاویانی راد؛ یدالله آذرخواه؛ عبدالمهدی شیخیانی
چکیده
ناهمگونی ملی در بعد فرهنگی و سرزمینی شاخصهبسیاری از کشورهاست. تجربیات کشورها در بعد مدیریت ناهمگونی ملی متفاوت می نماید؛ به گونه ای که هر کدام از آنها متناسب با نوع ناهمگونی برای تقویت پیوستگی سرزمینی و همبستگی ملی، سیاست های مختلفی را در پیش می گیرند. با این حال، اکثر کشورها به فراخور پهناوری و شمار جمعیت با مقوله ناحیه گرایی روبرو ...
بیشتر
ناهمگونی ملی در بعد فرهنگی و سرزمینی شاخصهبسیاری از کشورهاست. تجربیات کشورها در بعد مدیریت ناهمگونی ملی متفاوت می نماید؛ به گونه ای که هر کدام از آنها متناسب با نوع ناهمگونی برای تقویت پیوستگی سرزمینی و همبستگی ملی، سیاست های مختلفی را در پیش می گیرند. با این حال، اکثر کشورها به فراخور پهناوری و شمار جمعیت با مقوله ناحیه گرایی روبرو هستند که مشروعیت حکومت و گاه دولت را به چالش می کشاند. ایران متاثر ازموقعیت جغرافیایی اش در طی تاریخ دیر پای خود،سرای سکونت گروه های زبانی- مذهبی بسیاری بوده است. از این رو، تعامل میان این نواحیاز فرهنگ و مدنیت ایرانی،فرهنگی متکثر ساخته است. بلوچستان واقع در جنوب شرق کشور از آن دست نواحی است که به واسطه ناهمگونی های زبانی، مذهبی و نیز سطح بهره مندی، از شاخصه ها و مولفه های وجودی لازم برای ناحیه گرایی برخوردار است. مقاله حاضر که ماهیتی کاربردی دارد و روش گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تبیین اثرات مقیاس های جغرافیایی در ابعاد جهانی، منطقه ای، ملی، ناحیه ای و محلی بر شکلگیری پدیده ناحیهگرایی در جنوب شرق ایران پرداخته است.نتیجه پژوهش نشان داد که شکلگیری ناحیه گرایی در بلوچستان متأثر از مقیاس های متعدد جغرافیایی است که هرکدام به شکلی متمایز ظهور این پدیده را در این ناحیه به دنبال داشته اند. از این رو، این مقیاس ها از رهگذر ابزارهای رسانه ای، حمایت های مالی و ایدئولوژیک برخی کشورهای منطقه، وجود برخی محدودیت هابرایمشارکت کامل سیاسی-اجتماعی، ناکارآمدی نظام توزیع، تعارض منافع هویت های ناحیه ای، بعد مسافت و ناهمگونی مذهبی مواردی هستند که در مقیاسهای مختلف زمینه بروز ناحیهگرایی مذهبی را در این بخش از کشور فراهم کرده است.
علی ولیقلی زاده؛ توران خیری
چکیده
سیستم اداری ایران بهصورت متمرکز اداره می شود که این سیستم باعث به وجود آمدن چالش هایی در اداره کشور به ویژه در حوزه مدیریت شهری بوده است. هرچند که با تشکیل شورای اسلامی شهر و اعطای بعضی از وظایف به شهرداری، حرکتی جدید به سمت تمرکززدایی در شهرها شروع شده، اما به خاطر سیستم پیچیده ساختار مدیریتی و برنامه ریزی کشور، هنوز این امر در زمینه ...
بیشتر
سیستم اداری ایران بهصورت متمرکز اداره می شود که این سیستم باعث به وجود آمدن چالش هایی در اداره کشور به ویژه در حوزه مدیریت شهری بوده است. هرچند که با تشکیل شورای اسلامی شهر و اعطای بعضی از وظایف به شهرداری، حرکتی جدید به سمت تمرکززدایی در شهرها شروع شده، اما به خاطر سیستم پیچیده ساختار مدیریتی و برنامه ریزی کشور، هنوز این امر در زمینه تمرکززدایی توفیقی نداشته و به همین دلیل سیستم مدیریت شهری با چالش های بزرگی همراه است. هدف این تحقیق بررسی نقش تمرکزگرایی در ایجاد چالش های مدیریت شهری در ایران می باشد که این امر با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی به انجام رسیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمرکزگرایی در ساختار مدیریتی ایران باعث تکوین رویکرد بخشی و دولتی و دولت محور نسبت به شهر و مسائل مختلف شهری شده که حاصل آن چیزی غیر از تضعیف جایگاه شهرداری ها در سیستم مدیریت شهری نیست. همچنین این امر چالش-هایی(محتوایی و رویه ای) را در ایران در حوزه مدیریت شهری ایجاد کرده است که رهایی از این چالش ها نیازمند بازساخت نگرش ها و دیدگاه ها و روش های موجود در شیوه مدیریت شهری در ایران می باشد. در مجموع، بر اساس نتایج تحقیق، در ساختار متمرکز اداری – سیاسی ایران، مدیریت و برنامه ریزی به جای تحقق توسعه مانع اصلی توسعه محسوب می شود. لذا تلاش های فراوانی باید انجام گیرد تا زمینه مساعد برای مشارکت همهجانبه به منظور تمرکززدایی انجام شود. برای رفع این چالش، تغییر در نگرش به ساختار مدیریت شهری بهعنوان تقویت حکومت محلی و مشارکت مردمی و مدیریت یکپارچه و تقسیم قدرت از بالا به پایین و تغییر این ساختار به سیستم از پایین به بالا می باشد تا هر سطحی بهصورت جداگانه با توجه به استعدادها و محدودیت های خود توسعه و برنامه ریزی یابد.
محمد سلیمانی؛ محمدرضا حافظ نیا؛ مرتضی قورچی؛ حسین محمدیان
چکیده
برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را میتوان از پیششرطهای تحقق رشد و توسعه شهرها جهان توسعه یافته دانست. زیرساختهای شهری که از قویترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری هستند، طیف گستردهای از فرودگاه های بزرگ با عملکرد هاب هوایی، شبکه حملونقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ...
بیشتر
برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را میتوان از پیششرطهای تحقق رشد و توسعه شهرها جهان توسعه یافته دانست. زیرساختهای شهری که از قویترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری هستند، طیف گستردهای از فرودگاه های بزرگ با عملکرد هاب هوایی، شبکه حملونقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی (مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی، زیرساختهای ورزشی حرفه ای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل میشود. امروزه به مدد جهانیشدن و تغییر ساختار و عملکرد شهرها، مدیریت شهری یا همان دولتهای محلی از اختیارات فراوانی در توسعه محلی با رویکرد فراملی برخوردار شدهاند. ازاینرو برنامه ریزی توسعه شهری با تأکید بر زیرساختهای شهری مبتنی بر استانداردهای جهان شهری در راستای رقابتهای مکانی و ارتقای منزلت شهری بیشازپیش در عملکردهای دولتهای محلی متجلی می گردد. پژوهش حاضر از نوع نظری و با روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. هدف از انجام این پژوهش تبیین چارچوب نظری نقش زیرساختهای شهری در جهانیشدن کلانشهرها با عاملیت دولت محلی کلانشهری است. یافته های تحقیق نشان می دهد نظر به نقش و اهمیت دولتهای محلی در ایجاد زیرساختهای شهری جهانی و همچنین پیوند زیرساختهایی از قبیل: فرودگاه های بزرگ با عملکرد هاب هوایی، شبکه حملونقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتی (مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی و آثار معماری با برند جهانی، با اقتصاد شهری و کسب منزلت شهری در فرایندهای جهانی، دولت-های محلی کلانشهری با تغییرات اساسی در زیرساختهای شهری با مقیاس ملی و تلاش برای فراهم سازی زیرساختهای مذکور با استانداردهای جهانی می تواند ظرفیتهای لازم بنیادینی را برای پیوند با شبکه شهرهای جهانی به دست آورند.
محسن جان پرور؛ ریحانه صالح آبادی؛ مژگان صالح آبادی
چکیده
شهرها به عنوان نوعی پدیده جغرافیایی، نشاندهنده واقعیت های پایه ای و اساسی زندگی اجتماعی بشر عصر حاضر می باشند؛ بهنحویکه زندگی در فضای شهرها و حرکت به سمت شهرنشینی بخشی از حرکت تکاملی انسان ها را شامل می شود. این حرکت و سکونت انسان ها در فضاهای شهرها، زمینه ایجاد تراکم جمعیت، تداخل فضاها، مسائل و مشکلات و .... را بهویژه در فضاهایی ...
بیشتر
شهرها به عنوان نوعی پدیده جغرافیایی، نشاندهنده واقعیت های پایه ای و اساسی زندگی اجتماعی بشر عصر حاضر می باشند؛ بهنحویکه زندگی در فضای شهرها و حرکت به سمت شهرنشینی بخشی از حرکت تکاملی انسان ها را شامل می شود. این حرکت و سکونت انسان ها در فضاهای شهرها، زمینه ایجاد تراکم جمعیت، تداخل فضاها، مسائل و مشکلات و .... را بهویژه در فضاهایی که شهرنشینی بدون برنامه تجربه کرده اند، به ارمغان آورده است. در میان راهکارهای پیش رو جهت کاهش مشکلات ناشی از این روند رو به رشد و سایر آسیب ها، شناخت مفاهیم مرزها، حریم ها و محدوده های موجود در فضای شهری است. بر این اساس، مقاله حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی به مفهومسازی و شناخت مفاهیم مرز، محدوده ها و حریم ها در فضای شهر پرداخته و انواع آنها را بیان می کند. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که فضای شهرها شامل انواع مرزها (مرزهای فردی؛ مرزهای اتاق در آپارتمان؛ مرزهای آپارتمان در ساختمان؛ ساختمان در فضای شهر؛ مرزهای مالیات و عوارض شهری؛ مرزهای شهر و ...)، حریم ها (حریم افراد؛ حریم خصوصی؛ حریم فضایی؛ حریم منازل؛ حریم ها در معماری؛ حریم محله ها؛ حریم شهر و .....) و محدوده ها (محدوده های شهر؛ محدوده های محلی؛ محدوده های منطقه ای؛ محدوده های نفوذ شهر و ...) می شود که تاکنون به آنها توجه نشده است. باوجوداینکه، مرزها، حریم ها و محدوده ها در فضای شهرها در میزان حاکمیت، مالکیت و صلاحیت با یکدیگر تفاوت دارند و با ایجاد شناخت و درک درست از مرزها، حریم ها و محدوده های موجود در فضای شهرها می توان زندگی معاصر در شهرها را که بسیار پیچیده و غیر نظام مند شده است، تا حد قابلتوجهی نظام مند، آسایشبخش و امن کرد.
عمران راستی؛ علی اشرفی
چکیده
دریاها و اقیانوسها بیش از 70 درصد سطح سیاره زمین را شامل میشوند؛ بر این اساس در طول تاریخ همواره مورد توجه بودهاند. مهمترین اقدامات رسمی و قانونی برای قاعدهمند نمودن ادعاهای متعدد و متفاوت کشورهای ساحلی در زمینه ادعای کنترل و مالکیت انحصاری دریای ساحلی و سرزمینی، به قرن بیستم بر میگردد. کشورهای ساحلی بر اساس کنوانسیونهای ...
بیشتر
دریاها و اقیانوسها بیش از 70 درصد سطح سیاره زمین را شامل میشوند؛ بر این اساس در طول تاریخ همواره مورد توجه بودهاند. مهمترین اقدامات رسمی و قانونی برای قاعدهمند نمودن ادعاهای متعدد و متفاوت کشورهای ساحلی در زمینه ادعای کنترل و مالکیت انحصاری دریای ساحلی و سرزمینی، به قرن بیستم بر میگردد. کشورهای ساحلی بر اساس کنوانسیونهای مهمی چون کنوانسیون 1982 حقوق دریاها، اقدام به تصویب قوانین مناطق دریایی، تعیین و تحدید مرزهای دریایی و فلات قاره و ... نمودهاند. در بین دو پهنه آبی جنوب ایران، قلمروسازی و تعیین و تحدید مرزهای دریایی و فلات قاره در خلیجفارس بیش از دریای عمان مورد توجه بوده است و حتی پژوهشهای کمتری نیز در زمینه قلمروسازی در دریای عمان صورت گرفته است. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از اسناد و قوانین دریایی و تحلیل کارتوگرافیکی، در پی آن است تا با بررسی قوانین مناطق دریایی و فرایند قلمروسازی کشورهای ساحلی در پهنه دریای عمان و ترسیم مرزهای تعیین و تحدید شده بر روی نقشه و استفاده از روش خط میانه در محدودههای تعیین حدود نشده، نقشه قلمروهای دریایی کشورهای ساحلی را در دریای عمان ترسیم نموده و مناطق مختلف دریایی هر یک از چهار کشور ساحلی این دریا را محاسبه نماید. نتایج تحلیل کارتوگرافیکی و محاسباتی نشاندهنده این است که در دریای عمان که همه محدوده آن بعد از خط مبدأ کشورها در زمره منطقه انحصاری- اقتصادی است، کشورهای ایران و عمان بیشترین قلمروهای دریایی و پاکستان که کمترین ساحل را در دریای عمان دارد، کمترین قلمروهای دریایی را در دریای عمان دارا میباشد. همچنین نتایج نشان داد که فرایند قلمروسازی و تحدید حدود مرزها در دریای عمان فرایندی کند بوده است؛ بهطوریکه از 14 قطعه مرز دریایی و فلات قاره که باید در پهنه این دریا تعیین و تحدید شوند، تنها 2 قطعه تعیین و تحدید شده است و میتوان گفت کند بودن این فرایند و توجه کمتر کشورهای ساحلی به مرزبندی در دریای عمان متأثر از برخی عوامل جغرافیایی و اقتصادی و البته تحتالشعاع فرایند قلمروسازی خلیجفارس بوده است.
نرگس حجی پناه؛ سید هادی زرقانی؛ امید علی خوارزمی
چکیده
اتخاذ سیاست تمرکززدایی و ایجاد و توسعه سازمانها و نهادهای محلی، ازجمله ویژگیهای سازماندهی سیاسی فضا در قرن حاضر است که گرایش فزایندهای نسبت به آن در سراسر دنیا مشاهده میشود. یکی از دلایل این امر، آن است که بسیاری از کشورها سیاست تمرکززدایی را بهعنوان روشی برای بهبود عملکرد بخش عمومی و رشد اقتصادی به کار میبرند. با توجه به ...
بیشتر
اتخاذ سیاست تمرکززدایی و ایجاد و توسعه سازمانها و نهادهای محلی، ازجمله ویژگیهای سازماندهی سیاسی فضا در قرن حاضر است که گرایش فزایندهای نسبت به آن در سراسر دنیا مشاهده میشود. یکی از دلایل این امر، آن است که بسیاری از کشورها سیاست تمرکززدایی را بهعنوان روشی برای بهبود عملکرد بخش عمومی و رشد اقتصادی به کار میبرند. با توجه به نقش مطلوب و کاربرد مؤثر روش تفکر سیستمی در مطالعه و تحلیل حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی، در این مقاله به بررسی سیستمی نقش عوامل اقتصادی در شکلگیری دولت محلی با تأکید بر ایران پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و استنباطی است. گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانهای و میدانی انجام شده است. در بخش مطالعات میدانی از دو روش کمی و کیفی استفاده شده است. در بخش کمی جامعه آماری صاحبنظران بحث دولت محلی میباشند که بر اساس برآورد محقق تعداد 40 نفر میباشند. در قسمت کیفی 7 نفر از صاحبنظران بحث دولت محلی به روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. برای میزان تأثیر عوامل اقتصادی- مالی در شکلگیری دولت محلی در ایران از آزمون t تک نمونه و برای اولویتبندی میزان تأثیر هر یک از عوامل مربوط به بعد اقتصادی- مالی از آزمون فریدمن استفادهشده است. بهمنظور ترسیم دیاگرامهای علی و معلولی بر اساس تفکر سیستمی از نرمافزار Vensim استفادهشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میزان تأثیر عوامل اقتصادی- مالی برای شکلگیری دولت محلی در ایران متوسط به پایین است و وضعیت موجود این بُعد برای شکلگیری دولت محلی در ایران ضعیف است.
عاطفه گلفشان؛ محمود واثق
چکیده
در این پژوهش،سعی شده با بررسی اندیشه فلسفی «توماس هابز» (1588- 1679)، به تبیین اثرات دیدگاه فلسفی بر جغرافیای سیاسی پرداخته شود. هابز با تدوین کتاب لویاتان بهعنوان مهمترین اثر خود، تأثیر بسزایی در جامعه دانشگاهی غرب داشته است؛ بهطوریکه این کتاب بهعنوان متن مرجع در دانشگاهها تدریس شده است. نظرات و اندیشه سیاسی توماس هابز به دلیل ...
بیشتر
در این پژوهش،سعی شده با بررسی اندیشه فلسفی «توماس هابز» (1588- 1679)، به تبیین اثرات دیدگاه فلسفی بر جغرافیای سیاسی پرداخته شود. هابز با تدوین کتاب لویاتان بهعنوان مهمترین اثر خود، تأثیر بسزایی در جامعه دانشگاهی غرب داشته است؛ بهطوریکه این کتاب بهعنوان متن مرجع در دانشگاهها تدریس شده است. نظرات و اندیشه سیاسی توماس هابز به دلیل ارتباط آن با مبانی علم جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک یعنی قدرت، دولت، حاکمیت، سرزمین و مردم (بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم)، برای جغرافیدانان سیاسی بسیار حائز اهمیت است. دانستن اندیشه فلسفیای که هابز را به نوشتن این کتاب رهنمون شده از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه اندیشه فلسفی هر کس مبانی و پایههای فکری او را مشخص میکند. برخی توماس هابز را «خالق فلسفه به زبان انگلیسی» میدانند. هابز در کار خود از روششناسی علمی بهره گرفت و همانطور که در طول تحقیق مطرح شده، دارای رویکرد فلسفی رئالیستی است و دیدگاهی مکانیکی و طبیعتگرا دارد. او از روش استقرایی ـ قیاسی برای تبیین مسائل استفاده میکند. هابز نگاهی بدبینانه به انسان دارد و انسان را گرگ انسان میداند. ازاینرو وجود یک نیروی بالاتری را که بر انسانها حکومت کند ضروری میداند. تأثیر اندیشههای سیاسی زمان او و دوران پرآشوبی که در آن میزیسته، باعث شکلگیری ذهنیتش در مورد حکومت و مردم شده، و سرانجام نظریه خود درباره دولت را در کتاب لویاتان به رشته تحریر درآورده است. در این پژوهش، اثرات آرای فلسفی توماس هابز بر اندیشه ها و موضوعات جغرافیای سیاسی بهصورت توصیفی ـ تحلیلی موردبررسی قرارگرفته است.