عبدالوهاب خوجم لی؛ زهرا احمدی پور؛ محمدرضا حافظ نیا؛ محمدرضا پورجعفر
چکیده
کارکردهای ویژه نمادها و نشانه ها باعث شده است تا به عنوان ابزاری برای ساخت منظر به کار روند. مکانیسم و فرآیند این ساخت در این پژوهش در چارچوب تبیین مفهوم ژئوپلیتیک منظر شهری با بررسی ابعاد مفهومی دخیل در این فرایند به قرار زیر است؛ سرچشمه ها و فرایندهای شکل گیری نمادها و نشانه ها، ساختار و عوامل و کارکردهای نظام نشانهای شهر، عوامل ...
بیشتر
کارکردهای ویژه نمادها و نشانه ها باعث شده است تا به عنوان ابزاری برای ساخت منظر به کار روند. مکانیسم و فرآیند این ساخت در این پژوهش در چارچوب تبیین مفهوم ژئوپلیتیک منظر شهری با بررسی ابعاد مفهومی دخیل در این فرایند به قرار زیر است؛ سرچشمه ها و فرایندهای شکل گیری نمادها و نشانه ها، ساختار و عوامل و کارکردهای نظام نشانهای شهر، عوامل و شرایط شکل دهنده به منظر ژئوپلیتیک، معیارها و استانداردهای حاکم بر نظام نشانه ای شهر، نقش گفتمان ها در تغییر نشانه ها، عوامل مؤثر در کارکرد (مزایا و کاستی های) نمادها و کارکرد (فلسفه) های سیاسی نشانه های شهری در چارچوب مدل مفهومی. درواقع عدم کارایی صحیح نظام نشانهای شهرها همواره باعث بروز طیفهای مختلفی از ناهنجاریهای سیاسی و اجتماعی و نارضایتی شهروندان میشود. لذا شناخت و تبیین ابعاد مختلف آن از اهمیتی اساسی برای مدیریت شهر و نظام حاکم برخوردار است و این مهم، هدف این مقاله است. در این راستا به روش توصیفی- تحلیلی و استنباط منطقی عوامل و مفاهیم مرتبط با عملکرد قدرت و سیاست در فضا و نظام نشانهای شهر تبیین شده و برای مکانیسم عملکردی مفهوم ژئوپلیتیک منظر شهری مدل ارائه خواهد شد. نتایج این پژوهش مؤید آن است که ژئوپلیتیک منظر معرف فرایندی است که بر مبنای آن، گفتمان مسلط برای کنترل و مدیریت فضای شهر در راستای نظم سیاسی و ژئوپلیتیکی خود به خلق منظرهایی می پردازد که در آن، اعمال رقابت برای کنترل فضای شهری تابعی از روابط قدرت، سیاست و فضا است.
سید جواد موسوی زارع؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی
چکیده
قدرت ملی، دارای منابع و سرچشمههای متعددی از جمله علم و فناوری است. این مؤلفه قدرت ملی به دلیل کارکرد بستر ساز آن در تولید و تقویت سایر ابعاد قدرت، همانند قدرت اقتصادی، نظامی و... از نقش کلیدی و مهمی در این عرصه برخوردار است. ازاینرو، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای و پژوهش میدانی به دنبال پاسخ به این ...
بیشتر
قدرت ملی، دارای منابع و سرچشمههای متعددی از جمله علم و فناوری است. این مؤلفه قدرت ملی به دلیل کارکرد بستر ساز آن در تولید و تقویت سایر ابعاد قدرت، همانند قدرت اقتصادی، نظامی و... از نقش کلیدی و مهمی در این عرصه برخوردار است. ازاینرو، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای و پژوهش میدانی به دنبال پاسخ به این سؤال است که: مهمترین متغیرها و شاخصهای شکلدهنده به قدرت علمی و فناوری کشورها کدام اند. یافتهها و نتایج پژوهش شامل دو بخش مطالعات کتابخانهای و میدانی است. بر این اساس، ابتدا در بخش مطالعات کتابخانهای و با مراجعه به منابع معتبر مهمترین شاخصها و متغیرهای مؤثر بر قدرت علمی و فناوری کشورها استخراج گردید و با توجه به ماهیت و نقش آنها، این متغیرها در قالب شش عامل (فاکتور) نیروی انسانی، مالی و اقتصادی، میانجی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، برونداد علمی و عملکرد در علوم استراتژیک، طبقهبندی گردیدند. در بخش مطالعات میدانی، نیز پرسشنامهای در قالب 6 فاکتور و 102 شاخص به دو زبان فارسی و انگلیسی طراحی گردید و در اختیار صاحب نظران داخلی و خارجی قرار گرفت. بر اساس تجزیهوتحلیل پرسشنامهها، مهمترین متغیرها و شاخصهای قدرت علمی و فناوری شناخته شد و همچنین اولویتبندی فاکتورهای شش گانه نیز مشخص گشت. بر این اساس، فاکتورهای مالی -اقتصادی، نیروی انسانی و برونداد علمی و نوآوری به ترتیب اولویت اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. درنهایت با توجه به یافتههای کتابخانهای و میدانی، مدل مفهومی پیشنهادی ارزیابی و سنجش قدرت علمی کشورها در قالب 6 فاکتور و 44 متغیّر طراحی گردید.
محسن خلیلی؛ صدیقه هاشمی
چکیده
پس از وقوعِ حوادث دگرگونکننده بنیادین، قانون اساسی جدید تدوین میشود. موجودیتیافتن قانون اساسی1382 افغانستان، بهدنبال رویکارآمدن دولت جدید، نیز چنینْ بوده است. در فرآیند نگارشِ قوانین اساسی جدید، راجع به چیستی نظام آینده سیاسی کشور (بسیط یا مرکببودن) تصمیمگیری میشود. موضوع فدرالیشدن افغانستان در فرآیند نگارش قانون ...
بیشتر
پس از وقوعِ حوادث دگرگونکننده بنیادین، قانون اساسی جدید تدوین میشود. موجودیتیافتن قانون اساسی1382 افغانستان، بهدنبال رویکارآمدن دولت جدید، نیز چنینْ بوده است. در فرآیند نگارشِ قوانین اساسی جدید، راجع به چیستی نظام آینده سیاسی کشور (بسیط یا مرکببودن) تصمیمگیری میشود. موضوع فدرالیشدن افغانستان در فرآیند نگارش قانون اساسی جدید افغانستان، سرمنشأ مخالفتها و موافقتهای فراوان گردید. افغانستان، دارای بسترهای مناسب تنوّع قومی و مذهبی و نژادی برای تأسیس فدرالیسم بود؛ ولی دستاندرکاران تدوین قانون اساسی هشتم، از فدرالیسازی افغانستان صرفنظر نمودند. نگارندگان، در پاسخ به پرسش (کدامین دلایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، سببساز شد تا فدرالیسم علیرغم وجود زمینههای مناسب، به قانون اساسی هشتم افغانستان راه نیابد) با بهرهگیری از شیوه تحلیل اسنادی مبتنی بر زمینهیابی، به این یافتهها دست یازیدند که احتمال تجزیه کشور، شکاف اقتصادی موجود میان ولایات، احتمال افزونشدن دخالت همسایگان و کمسوادی و رشدنیافتگی سیاسی مردم، بهترتیب، مهمترین دلایل ردِّ فدرالیسم در هنگامه تدوین قانون اساسی جدید بود.
فاطمه سادات میراحمدی؛ یاشار ذکی
چکیده
پست مدرنیسم بسیاری از فرضیات پایه ای ژئوپلیتیک را با سستی مواجه کرده است. این تحقیق که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی بنیانهای فکری و فلسفی ژئوپلیتیک پست مدرن، تلاش دارد به این سؤال پاسخ گوید که دامنه مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن چه مباحثی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد مباحث ژئوپلیتیک پست ...
بیشتر
پست مدرنیسم بسیاری از فرضیات پایه ای ژئوپلیتیک را با سستی مواجه کرده است. این تحقیق که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی بنیانهای فکری و فلسفی ژئوپلیتیک پست مدرن، تلاش دارد به این سؤال پاسخ گوید که دامنه مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن چه مباحثی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد مباحث ژئوپلیتیک پست مدرن تأثیر پذیرفته از بحث های پست مدرن در کل علوم اجتماعی و نیز کل جغرافیای انسانی بوده است. می توان دو خط سیر کلی را در مطالعات ژئوپلیتیک پست مدرن تشخیص داد. اول، در نظر گرفتن ژئوپلیتیک پست مدرن به عنوان تردید نسبت به فراروایت های ژئوپلیتیکی، که در این زمینه به شالوده شکنی علم ژئوپلیتیک پرداخته می شود. دوم، در نظر گرفتن ژئوپلیتیک پست مدرن به عنوان مطالعه بعات ناشی از زیر سؤال رفتن پندار ژئوپلیتیکی مدرن، که در این زمینه به تحلیل مسائلی مانند فضای جریان ها، فشردگی زمان-فضا، واقلمروآگاهی، کرونوپلیتیک، اینفوپلیتیک و تبعات آنها برای تحلیل های ژئوپلیتیکی پرداخته می شود.
محمد قنبری؛ محمد اجزاء شکوهی؛ محمد رحیم رهنما؛ امید علی خوارزمی
چکیده
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شدهاند که برخی از آنها شامل زیست پذیری، شهر هوشمند، شهر ایده آل، شهر تاب آور، شهر دوستدار کودک، شهر دوستدار سالمند، شهر یادگیرنده، شهر خلاق، شهر امن است. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آنها میتوان به حضور مردم، کاربری ...
بیشتر
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شدهاند که برخی از آنها شامل زیست پذیری، شهر هوشمند، شهر ایده آل، شهر تاب آور، شهر دوستدار کودک، شهر دوستدار سالمند، شهر یادگیرنده، شهر خلاق، شهر امن است. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آنها میتوان به حضور مردم، کاربری مختلط، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و محیط زیست اشاره کرد. نرخ جرم و جنایت (واقعی) و ترس از جرم (درک) یک رابطه علّی با بسیاری از نتایج سلامت و تندرستی دارد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تأکید بر شاخص امنیت و پایداری میباشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. با استفاده از نرم افزار GIS نقشههای مربوط به وضعیت هر کدام از زیر شاخصهای غینی براساس محدوده مناطق کلانشهر مشهد ترسیم گردیده است. برای شاخص ذهنی که دارای 7 گویه است، از پرسشنامه استفاده گردید. حجم نمونه در کل مناطق شهر مشهد برابر با 402 نفر بوده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد منطقة 11 کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص امنیت و پایداری میباشد. پس از منطقه 11، مناطق 10 و 9 به لحاظ امنیت و پایداری دارای بهترین شرایط هستند. بدترین منطقه هم به لحاظ امنیت و پایداری، به ترتیب مناطق 3، 4 و 6 است. حدود 40 درصد مناطق شهر مشهد در سطح بحرانی امنیت و پایداری به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
مصطفی رشیدی؛ عباس علی پور؛ روح اله حسین وند شکری؛ مصطفی سعیدزاده
چکیده
تقسیمات سیاسی فضای یک کشور بهمثابۀ قالب سیاسی و مدیریتی فضای ملی است. در واقع تقسیمات فضای ملی جایگاه هر بخش از پهنۀ سرزمینی را در ساختار فضایی کشور مشخص می کند. لذا تقسیمات کشوری باید براساس اصول و چهارچوب ها و واقعیت های جغرافیایی جهت کارآمدی هر چه بهتر تنظیم گردد و یک الگوی راهبردی جغرافیایی براساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها ...
بیشتر
تقسیمات سیاسی فضای یک کشور بهمثابۀ قالب سیاسی و مدیریتی فضای ملی است. در واقع تقسیمات فضای ملی جایگاه هر بخش از پهنۀ سرزمینی را در ساختار فضایی کشور مشخص می کند. لذا تقسیمات کشوری باید براساس اصول و چهارچوب ها و واقعیت های جغرافیایی جهت کارآمدی هر چه بهتر تنظیم گردد و یک الگوی راهبردی جغرافیایی براساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها را به دست دهد. این توجه به منطق جغرافیایی در ترسیم مرزهای سیاسی درون سرزمینی، برگرفته از نگاه سازماندهی و آمایش سرزمین در سطح فضای ملی، منطقه ای و محلی است. ازاینرو در مقاله حاضر سعی بر آن است تا به آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری در ایران براساس منطق و واقعیت های جغرافیایی و در واقع با رویکرد سازماندهی و آمایش-سرزمین پرداخته شود. سؤال اساسی این پژوهش این است که: از منظر جغرافیا و آمایش سرزمین، تقسیمات کشوری ایران دچار چه ضعف هایی است؟ پیامدها و آسیب های ژئوپلیتیکی آن در فضای سرزمینی کشور چگونه است؟ در بخش یافته های تحقیق نگارندگان به مسئله عدم انطباق تقسیمات کشوری فعلی ایران بر نواحی جغرافیایی (طبیعی و انسانی) و نیز عدم توجه به مؤلفههای شکلی در سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری از جمله عوامل شکل و وسعت و استقرار نامتوازن مراکز استان ها پرداخته و چنین نتیجه گیری نموده اند که این آسیب ها به طور مستقیم بر توسعه، امنیت و توازن فضایی در کشور اثر منفی می گذارد. لازم به ذکر است که این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی است و به شیوه ای تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است.
امیر فتحی؛ محمد میره ای؛ کرامت اله زیاری؛ عباس علی پور؛ سیدمصطفی هاشمی
چکیده
تهدیدهای امنیتی و دفاعی از ابعاد اصلی تهدید علیه واحدهای سیاسی محسوب میشوند. به لحاظ کارکردهای ویژهای که امنیت و دفاع در واحدهای سیاسی دارند، تهدیدهایی ازایندست میتوانند نقش مؤثری در شکلگیری تصمیمهای مختلف در این واحدها داشته باشند. بنابراین این پژوهش به دنبال شناسایی، بررسی و تحلیل، تهدیدهای امنیتی-دفاعی آمایش سرزمین، ...
بیشتر
تهدیدهای امنیتی و دفاعی از ابعاد اصلی تهدید علیه واحدهای سیاسی محسوب میشوند. به لحاظ کارکردهای ویژهای که امنیت و دفاع در واحدهای سیاسی دارند، تهدیدهایی ازایندست میتوانند نقش مؤثری در شکلگیری تصمیمهای مختلف در این واحدها داشته باشند. بنابراین این پژوهش به دنبال شناسایی، بررسی و تحلیل، تهدیدهای امنیتی-دفاعی آمایش سرزمین، سطحبندی شهرستانهای استان البرز بر اساس این تهدیدها و گزینش راهکارهای آمایشسرزمینی برای آنها میباشد. این تهدیدها از طریق مطالعات اسنادی، پیمایشی و مصاحبهای گردآوری شدهاند. سپس با نخبان جهت پایایی پرسشنامه، رتبه دهی به هرکدام از شهرستانها از لحاظ تهدیدهای موجود و انتخاب راهکارها مصاحبه به عمل آمده است. بهمنظور رتبهبندی شهرستانهای مختلف استان البرز از لحاظ تهدیدهای موجود، مدل ویکور را به کار گرفته است. همچنین برای وزندهی شاخصها در مدل ویکور از آنتروپی شانون استفاده شده است. از نتایج این پژوهش چنین بر میآید که در بین شهرستانهای استان البرز شهرستان کرج به عنوان مرکز استان دارای بیشترین تهدیدهای سیاسی، امنیتی و دفاعی است. مهمترین دلیل تمرکز تهدیدها در کرج، میتواند تمرکز خدمات، امکانات و دسترسیهای مختلف استانی در این شهرستان باشد. همچنین دیگر شهرستانها به دلیل عدم ارائه خدمات مناسب و درخور جمعیت نیز دارای تهدیدهای گوناگون در گروههای مختلف میباشند. نتایج نشان میدهد که از بین گروههای مختلف تهدیدها، تهدیدهای اقتصادی دارای بالاترین درصد اهمیت از لحاظ میزان تأثیرگذاری بر شهرستانهای مختلف استان البرز است. بعد از تهدیدهای اقتصادی، تهدیدهای محیطی و زیستمحیطی بیشترین اهمیت را در استان دارند. برای خروج استان ـ بهویژه شهرستان کرج ـ از وضعیت تهدیدزای موجود، در پایان به ارائه راهکار پرداخته ایم. یکی از مهمترین راهکارهای آمایشسرزمینی برای کاستن از مسائل و مشکلات شهرستانهای استان البرز، تمرکززدایی از کرج و ارائه امکانات و خدمات در دیگر شهرستانهاست.