محمد رضا حافظ نیا؛ ابراهیم رومینا؛ مصطفی قادری حاجت
چکیده
الگوی روابط در ساختار ژئوپلیتیکی حاکم بر جهان ماهیتی پیچیده و ترکیبی دارد، روابط تمدنها با هم و تعاملات درون تمدنی در طیفی از الگوهای رفتار ژئوپلیتیکی از تعامل، رقابت و تعارض را شامل می گردد. از سوی دیگر برخی از ارزشهای مکانی که سرچشمه چالش سازی بین کشورهای منطقه قرار می گیرد، ماهیتی تمدنی دارند. تمدن ایرانی در مجاورت با تمدنهای دیگری ...
بیشتر
الگوی روابط در ساختار ژئوپلیتیکی حاکم بر جهان ماهیتی پیچیده و ترکیبی دارد، روابط تمدنها با هم و تعاملات درون تمدنی در طیفی از الگوهای رفتار ژئوپلیتیکی از تعامل، رقابت و تعارض را شامل می گردد. از سوی دیگر برخی از ارزشهای مکانی که سرچشمه چالش سازی بین کشورهای منطقه قرار می گیرد، ماهیتی تمدنی دارند. تمدن ایرانی در مجاورت با تمدنهای دیگری قرار گرفته و در طی هزاران سال این مجاورت منجر به شکل گیری الگویی از ارتباطات شده است که در طیف وسیعی از تعاملات دوستانه تا خصمانه را در بر می گیرد. این بستر تمدنی، در فرایندهای سیاسی، نظر بازیگران سیاسی را جلب کرده و هر یک سعی در گسترش حوزه نفوذ خود دارند.این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سعی در تحلیل الگوی روابط سازه های انسانی و قلمرو های فرهنگی در غرب آسیا و روابط ژئوپلیتیکی هر یک از این مناطق با سازه تمدنی ایران را دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سازه تمدن ایرانی امروز از یک وضعیت ویژه برخوردار است که در حال حاضر با چالش هایی مواجه است. تمام سازه های تمدنی پیرامون ایران دارای عمق استراتژیکی خاص خود بوده و تنها ایران است که بدون پشتوانه درون تمدنی و همکاری های برون تمدنی در جهان سرشار از رقابت کنونی به خود متکی است، تمدن سامی در جنوب پشتوانه شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب را دارد، تمدن تورانی به رهبری ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا را در کنار خود می بیند و تمدن اسلاوی نیز با توجه به قدرت موثر روسیه از موقعیتی برتر از تمدن ایرانی قرار دارد.
محسن خلیلی
چکیده
پس از یازده سپتامبر و فراهمشدن زمینه تحقّق افکار استراتژیستهای نومحافظهکار، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومتهای چالشسازِ هژمونیِ ایالات متّحده، در کانونِ راهبردِ امنیّت ملّی آمریکا قرار گرفت. تصمیمسازانِ نومحافظهکار، با تمرکز بر راهبردِ تغییر رژیمهای چالشگر (حذف حکومتهای ستیزهجو و ورشکسته و سپس ایجاد دولت جانشین)، ...
بیشتر
پس از یازده سپتامبر و فراهمشدن زمینه تحقّق افکار استراتژیستهای نومحافظهکار، دکترین تغییر رژیم برای حذف حکومتهای چالشسازِ هژمونیِ ایالات متّحده، در کانونِ راهبردِ امنیّت ملّی آمریکا قرار گرفت. تصمیمسازانِ نومحافظهکار، با تمرکز بر راهبردِ تغییر رژیمهای چالشگر (حذف حکومتهای ستیزهجو و ورشکسته و سپس ایجاد دولت جانشین)، وارد عرصه عملیّاتی سیاست خارجی شدند. گام نخست را در افغانستان و عراق با انجام تهاجم نظامی گسترده پشت سرگذاشتند. روند تدوین قوانین اساسی جدید افغانستان در سالِ 1382/2004 و در عراق به سالِ 1384/2005، رخ داده است. نگارنده تلاش میکند نشان دهد که کدامیک از مؤلفههای جغرافیایی در قوانین اساسی نوپیدای دو کشور، بروز یافتهاند. نگارنده نوشتارِ پیشِرو، بر پایه یک پژوهش توصیفی و با درنظرداشتِ روشِ مقایسهای، کوشش میکند نشان دهد که چگونه مؤلفههای جغرافیایی در نگارش قوانین اساسی جدید، ایفای نقش میکنند. بنیانِ نگارش مقاله، بهرهگیری از ایدهیِ پیوند فضا و سیاست است و نگارنده کوشیده است قانون اساسی را بهمنزله دستاورد پیوند حقوق و سیاست، به جغرافیا پیوند زند.
میرنجف موسوی؛ محمد ویسیان؛ حکیمه خلیفی پور
چکیده
از مهمترین عوامل تهدیدکننده امنیت یک جامعه، وجود نابرابریهای فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است. این نابرابریهای توسعهای، شکافهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را عمیقتر میکند. دراینبین مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری ازجمله: خالی شدن سکنه، مهاجرت مرزنشینان، جدای گزینی از برنامههای توسعه کشور، عدم امنیت پایدار و... ...
بیشتر
از مهمترین عوامل تهدیدکننده امنیت یک جامعه، وجود نابرابریهای فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است. این نابرابریهای توسعهای، شکافهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را عمیقتر میکند. دراینبین مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری ازجمله: خالی شدن سکنه، مهاجرت مرزنشینان، جدای گزینی از برنامههای توسعه کشور، عدم امنیت پایدار و... مواجهاند که این امر ضرورت انجام مطالعات علمی و نظمبخشی به تصمیمگیری از طریق تدوین و اولویت بندی راهبردها و برنامههای توسعه کارآمد در چارچوب آمایش مناطق مرزی را انکارناپذیر میسازد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و میدانی (بر اساس پرسشنامه) در قالب طیف لیکرت است. در این پژوهش بر اساس نظرات کارشناسان نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای امنیت پایدار در منطقه در قالب مدل SWOT مطالعه، شناسایی و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که وضعیت توسعه امنیت پایدار استان کردستان از الگوی تهاجمی (SO) تبعیت میکند. با توجه به تعریف این الگو، باید راهبردهایی را اتخاذ کرد که با بهرهگیری از نقاط قوت درصدد بهرهبرداری از فرصتها برآییم و بتوانیم به توسعه پایدار امنیت دستیابیم. درنهایت از روش QSPM با توجه به شرایط فعلی، اولویتبندی راهبردهای مناسب در جهت آمایش مناطق مرزی مشخص گردید. یافتههای حاصل از اولویت بندی راهبردها نشان میدهد که از بین راهبردهای تدوینشده بالاترین جذابیت مربوط به آمادهسازی حداکثری نیروی انتظامی جهت مقابله با ناامنیهای احتمالی با نمره 65/6 است و پایینترین جذابیت به راهبرد مبارزه با اشرار و قاچاقچیان در سطح استان با نمره 15/5 تعلق دارد.
محمدباقر قالیباف؛ محمدهادی پوینده؛ مصیب قره بیگی
چکیده
State، بهواسطه حضور همزمان در دو حوزه معرفتشناختی و علمی جداگانه به نام علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی، دارای معنا، کارکرد، ماهیت و معادل چندگانهای شده است؛ بهگونهای که نوعی آشفتگی و عدم اجماع، بهویژه در میان جغرافیدانان سیاسی را سبب گردیده است. بر طبق متون مختلف State مفهومی انتزاعی است که با مجموعهای از مفاهیم، ارزشها و اندیشهها ...
بیشتر
State، بهواسطه حضور همزمان در دو حوزه معرفتشناختی و علمی جداگانه به نام علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی، دارای معنا، کارکرد، ماهیت و معادل چندگانهای شده است؛ بهگونهای که نوعی آشفتگی و عدم اجماع، بهویژه در میان جغرافیدانان سیاسی را سبب گردیده است. بر طبق متون مختلف State مفهومی انتزاعی است که با مجموعهای از مفاهیم، ارزشها و اندیشهها در خصوص مسائل انسانی و فضایی درهمآمیخته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش فراتحلیل، کوشیده تا ابعاد فلسفی-فضایی واژه State را واکاوی کند و به این پرسش پاسخ دهد که: چرا این واژه، معادلها و معانی مختلف و گهگاه متضادی (بهویژه در حوزه علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی ایران) به خود میگیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد به نظر میرسد که دخیل شدن عناصر و سازههای جغرافیایی و فضایی، همچون «کشور»، «ملت» و «حکومت» راه را برای تکثّر معنا و چندگانگی مفهومی آن هموار کرده است؛ بهگونهای که آن دسته از معناها و مفاهیم برآمده از State به واقعیت نزدیکتر هستند که علاوه بر دیدگاه ساختار- عاملیتیِ State دیدگاه «فضایی» و «کُلنگرانه جغرافیا» را دخالت دهند و توجه به همین امر است که دلیل تعدد معانی این مفهوم را روشن میسازد. بر این اساس، State برای بروز و ظهور عینی خود در وضعیتهای مختلف در قالب یکی از عناصر مادی تشکیل دهنده خود، یعنی سرزمین (کشور)، مردم (ملت) و حکومت متجلی میشود و علت تعدد معانی State نیز همین امر است.
جهانگیر حیدری
چکیده
رویکردهای فعّالسازی/خاموشسازی در ژنگان سیاست خارجی کشورها وجود دارد. ژنـومهایِ جغرافیاپایه با رویکردهای دوگانه ژئوپلیتیک یا ژئوپاسیفیک، فعّالسازی میگردند. در رویکرد ژئوپاسیفیک، بازیگران تلاش دارند هویّت سیاسی خود را در عرصه بینالمللی مبتنی بر عضویت در سازمانهای منطقهای و بینالمللی، ایفای نقش میانجی منازعات منطقهای، ...
بیشتر
رویکردهای فعّالسازی/خاموشسازی در ژنگان سیاست خارجی کشورها وجود دارد. ژنـومهایِ جغرافیاپایه با رویکردهای دوگانه ژئوپلیتیک یا ژئوپاسیفیک، فعّالسازی میگردند. در رویکرد ژئوپاسیفیک، بازیگران تلاش دارند هویّت سیاسی خود را در عرصه بینالمللی مبتنی بر عضویت در سازمانهای منطقهای و بینالمللی، ایفای نقش میانجی منازعات منطقهای، اتّخاذ راهبردهایِ تنشزدا، پذیرش اصلِ همکاریهای متقابل بر اساس منافع مشترک، شکل دهند؛ درحالیکه، در رویکرد ژئوپلیتیک، دستیابی به منافع، بر اساس اصلِ رقابت پیگیری میگردد. در هر دو رویکرد، ژنومهای زایل کننده قدرت ملّی، غیرفعّال میگردند. ترکمنستان ازجمله کشورهایی است که پویشهای ژئوپلیتیکِ فراتر از واقعیتهای جغرافیایی داشته است؛ زیرا، با گرفتاریهای ژئوپلیتیک (محصورشدگی در خشکی، فقدان تاریخ مستقلِّ سیاسی، سیطره پیشینیِ نظام کمونیستی و فقدان عمق استراتژیک) مواجه است، اما توانسته در سیاست خارجی، کنشهایی کامروا داشته باشد. در این مقاله، کوشش میشود چهره نوین سیاست خارجی ترکمنستان، بر اساس سازه مفهومیِ ژنومِ ژئوپلیتیک، واکاوی شود: شناخت پتانسیلهای اقتصادی و فعّالسازی ژنومهای جایگاهیابی در اقتصاد سیاسی جهان، مسیرسازی برای انتقال انرژی، شناخت و فعالسازیِ پتانسیلهای ژئوکالچر، شناخت موقعیّت ژئواستراتژیک و اتّخاذ راهبردهای تنشزدا در عرصه سیاست خارجی.
محمد قنبری؛ سید مصطفی حسینی؛ سلمان حیاتی
چکیده
تاریخچه پیدایش مهاجرت چندان روشن نیست؛ ولی بشر در طول تاریخ همواره در حرکت و جابجایی بوده است. اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق و پسازآن جنگ داخلی، بیثباتی سیاسی، فقر و توسعهنیافتگی باعث تداوم مهاجرت قانونی و غیر قانونی تعداد زیادی از مردم افغانستان به ایران و بهویژه استان خراسان رضوی گردید. هدف از این پژوهش بررسی میزان ...
بیشتر
تاریخچه پیدایش مهاجرت چندان روشن نیست؛ ولی بشر در طول تاریخ همواره در حرکت و جابجایی بوده است. اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق و پسازآن جنگ داخلی، بیثباتی سیاسی، فقر و توسعهنیافتگی باعث تداوم مهاجرت قانونی و غیر قانونی تعداد زیادی از مردم افغانستان به ایران و بهویژه استان خراسان رضوی گردید. هدف از این پژوهش بررسی میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی است. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی میباشد و از نرمافزارهای PASW و GIS برای تحلیل پرسشنامهها و ترسیم نقشهها استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر توزیع فضایی 98 درصد مهاجرین در شهرستانهای مشهد و تربتجام میباشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیانگر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی میباشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین بر اساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربتجام وجود دارد.
علی اصغر پیله ور؛ رضا رضائی خبوشان
چکیده
امنیت و توسعه، رابطه متقابل و دوسویه دارند و درواقع امنیت پایدار، حاصل برنامه ریزی و مدیریت شهری است. احساس ناامنی در محیط شهرها فعالیت های انسانی را تحت الشعاع قرار داده و امور اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و غیره بهدرستی انجام پذیر نخواهد بود. برقراری امنیت پایدار لازمه توسعه شهرهاست؛ لذا امنیت در فرایند برنامه ریزی شهری و طراحی آنها ...
بیشتر
امنیت و توسعه، رابطه متقابل و دوسویه دارند و درواقع امنیت پایدار، حاصل برنامه ریزی و مدیریت شهری است. احساس ناامنی در محیط شهرها فعالیت های انسانی را تحت الشعاع قرار داده و امور اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و غیره بهدرستی انجام پذیر نخواهد بود. برقراری امنیت پایدار لازمه توسعه شهرهاست؛ لذا امنیت در فرایند برنامه ریزی شهری و طراحی آنها اهمیت و جایگاه ویژه دارد. هدف این مقاله بررسی و تحلیل وضعیت پایداری و ناپایداری شهر پردیس با رویکرد امنیتی و عوامل تهدیدکننده است. مقاله حاضر با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به کمک تکنیک GISو مدل تحلیلی AHPعوامل تهدیدکننده امنیت شهر جدید پردیس را مورد تحلیل قرار داده و با استفاده از فن GISو مدل AHP به عوامل کمی و کیفی تهدیدکننده ضریب و امتیاز داده و اولویتبندی کرده است. اولویتها رقومی شده و بر روی نقشه های مکانی به نمایش درآمده است. نتایج مقاله بیانگر شناسایی و استخراج عوامل تهدیدکننده انسانی و طبیعی امنیت شهر بهطور عام و شهر جدید پردیس بهطور خاص است. با روی هم گذاری این نقشه ها، 4 پهنه خطر پذیر امنیت شهر جدید پردیس مشخص شد. درنتیجه پهنه 1 در معرض خطرپذیر نسبتاً زیاد، پهنه 2 خطرپذیری متوسط و پهنه 3 و 4 در معرض خطر نسبتاً کم قرار دارند. در پایان نیز پیشنهادهایی برای امنیت شهرها ارائه شده است.