شمسی صالح پور؛ وحید ریاحی؛ فرهاد عزیزپور
چکیده
سازماندهی سیاسی فضا در هر کشوری در قالب نظام تقسیمات کشوری به اجرا درمیآید. پژوهش حاضر باهدف آسیب شناسی نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی در شهرستان ارومیه انجامشده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش، کیفی است. گردآوری اطلاعات با مصاحبه عمیق و کانونهای متمرکز صورت گرفته و تجزیهوتحلیل اطلاعات با تحلیل گفتمان انجامشده ...
بیشتر
سازماندهی سیاسی فضا در هر کشوری در قالب نظام تقسیمات کشوری به اجرا درمیآید. پژوهش حاضر باهدف آسیب شناسی نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی در شهرستان ارومیه انجامشده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش، کیفی است. گردآوری اطلاعات با مصاحبه عمیق و کانونهای متمرکز صورت گرفته و تجزیهوتحلیل اطلاعات با تحلیل گفتمان انجامشده است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست ایدئولوژی حاکم بر نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی، نظام سیاسی متمرکز است که منجر به شکل گیری یک نظام کارآمد در پایین ترین لایه های تقسیمات کشوری نشده است، ثانیاً تداخل مأموریتی ـ قلمرویی، ضعف وحدت ساختاری ـ کارکردی، ضعف نظام تأمین در نیازهای روستاها، حاشیه ای شدن روستا در ساختار نظام تقسیمات کشوری، فقدان نقش پذیری سطوح خرد تقسیماتی، ضعف نظام مشارکتی، ناکارآمدی قوانین و آییننامهها، مدیریت ناکارا، ضعف توزیع منابع مالی ـ اعتباری و فرمانروایی از بالا به پایین، نظام تقسیمات کشوری در سطح محلی را دچار آسیب کرده و سبب افول جایگاه روستا در این نظام شده است. درنهایت «نوع ایدئولوژی حاکم بر نظام تقسیمات کشوری»، تناقض میان «ساختار فضایی سیاسی کشور» و «نارسا بودن الگوی تقسیمات کشوری در پایینترین لایههای آن (دهستان و روستا)» بهعنوان بلاتکلیفی ایدئولوژیک این گفتمان مشخص شد.
محمدباقر قالیباف؛ عباس احمدی کرچ؛ یاشار ذکی؛ احسان لشگری تفرشی؛ مرتضی رضوی نژاد
چکیده
توزیع فضایی قدرت سیاسی- اجرایی در کشورها الگوهای متفاوتی دارد که در ایران از الگوی بسیط متمرکز استفاده میشود؛ گرچه این نوع نظام حکومتی در دهه اول انقلاب اسلامی سبب شد یکپارچگی و انسجام ملی کشور حفظ شود، اما در حال حاضر با توجه به تغییرات و دگرگونیهای گسترده به نظر میرسد کم کم تبدیل به عاملی بازدارنده برای پیشرفت و توسعه کشور ...
بیشتر
توزیع فضایی قدرت سیاسی- اجرایی در کشورها الگوهای متفاوتی دارد که در ایران از الگوی بسیط متمرکز استفاده میشود؛ گرچه این نوع نظام حکومتی در دهه اول انقلاب اسلامی سبب شد یکپارچگی و انسجام ملی کشور حفظ شود، اما در حال حاضر با توجه به تغییرات و دگرگونیهای گسترده به نظر میرسد کم کم تبدیل به عاملی بازدارنده برای پیشرفت و توسعه کشور شده است. سوال اصلی این پژوهش این است که مهمترین آسیبهایی که نظام بسیط متمرکز برای کشور ایجاد کرده است کداماند؟ و شدت این آسیبها نسبت به یکدیگر چگونه است؟ بر اساس مطالعات این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با مشارکت 185 نفر از نخبگان علمی، اجرایی کشور انجام شده، 10 محور موضوعی بهعنوان مهمترین آسیبهای نظام بسیط متمرکز شناسایی و اولویتبندی شدند. این آسیبها به ترتیب در آزمون آماری t تک نمونهای مورد سنجش قرار گرفت و در نهایت به ترتیب شدت آسیب: کمتوجهی به اقتضائات ویژگیهای محلی(33.00t:)؛ مغفول ماندن ظرفیتهای قانونی و قانونگذاری(24.00t:)، ناکارآمدی نظام اداری-اجرای(24.00t:)، بیعدالتی فضایی و توسعه نامتوازن(23.00t:)، مشارکت ناقص مردم در اداره امور محلی(23.00t:)، عدم تفکیک فرآیندی فعالیتها و مسئولیتها(22.00t:)، عدم مسئولیتپذیری، حس تعلق و پاسخگویی مسئولین محلی(22.00t:)، تجمع فشارها بر دولت مرکزی(21.00t:)، عدم توسعه حزبگرایی(16.00t:)، تداوم فرهنگ سیاسی اقتدارگرا و متملقگو(14.00t:) اصلیترین چالشهایی هستند که نظام بسیط متمرکز در کشور ایجاد کرده است و به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت و توسعه با روندی سریعتر، لاجرم میبایست به این آسیبها توجه کافی نشان دهد تا مسیر تعالی جامعه را از طریق تغییر در میزان تمرکز در بستر نظام بسیط غیر متمرکز، هموار نماید.
مصطفی رشیدی؛ عباس علی پور؛ روح اله حسین وند شکری؛ مصطفی سعیدزاده
چکیده
تقسیمات سیاسی فضای یک کشور بهمثابۀ قالب سیاسی و مدیریتی فضای ملی است. در واقع تقسیمات فضای ملی جایگاه هر بخش از پهنۀ سرزمینی را در ساختار فضایی کشور مشخص می کند. لذا تقسیمات کشوری باید براساس اصول و چهارچوب ها و واقعیت های جغرافیایی جهت کارآمدی هر چه بهتر تنظیم گردد و یک الگوی راهبردی جغرافیایی براساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها ...
بیشتر
تقسیمات سیاسی فضای یک کشور بهمثابۀ قالب سیاسی و مدیریتی فضای ملی است. در واقع تقسیمات فضای ملی جایگاه هر بخش از پهنۀ سرزمینی را در ساختار فضایی کشور مشخص می کند. لذا تقسیمات کشوری باید براساس اصول و چهارچوب ها و واقعیت های جغرافیایی جهت کارآمدی هر چه بهتر تنظیم گردد و یک الگوی راهبردی جغرافیایی براساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها را به دست دهد. این توجه به منطق جغرافیایی در ترسیم مرزهای سیاسی درون سرزمینی، برگرفته از نگاه سازماندهی و آمایش سرزمین در سطح فضای ملی، منطقه ای و محلی است. ازاینرو در مقاله حاضر سعی بر آن است تا به آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری در ایران براساس منطق و واقعیت های جغرافیایی و در واقع با رویکرد سازماندهی و آمایش-سرزمین پرداخته شود. سؤال اساسی این پژوهش این است که: از منظر جغرافیا و آمایش سرزمین، تقسیمات کشوری ایران دچار چه ضعف هایی است؟ پیامدها و آسیب های ژئوپلیتیکی آن در فضای سرزمینی کشور چگونه است؟ در بخش یافته های تحقیق نگارندگان به مسئله عدم انطباق تقسیمات کشوری فعلی ایران بر نواحی جغرافیایی (طبیعی و انسانی) و نیز عدم توجه به مؤلفههای شکلی در سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری از جمله عوامل شکل و وسعت و استقرار نامتوازن مراکز استان ها پرداخته و چنین نتیجه گیری نموده اند که این آسیب ها به طور مستقیم بر توسعه، امنیت و توازن فضایی در کشور اثر منفی می گذارد. لازم به ذکر است که این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی است و به شیوه ای تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است.