نجات محمدی فر؛ علی مرادی
چکیده
هدف این پژوهش مؤلفههای فرهنگی مرزنشینان و نقش آن در امنیت پایدار مناطق مرزی کرمانشاه است که در قالب فرضیه؛ بین مؤلفههای فرهنگی مرزنشینان و امنیت پایدار مناطق مرزی رابطه معنادار وجود دارد، موردبررسی و آزمون قرارگرفته است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد؛ بهنحویکه برای بعد کمی از پیمایش و برای بعد کیفی آن از روش ...
بیشتر
هدف این پژوهش مؤلفههای فرهنگی مرزنشینان و نقش آن در امنیت پایدار مناطق مرزی کرمانشاه است که در قالب فرضیه؛ بین مؤلفههای فرهنگی مرزنشینان و امنیت پایدار مناطق مرزی رابطه معنادار وجود دارد، موردبررسی و آزمون قرارگرفته است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد؛ بهنحویکه برای بعد کمی از پیمایش و برای بعد کیفی آن از روش گرند تئوری استفاده به عمل آمد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل صاحبنظران و متخصصین آگاه به موضوع پژوهش بودند. روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت هدفمند از نوع گلوله برفی بود، که با تعداد 30 نخبه و صاحبنظر به اجماع نظری رسید. در بخش کمی جامعه آماری شامل شهروندان مناطق مرزی استان کرمانشاه بودند. که تعداد این افراد بر اساس برآوردهای اولیه 540 نفر بودند. ابزار گردآوری اطلاعات؛ مصاحبههای نیمهساختاریافته و پرسشنامههای محققساخته بود. جهت تجزیهوتحلیل دادهها بعد از انجام مصاحبهها از روش تحلیل کدگذاری برای شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای فرهنگی و امنیت پایدار مرزی استفاده شد. همچنین در قسمت کمی مطالعه از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل نشان میدهد که امنیت پایدار مرزی از دیدگاه پاسخگویان دارای 19 واحد معنایی میباشد که در شش مقوله مشترک «امنیت اقتصادی»، «امنیت اجتماعی»، «امنیت سیاسی»، «امنیت زیستمحیطی»، «امنیت نظامی» و «امنیت فرهنگی» قرار گرفتند. از طرفی ابعاد فرهنگی مرزنشینان مشتمل بر شش بُعد «مشارکت و تعاون»، «انسجام فرهنگی»، «تعامل دوطرفه»، «بصیرت و آگاهی»، «ایدئولوژی» و «غیرت و جوانمردی» قرار گرفتند. ماتریس همبستگی بین مقولههای فرهنگی و امنیت پایدار مرزی نشان میدهند که ارتباط معنادار و مستقیمی بین هر یک از مؤلفههای این ماتریس وجود دارد. میتوان گفت دو مقوله هستهای امنیت پایدار مرزی و مؤلفههای فرهنگی ششگانه مرزنشینان در یک رابطه متقابل با هم قرار دارند؛ بهنحویکه در تعامل دوطرفه این مؤلفهها، سامان اجتماعی در مرزها شکل میگیرد و مرزنشینان شاهد نوعی امنیت پایدار میباشند.
فرهاد رمضانی؛ مریم قاسمی
چکیده
مناطق مرزی، جزو مناطق محروم کشور به شمار می آیند که عموما از نظر ساختار اقتصادی با تنگناهای متعددی مواجه هستند . تبلور این امر را میتوان در بیکاری گسترده و فقدان فرصت های شغلی متنوع، پائین بودن درآمد، پایین بودن تولید و بهرهوری در بخش های مختلف اقتصادی، ناپایداری فعالیتهای اقتصادی و درنتیجه فقر فراگیر و ناپایداری روستاها ...
بیشتر
مناطق مرزی، جزو مناطق محروم کشور به شمار می آیند که عموما از نظر ساختار اقتصادی با تنگناهای متعددی مواجه هستند . تبلور این امر را میتوان در بیکاری گسترده و فقدان فرصت های شغلی متنوع، پائین بودن درآمد، پایین بودن تولید و بهرهوری در بخش های مختلف اقتصادی، ناپایداری فعالیتهای اقتصادی و درنتیجه فقر فراگیر و ناپایداری روستاها در ابعاد مختلف دانست. بر این اساس هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل بازدارنده توسعه اقتصاد روستاهای مرزی شهرستان های تربت جام و صالح آباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی- توسعه ای است. گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری روستاهای واقع در 10 کیلومتری خط مرزی ایران و افغانستان در شهرستان های تربت جام و صالح آباد است. حجم نمونه مورد بررسی 264 خانوار در 17 روستای مرزی بوده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد مهمترین عوامل بازدارنده اقتصاد روستاهای مرزی ار دیدگاه مرزنشینان به ترتیب عبارتند از: «چالش های امنیتی در روستاهای مرزی» با 47/22، «خشکسالی و کمبود آب روستاهای مرزی» با 27/14، «بیکاری و پائین بودن درآمد ساکنان روستاهای مرزی» با 18/12، «عدم سرمایه گذاری کافی در زمینه اقتصادی در نواحی مرزی» با 26/8، «عملکرد ضعیف نهادهای متولی در نواحی مرزی» با 49/7، «ضعف امکانات زیربنایی در روستاهای مرزی با 88/5»، «غیربومی بودن مدیران و مسئولین نواحی مرزی» با 80/4، «ضعیف بودن جاده و امکانات حمل و نقل» با 15/4، «ضعف در بازاررسانی تولیدات ساکنین نواحی مرزی» با 81/3، «عدم ارتباط با نواحی فرامرزی» با 62/3 درصد واریانس تبیین شده است.