احمد رشیدی نژاد؛ مراد کاویانی راد؛ افشین متقی
چکیده
نظام حقابه یا رژیم حقوقی منابع آبی مشترک، همچنان اصلیترین دغدغه کشورهای واقع در حوضه رودهای بینالمللی است. دراینباره، به دلیل اختلاف دیدگاه کشورهای ساحلی واقع در حوضه این رودها، بر سر میزان و چگونگی بهرهبرداری از این منابع، تعیین رژیم حقوقی این رودها همچنان سخت و لاینحل مینماید. درمجموع رویکرد و گونه برهمکنشی دولتها ...
بیشتر
نظام حقابه یا رژیم حقوقی منابع آبی مشترک، همچنان اصلیترین دغدغه کشورهای واقع در حوضه رودهای بینالمللی است. دراینباره، به دلیل اختلاف دیدگاه کشورهای ساحلی واقع در حوضه این رودها، بر سر میزان و چگونگی بهرهبرداری از این منابع، تعیین رژیم حقوقی این رودها همچنان سخت و لاینحل مینماید. درمجموع رویکرد و گونه برهمکنشی دولتها در بهرهبرداری از این منابع، منبعث از دو دیدگاه است: دیدگاهی که ضمن پذیرش مسئله کمآبی، با اعمال مدیریت صحیح، آب را عاملی مهم در همکاریهای منطقهای در نظر میگیرد. در مقابل دیدگاه دوم، با توجه به قطعی بودن کشمکش و بیثباتی بر سر منابع طبیعی، منازعه و بحران را بر سر منابع آبی مشترک نیز قطعی میداند. بر این اساس، پژوهش حاضر با ماهیت تحلیل محتوی، در پیگیری این سؤال که؛ چه نسبتی بین اصول حاکم بر رودهای بینالمللی و رویکردهای هیدروپلیتیکی کشورهای حوضهی این رودها وجود دارد؟ بر این فرض استوار است که جایگاه جغرافیایی (روابط بالادستی- پاییندستی) و موقعیت هیدروهژمونی کشورهای ساحلی، در اتخاذ اصول حاکم بر رودهای بینالمللی مؤثر است. بررسی دادهها و اطلاعات موردنیاز مقاله که به روش کتابخانهای (کتب، نشریات و اینترنت) گردآوریشده است، ضمن تائید فرضیه و اثرپذیری رویکردهای هیدروپلیتیک از دو عامل موقعیت جغرافیایی و هیدروهژمونی، به این نتیجه رسیده است که؛ اصول با رویکردهای همکاریمحور از سوی کشورهای پاییندستی و یا با وزن ژئوپلیتیک پایین، و اصول با رویکردهای منازعهمحور از سوی کشورهای بالادستی و یا با وزن ژئوپلیتیکی بالا، موردتوجه و پذیرش بیشتر بوده است.