نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری برنامهریزی محیطزیست، گروه برنامهریزی، مدیریت محیطزیست و HSE، دانشکده تحصیلات تکمیلی محیطزیست، دانشگاه تهران،
2 دانشجوی کارشناسیارشد برنامهریزی محیطزیست، گروه برنامهریزی، مدیریت محیطزیست و HSE، دانشکده تحصیلات تکمیلی محیطزیست،
چکیده
در پرتو تحول گفتمانهای نظری در قلمرو جغرافیای سیاسی شهری؛ مطالعات جنسیت، سیاستگذاری خانوادهمحور، بازاندیشی در الگوهای حکمرانی شهری با پیرنگهای تقاطعی جنسیت، نسل و ساختارهای مراقبتی ضرورت یافته است. این مقاله با رویکرد گونهشناسانه و تلفیق رهیافتهای تحلیل گفتمان انتقادی، تلاش دارد با توجه به برنامهریزی شهری حساس به جنسیت و جغرافیای انتقادی خانواده، به ترسیم چارچوبی چندلایه از شانزده مدل حکمرانی شهری بپردازد. در این جستار سازوکارهای سیاستگذاری، نهادسازی و بازنمایی فضایی متناسب با نیازها، موقعیتها و نقشهای جنسیتی و خانوادگی بازتحلیل میشوند. یافتهها حاکی از آن است که مدلهایی نظیر «شهر ایمن برای زنان»، «شهر توانمندساز زنان» یا «شهر بدون تبعیض جنسیتی» از منطق عدالتخواهانه جنسیتی پیروی کرده، حال آنکه مدلهایی چون «شهر مراقبتی»، «شهر دوستدار نسلها» و «شهر با سیاستهای فرزندآوری» بر بازتولید اجتماعی از منظر بیننسلی تمرکز دارند. رهیافت روششناسی مقاله بر بنیان تحلیل تطبیقی و بهرهگیری از مطالعات موردی بینالمللی استوار است، به نحوی که از طریق تحلیل ریزساختارهای سیاستی، طراحی فضامند و مکانیسمهای مشارکتپذیری در این مدلها، تمایزات و همپوشانیهای آنها بهمثابه سازههای حکمرانی متکثر شهری استخراج شده است. در این میان، ساختارهای فضایی، جنسیتی و نهادی در قالب شبکهای پیچیده از کنشگران، نهادها و سیاستها مورد تحلیل قرار گرفتهاند. نتیجه آن که گذار از الگوی تکبعدی مدیریت شهری به سمت حکمرانی شهری چندبُعدی مستلزم تلفیقپذیری رویکردهای جنسیتمحور، خانوادهمحور و نسلی است. در پایان، پیشنهادهایی برای ارتقای ظرفیت سیاستپذیری فضامند و تقاطعی در سطوح راهبردی و محلی ارائه شد.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله