رحمت حاجی مینه؛ سید مصطفی هاشمی؛ مهدی روزه گیر قلعه نوعی
چکیده
آبهای دریای جنوبی چین جزء خطوط مهم کشتیرانی بینالمللی و شریان مسیرهای دریایی جهان محسوب میشود. بیش از نیمی از تجارت جهانی و یکسوم حملونقل دریایی از این منطقه عبور میکند. در سالهای اخیر پهنه آبی دریای جنوبی چین بویژه تنگه مالاکا و دریای سولو-سولاوسی (مرز آبی سه کشور مالزی، اندونزی و فیلیپین) به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی ...
بیشتر
آبهای دریای جنوبی چین جزء خطوط مهم کشتیرانی بینالمللی و شریان مسیرهای دریایی جهان محسوب میشود. بیش از نیمی از تجارت جهانی و یکسوم حملونقل دریایی از این منطقه عبور میکند. در سالهای اخیر پهنه آبی دریای جنوبی چین بویژه تنگه مالاکا و دریای سولو-سولاوسی (مرز آبی سه کشور مالزی، اندونزی و فیلیپین) به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و ژئواکونومیکی در توسعه اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه بسیار حائز اهمیت بوده است. با این وجود، تجارت دریایی در این پهنه آبی با چالشهای فزایندهای در حوزه تهدیدات امنیتی دریایی در سالهای اخیر نیز مواجه بوده است. مهمترین تهدیدهای امنیت دریانوردی در منطقه مذکور شامل دزدی دریایی، تروریسم دریایی، ماهیگیری غیرقانونی و آلودگی دریایی ایجاد شده به دلیل فعالیت میادین نفت و گاز در دریا است. در همین راستا سئوال اصلی پژوهش این است که تاثیر جرایم دریای جنوبی چین چه تاثیری بر همگرایی منطقهای داشته است؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه اصلی پژوهش این است که علیرغم تهدیدهای مشترک ناشی از جرایم دریایی در دریای جنوبی چین، اما به دلیل رقابتهای ژئوپلیتیک و منافع متعارض بازیگران همچنین حضور بازیگران فرامنطقهای، روند همگرایی برای مبارزه با جرائم دریایی در این منطقه موفق نبوده است. ضمنا روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است.
سید مصطفی هاشمی؛ زکیه نادری چنار
چکیده
پدیده دزدی دریایی و تروریسم در منطقه دریای جنوبی چین، باعث توجه و حضور بیش از پیش دولتهای ساحلی و قدرتهای منطقهای در این مناطق شده است. هر چند این پدیده در گذشته به عنوان یک چالش برای دولتهای ساحلی به حساب میآمد، اما امروزه با توسعه ابزارهای امنیتی، این فرصت به دولتهای ساحلی و فرامنطقهای داده شده تا به بهانه مبارزه با دزدی ...
بیشتر
پدیده دزدی دریایی و تروریسم در منطقه دریای جنوبی چین، باعث توجه و حضور بیش از پیش دولتهای ساحلی و قدرتهای منطقهای در این مناطق شده است. هر چند این پدیده در گذشته به عنوان یک چالش برای دولتهای ساحلی به حساب میآمد، اما امروزه با توسعه ابزارهای امنیتی، این فرصت به دولتهای ساحلی و فرامنطقهای داده شده تا به بهانه مبارزه با دزدی دریایی و تروریسم بینالملل، به دنبال اهداف غیرآشکار خود در این منطقه باشند. هدف این مقاله بررسی نگرش بین المللی در مواجهه با پدیده دزدی دریایی دریای جنوبی چین می باشد و در نهایت مشخص شده که هریک از دولتهای منطقه و فرامنطقه رفتار متفاوتی نسبت به این دو پدیده از خود بروز می دهند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است.
یونس فروزان؛ عبدالرضا عالیشاهی
چکیده
اصولا ماهیت سیاستخارجی در ایالاتمتحده بهویژه در میان جمهوریخواهان مبتنی بر مواردی همچون پشتیبانی بیقید و شرط از رژیم اشغالگر قدس، تاکید بر جنگ با دشمنان، عدمتمایل به تفاهم با رقبای سیاسی و نظامی و کسب بیشینه منافع ایالاتمتحده در سایه ارعاب و تهدید میباشد. این مسئله در منطقۀ غرب آسیا بهویژه با افزایش روزافزون قدرت ...
بیشتر
اصولا ماهیت سیاستخارجی در ایالاتمتحده بهویژه در میان جمهوریخواهان مبتنی بر مواردی همچون پشتیبانی بیقید و شرط از رژیم اشغالگر قدس، تاکید بر جنگ با دشمنان، عدمتمایل به تفاهم با رقبای سیاسی و نظامی و کسب بیشینه منافع ایالاتمتحده در سایه ارعاب و تهدید میباشد. این مسئله در منطقۀ غرب آسیا بهویژه با افزایش روزافزون قدرت نظامی سپاه پاسداران انقلاباسلامی در پساداعش و شکلگیری ائتلاف قدرتمند شیعیان در منطقه (بهمثابه محورت شرارت بهزعم آمریکاییها) مهمترین مانع تحقق منافع این کشور در منطقه تشدید میباشد. در این مقاله، تلاش نویسندگان ارائه پاسخی متقن بهاین سوال است: علت ترور سرلشگر سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاباسلامی از سوی ترامپ چه بوده است؟ و در ادامه چه پیامدهای محتملی را برای آینده امنیت این منطقه میتوان متصور بود؟ فرضیه مقاله که مبتنی بر تئوری مدل سیکلی بحران مایلسهاگ میباشد، دلالت بر این مسئله دارد که عقبه تاریخی این بحران، گذشته از خصومتهای تاریخی بعد از انقلاباسلامی، به دوران انعقاد قرارداد برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام برمیگردد. مرحلۀ تکوین این بحران، بهشکلگیری و قوام روزافزون جبهه مقاومت شیعیان در دوران ظهور داعش و پساداعش و اعمال تحریمهای اقتصادی سنگین آمریکا علیه مسئولین سپاه در منطقه مربوط میگردد. در مرحله تقابل میتوان به چالشها و تهدیدات نظامی مستقیم و غیرمستقیم دو کشور علیه یکدیگر همچون قراردادن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی بینالمللی اشاره کرد و در نهایت در مرحلۀ وساطت و میانجیگری میتوان بهفعالیتهای میانجیگرایانه ژاپن اشاره نمود. یافتههای مقاله نیز نشانگر این مسئله است که ناکامیهای ترامپ در اقناع جمهوری اسلامی به انعقاد قراردادی جدید و نیاز به یک دستاورد مهم برای موفقیت در انتخابات پیش و روی این کشور، در نهایت مبادرت به ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاباسلامی نمود. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش جامعهشناسی تاریخی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی میباشد.
علی اکبر دبیری؛ محمد رضا حافظ نیا؛ سید یحیی صفوی؛ محمد اخباری
چکیده
جنوب آسیا و به ویژه مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان از جمله مناطقی که به شدت تحت تاثیر تروریسم و پیامدهای ناشی از آن قرار دارد. یکی از ابعاد بسیار مهم تروریسم در این منطقه، بعد ژئوپلیتیک این پدیده و تاثیرگذاری متغیرهای ژئوپلیتیک در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی است. هدف این پژوهش نیز شناسایی و ارزیابی متغیرهای ژئوپلیتیک ...
بیشتر
جنوب آسیا و به ویژه مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان از جمله مناطقی که به شدت تحت تاثیر تروریسم و پیامدهای ناشی از آن قرار دارد. یکی از ابعاد بسیار مهم تروریسم در این منطقه، بعد ژئوپلیتیک این پدیده و تاثیرگذاری متغیرهای ژئوپلیتیک در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی است. هدف این پژوهش نیز شناسایی و ارزیابی متغیرهای ژئوپلیتیک موثر در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان است. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این مسئله است که چه متغیرهای ژئوپلیتیکی در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان تاثیرگذرا هستند؟ روش این پژوهش از حیث ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر گردآوری اطلاعات مبتنی بر روشهای کتابخانهای- اسنادی و پرسشنامهای است که با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از یافتههای اسنادی و کتابخانهای این پژوهش نشان میدهد که 8 متغیر ژئوپلیتیک شامل «قرارگیری در بین مناطق و کشورهای بحرانی جهان»، «حمایت قدرتهای مداخلگر از گسترش نهادهای آموزشی و فرهنگی ترویج دهنده ایدئولوژیهای افراطی»، «مرزهای جغرافیای طولانی، پرنفوذ و دور از دسترس»، «پیوستگی جغرافیایی گروههای قومی- مذهبی در دو سوی مرز بینالمللی»، «رقابتهای ژئوپلیتیک بین قدرتها»، «بیثباتی ناشی از نبود یک قدرت هژمونیک منطقهای یا بینالمللی» ، «موقعیت حائل»، «اختلافات ارضی و مرزی» و همچنین 21 مقوله مرتبط با این متغیرها در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان تاثیرگذار هستند. همچنین آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T) حاصل از اطلاعات پرسشنامهها نشان میدهد میانگین امتیاز هر 8 متغیر ژئوپلتیک به طور معناداری از میانگین معیار(3) بالاتر است. بنابراین تاثیرگذاری این متغیرهای ژئوپلیتیک در شکلگیری و فعالیت گروههای تروریستی در مناطق مرزی بین افغانستان با پاکستان مورد تائید کارشناسان این حوزه نیز قرار دارد.