مراد کاویانی راد؛ هادی شاکری؛ تیمور جعفری
چکیده
ادراک محیطی به همراه حس تعلق مکانی افراد در جهتدهی به آراء آنها نقش جدی دارد. از اینرو، در حوزههای انتخابیهای که از تنوع فرهنگی زیادی برخوردارند، هماوردی برخاسته از تنوع هویتهای مکانی در آفرینش و زدایش آراءِ نامزدهای انتخابات، نقش جدی در حذف یا برآمدن نامزدها دارد. وضعیتی که همراه با نادیده گرفتن منافع همه ساکنان حوزه ...
بیشتر
ادراک محیطی به همراه حس تعلق مکانی افراد در جهتدهی به آراء آنها نقش جدی دارد. از اینرو، در حوزههای انتخابیهای که از تنوع فرهنگی زیادی برخوردارند، هماوردی برخاسته از تنوع هویتهای مکانی در آفرینش و زدایش آراءِ نامزدهای انتخابات، نقش جدی در حذف یا برآمدن نامزدها دارد. وضعیتی که همراه با نادیده گرفتن منافع همه ساکنان حوزه انتخابیه، ناکارآمدی احزاب سیاسی و حذف بسیاری از شایستگان نمایندگی است. این وضعیت کمابیش در انتخابات مجلس شورای اسلامی غیر کلانشهرهای کشورمان وجود دارد. حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان در استان خراسان شمالی قلمرو فرهنگهای گوناگون زبانی و مذهبی است؛ که این تنوع خود را بارها بر نتیجه انتخابات تحمیل کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی همانندیهای هویتی (زبانی و مذهبی) در قالب هویتهای مکانی روی شکلدهی به الگوی فضایی رأی در این حوزه انتخابیه تهیه شده است. روششناسی حاکم بر متن ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد. آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده و سپس با استفاده از نرمافزار SPSS مورد واکاوی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش نشان داد که: 1- برخاسته از عنصر هویت مکانی و بیشینگی جمعیت، کُرد زبانان حوزه در بیشتر دورهها دستکم یک نامزد کردزبان برگزیدهاند. 2- شهرستان مانه و سملقان به دلایلی چون همانندی فرهنگی، قومیتی و جمعیت غالب کردزبان در بیشتر دورهها یک نماینده منتخب داشته است و 3- عناصر هویت مکانی مانند تعداد جمعیت همشهری و همزبان کاندیدا، قومیت، همزبانی، جمعیت قوم و همزبانان کاندیدا، همشهری بودن کاندیدا به ترتیب بیشترین تأثیر را در رأیآوری یک کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سطح حوزه انتخابیه دارند. و بالعکس تعلق کاندیدای مجلس به حزب خاص، نظر ریشسفیدان و بزرگان طوایف، تجربیات و تحصیلات و اصلح بودن کاندیدا به ترتیب از اهمیت کمتری در رأیآوری و منتخب شدن فرد کاندیدا دارند.
سید محمدعلی تقوی؛ نسیبه نوری
چکیده
مفهوم مرز در علوم سیاسی نماد عینیتیافته مقوله سرزمین به مثابه یکی از چهار عامل تشکیلدهنده دولت است. ادعای تفکیک و مرزبندی سرزمینی مبتنی بر اصل حقوقیِ حق تعیین سرنوشت است که برآیند آن تعیین مرز خودی و غیرخودی از بُعد سیاسی و متمایز ساختن عنصر جمعیت (ملت) است. یک پرسش اساسی در سیاست همواره آن بوده که چه دلیلی برای پذیرش خطوط مرزی ...
بیشتر
مفهوم مرز در علوم سیاسی نماد عینیتیافته مقوله سرزمین به مثابه یکی از چهار عامل تشکیلدهنده دولت است. ادعای تفکیک و مرزبندی سرزمینی مبتنی بر اصل حقوقیِ حق تعیین سرنوشت است که برآیند آن تعیین مرز خودی و غیرخودی از بُعد سیاسی و متمایز ساختن عنصر جمعیت (ملت) است. یک پرسش اساسی در سیاست همواره آن بوده که چه دلیلی برای پذیرش خطوط مرزی وجود دارد و چرا باید خط مرزی الف را به جای ب پذیرفت؟ این پرسش از آن جهت حائز اهمیت ویژهای است که منازعات بیپایانی در طول تاریخ بشر بر سر مرزها به وقوع پیوسته است و همچنان نیز ادامه دارد. مکاتب سیاسی مختلف پاسخهای متفاوتی به این پرسش دادهاند. ناسیونالیستها با پذیرش دولت سرزمینی بر نقش قومیت و فرهنگ در امر مرزبندی واحدهای ملی تاکید میکنند، در حالیکه جهانگرایان به اتکای انسانیت مشترک، کل جامعه بشری را یک واحد سیاسی میدانند که نظمی فراسوی مرزبندهای ملی را تاسیس میکند. تاکید بر گوهر انسانی جهانشمول و مشترک از سوی جهانوطنگراها، چالش بزرگی است که در برابر تاکید بر مرزگذاری از سوی ناسیونالیستها قرار میگیرد. یوهان هردر یکی از نخستین و مهمترین اندیشمندان ناسیونالیسم است در این پژوهش عمدتا به بررسی دیدگاه وی پرداخته میشود. پرسش پژوهش آن است که ناسیونالیسم آنگونه که هردر به نظریهپردازی در باب آن میپردازد بر اساس کدام توجیه به متمایز کردن مردم در قالب ملتها میپردازد؟ این توجیه وجهی نظری دارد، یعنی ناسیونالیسم آن را قانعکننده مییابد و نیز پیامدهایی هنجاری دارد، بدین معنا که بر اساس آن، ناسیونالیستها برخی مرزبندیها را صحیح و برخی را غیرصحیح دانسته و خواهان تغییر نوع دوم مرزها میشوند. فرضیه مقاله آن است که ناسیونالیسم هردر در چارچوب مکتب رمانتیسیسیم، هویت منحصر به فرد فرهنگی را توجیهکننده وجود ملت به عنوان واحد اساسی سیاسی جامعه بشری و مبنای مرزبندی سیاسی میداند.
مصطفی قادری حاجت؛ محمدجواد قهرمانی؛ ابراهیم خوراسگانی
چکیده
ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ در نظام بینالملل سبب شده این کشور در سیاست خارجی خود رفتارهای نسبتاً متفاوتی را نسبت به گذشته در پیش بگیرد. مهمترین رفتار چین را می توان در قالب ابتکار کمربند و راه بیان کرد. این ابتکار ضمن دور کردن امکان مواجهه چین با آمریکا در آسیای شرقی، میتواند موجبات تداوم رشد بیجینگ را نیز در پی داشته باشد. ابتکار ...
بیشتر
ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ در نظام بینالملل سبب شده این کشور در سیاست خارجی خود رفتارهای نسبتاً متفاوتی را نسبت به گذشته در پیش بگیرد. مهمترین رفتار چین را می توان در قالب ابتکار کمربند و راه بیان کرد. این ابتکار ضمن دور کردن امکان مواجهه چین با آمریکا در آسیای شرقی، میتواند موجبات تداوم رشد بیجینگ را نیز در پی داشته باشد. ابتکار «کمربند و راه» خود شامل پروژههای متعددی است که عمدتاً باعث منجر به تمرکز بیشتر بیجینگ بر مناطق غرب جغرافیایی این کشور میشود. در این میان، پاکستان به سبب موقعیت جغرافیایی آن که در حاشیه اقیانوس هند و دریای عربی واقع شده نقش حیاتی در سیاست خارجی نوین چین پیدا کرده است. کریدور اقتصادی چین-پاکستان که در سال 2015 آغاز شد به خوبی اهمیت و جایگاه پاکستان و افزایش روابط دو کشور را نمایان میسازد. این مقاله با روش تحلیلی-تبیینی و با اتکاء بر منابع کتابخانهای به دنبال بررسی نقش کریدور اقتصادی چین-پاکستان از منظر جایگاه نوین چین در نظام بینالملل است. نتایج نشان می دهد، مهمترین مزایای کریدور برای چین که میتواند پیشبرنده سیاست خارجی چین در شرایط کنونی نظام بینالملل باشد را میتوان در قالب گزارههای چون، نقش کریدور اقتصادی به عنوان نماد بارز حضور فرامرزی چین، الزامات ایفای نقش یک قدرت بزرگ جهانی، کسب منافع اقتصادی و تقویت دامنه نفوذ چین از نفوذ ژئواکونومیک به ژئواستراتژیک، کمک به تعدیل نگرانیهای امنیتی چین و در نهایت پیشبرد الگوی اقتصادی نوین چین را بیان کرد.
یوسف انصاری؛ حجت مهکویی؛ علی شمس الدینی؛ سیروس احمدی نوحدانی
چکیده
جغرافیای انتخابات رویکردی نوین به مقولة انتخابات دارد و در آن ابعاد فضایی و مکانی انتخابات بررسی میشود. یکی از عوامل مؤثر بر الگوی رفتار سیاسی مردم در انتخابات، پدیدۀ همسایگی و گرایشهای زادگاهی و طایفهای است. تحلیل فضایی و مکانی پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی در یازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان میدهد که الگوی ...
بیشتر
جغرافیای انتخابات رویکردی نوین به مقولة انتخابات دارد و در آن ابعاد فضایی و مکانی انتخابات بررسی میشود. یکی از عوامل مؤثر بر الگوی رفتار سیاسی مردم در انتخابات، پدیدۀ همسایگی و گرایشهای زادگاهی و طایفهای است. تحلیل فضایی و مکانی پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی در یازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان میدهد که الگوی رأی ساکنان و رأیدهندگان در حوزۀ انتخابیۀ گچساران و باشت بیش از آنکه تابع سطح کلان و همسو با طیف سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب باشد، این هویّتهای مکانی و کُنش همسان ساکنان فضا و گروههای اجتماعی سنّتی نظیر ایلات و طوایف است که نقش ناستردنی در خاستگاه رأی ساکنان دارد و به همین مناسبت، کنش سیاسی افراد و جوامع، تابعی از ادراک محیطی و برداشتی است که از منافع خود دارند. ازاینرو، این پرسش مطرح میشود که چه رابطهای بین گرایشهای زادگاهی و طایفهای و انتخابات در حوزۀ انتخابیۀ گچساران و باشت وجود دارد؟ فرضیّۀ تحقیق به این پرسش اینگونه پاسخ میدهد که به نظر میرسد بین دو متغیر گرایشهای زادگاهی و طایفهای و انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزۀ انتخابیۀ گچساران و باشت رابطۀ معناداری وجود دارد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی‑تحلیلی است و روش گردآوری اطّلاعات اسنادی و میدانی است. بر بنیاد یافتههای پژوهش، این نتیجه حاصل میشود که متغیر همسایگی و گرایشهای زادگاهی و طایفهی، مهمترین و نیرومندترین عوامل مؤثر بر الگوی رأی نامزدهای انتخابیه حوزۀ انتخابیۀ گچساران و باشت به شمار میرود.
امیرحسین الهامی
چکیده
توسعۀ اقتصادی بخشی از توسعۀ جامع و فراگیر است که در صورت رشد پایدار و باثبات شاخصهای رفاه اقتصادی؛ به همراه تغییرات ساختاری در آن حاصل میشود. ساخت قدرت سیاسی نیز حاصل تعادل و هماهنگی نسبتاً پایدار، بین عوامل فرهنگی، اقتصادی، تاریخی و اجتماعیِ قدرت سیاسی، در قلمرو فضایی واحدهای سرزمینی است. این پژوهش از نوع بنیادی است و با روش ...
بیشتر
توسعۀ اقتصادی بخشی از توسعۀ جامع و فراگیر است که در صورت رشد پایدار و باثبات شاخصهای رفاه اقتصادی؛ به همراه تغییرات ساختاری در آن حاصل میشود. ساخت قدرت سیاسی نیز حاصل تعادل و هماهنگی نسبتاً پایدار، بین عوامل فرهنگی، اقتصادی، تاریخی و اجتماعیِ قدرت سیاسی، در قلمرو فضایی واحدهای سرزمینی است. این پژوهش از نوع بنیادی است و با روش توصیفی‑تحلیلی و روش گردآوری دادهها و اطّلاعات کتابخانهای و پیمایش خبرگی (5 پرسشنامه متناسب با حوزههای تخصصی) رابطۀ ساخت قدرت سیاسی با توسعۀ اقتصادی را بررسی کرده است. نتایج تبیین نشان میدهد که ساخت قدرت سیاسی در پنج بُعد فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی با توسعه به مفهوم عام و توسعۀ اقتصادی با مفهوم خاص آن در ارتباط است. هر یک از ابعاد مزبور دارای مؤلفهها و شاخصهای ذیربط هستند که مدل شماتیک آن در انتهای تحقیق رسم شده است. از بین پنج بُعد مورد ارزیابی، به ترتیب ابعاد تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی و اقتصادی بیشترین اولویت را در ارتباط ساخت قدرت سیاسی و توسعۀ اقتصادی دارا هستند که امتیازات مربوطه در ایران بر اساس نظر خبرگان در مدل مشخص شده است.
محمدباقر قالیباف؛ مرجان بدیعی؛ یاشار ذکی؛ مصیب قره بیگی
چکیده
جمهوری اسلامی ایران، پس از گذشت چهار دهه الگوهایی از سیاست و اقتصاد را بهکار گرفته که هر کدام اثرگذاریهای خاصی را در فضای جغرافیایی ایران برجای گذاشته است. نقطهی مشترک همهی الگوهای فضایی در جمهوری اسلامی ایران، کنشگری در چارچوب الگوی کاملاً متمرکز بوده است. تمرکز فزایندهی امور در واحدهای سیاسی-فضایی متمرکز، سببساز کاستیها ...
بیشتر
جمهوری اسلامی ایران، پس از گذشت چهار دهه الگوهایی از سیاست و اقتصاد را بهکار گرفته که هر کدام اثرگذاریهای خاصی را در فضای جغرافیایی ایران برجای گذاشته است. نقطهی مشترک همهی الگوهای فضایی در جمهوری اسلامی ایران، کنشگری در چارچوب الگوی کاملاً متمرکز بوده است. تمرکز فزایندهی امور در واحدهای سیاسی-فضایی متمرکز، سببساز کاستیها و نارساییهایی بوده که پراکنش فضایی عدالت و توسعه را مختل ساخته است؛ چراکه واحدهای سیاسی-فضایی، مجموعهی متفاوت و ناهمگنی از عناصر و عوامل طبیعی-انسانی را در خود جای دادهاند و فرمها و فرایندهای توزیع فضایی قدرت در چنین واحدهایی باید اصل تفاوت و ناهمگنی را درنظر گیرند. در همین راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین کاربست الگوی نیمهمتمرکز حکومت محلی برای توزیع بهینهی قدرت درون تشکیلات قضائی و امنیتی در ایران پرداخته است. نتایج، نشان از آن دارد که با دوگانهسازی توزیع فضایی قدرت در ایران به دو بخش امور محلی و امور حاکمیتی، چارچوبی منطقی برای مصداقیابی هر کدام از این دو بخش پدید میآید. در امور قضائی، تشکیلاتی مانند سازمان ثبت اسناد و املاک، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی-تربیتی کشور، مرکز امور شوراهای حل اختلاف و سازمان پزشکی قانونی به دلیل ماهیت خدماتی-رفاهی از قابلیت فزایندهای برای واگذاری به حکومتهای محلی برخوردار هستند. در امور امنیتی نیز، ردهها و سازمانهای موجود در نیروی انتظامی، همچون معاونت صدور گذرنامه، سازمان وظیفهی عمومی، ردههایی از پلیس پیشگیری و پلیس راهنمایی و رانندگی، به سبب ماهیت پیشگیرانه و خدماتی میتواند به نمایندگان امور محلی تفویض شود.