جغرافیای سیاسی
وسیم جمیل عزیز؛ سیّد هادی زرقانی؛ علی محمدپور
چکیده
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی، به دنبال بررسی و تحلیل نقش عوامل ژئوپلیتیکی در روابط ایران و عراق در طی دو دهه گذشته و اولویت بندی آنها است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد در بُعد فرهنگی، سه متغیر «وجود اماکن مقدس زیارتی در دو کشور»، « اکثریت جمعیت شیعه در دو کشور ایران و عراق» ...
بیشتر
این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی، به دنبال بررسی و تحلیل نقش عوامل ژئوپلیتیکی در روابط ایران و عراق در طی دو دهه گذشته و اولویت بندی آنها است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد در بُعد فرهنگی، سه متغیر «وجود اماکن مقدس زیارتی در دو کشور»، « اکثریت جمعیت شیعه در دو کشور ایران و عراق» و «پیادهروی اربعین و پویش-های مذهبی مشترک» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور داشته اند. همچنین نتایج تحلیل عاملی در بُعد اقتصادی نشان می دهد متغیرهای «حضور گردشگران عراقی در ایران» و « ارتباطات و تعاملات گسترده مرزی و وجود مرز مشترک طولانی بین دو کشور» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور داشته و در مقابل، دو متغیر «اختلافات دو کشور درمرزهای آبی و بهرهبرداری از منابع مشترک دریایی در خلیج فارس» و «اختلافات هیدروپلیتیکی دو کشور در بهره برداری از رودهای مرزی» در تضعیف روابط دو کشور بیشترین نقش را داشته اند. درنهایت در بُعد سیاسی-امنیتی متغیرهای«احساس تهدید مشترک در مقابل تروریسم و افراطگری مذهبی»،« فروپاشی رژیم بعث و ارتقاء جایگاه سیاسی شیعیان» و«کمکهای دفاعی و نظامی ایران به عراق در دوران مبارزه با داعش» بیشترین تاثیر را بر بهبود روابط دو کشور در دو دهه اخیر داشته اند و دو متغیر«رویکرد ً متفاوت دو کشور عراق و ایران در رابطه با آمریکا» و «اختلاف تاریخی دو کشور در اروند رود (شط العرب)» بر تضعیف روابط دو کشور موثر بوده اند.
جغرافیای سیاسی
الهام صباغ؛ مهناز گودرزی
چکیده
روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای مرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بینالمللی و مناسبات منطقهای برخوردار گشتهاند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که بهصورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصتهای فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یکسو بر پایه عوامل همگرایی ...
بیشتر
روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیای مرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بینالمللی و مناسبات منطقهای برخوردار گشتهاند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که بهصورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصتهای فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یکسو بر پایه عوامل همگرایی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصتها و زمینههای نفوذ و همکاری، برخوردار بوده است و از سوی دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالشها و تهدیداتی مواجه بوده که برآیند این امر، همواره بر جهتگیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی، تأثیر داشته است. جمهوری اسلامی ایران به سبب ویژگی-های منحصربهفردی که در منطقه خاورمیانه دارد، نیازمند آن است تا همواره مراودات خود با کشورها همسایه و منطقه-های همجوار را گسترش دهد. بر پایه چنین مفروضی، بهمنظور شناسایی و تبیینِ هویتِ سیاستخارجی در منطقه آسیای مرکزی پرسش این نوشتار این است که: «سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی در چه ابعادی موفق و در کدامیک از آنها ناکام بوده است؟» در پاسخ به این پژوهش این فرضیه مطرح است که «عدم وجود سیاستخارجی چندوجهی (منعطف) با درنظرگرفتن سهمِ هرکدام از بخشهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در موفقیتها و ناکامیهای سیاستخارجی ایران در آسیای مرکزی تأثیرگذار بوده است». روش انجام این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است و دادههای آن از طریق مطالعات کتابخانهای اسنادی گردآوری و در چارچوب سیاست خارجی، بررسی و تحلیلشدهاند.
جغرافیای سیاسی
محسن جان پرور؛ سیف قاسم محمد المحیسن؛ سیّد هادی زرقانی؛ علی محمدپور
چکیده
خاورمیانه، منطقه ژئوپلیتیکی پیچیده، متغیر و متحول است. منطقه ای با پتانسیلها و ظرفیتهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برجسته که بازیگریها و صحنههای بازی متعدد و متفاوتی را پیش روی بازیگران منطقه ای و فرامنطقهای قرار داده است. صحنههای بازی که ناامنی و تنش در آن برجستگی داشته و مناسبات نفوذ، سلطه و تقابل بر سایر شکلها اولویت ...
بیشتر
خاورمیانه، منطقه ژئوپلیتیکی پیچیده، متغیر و متحول است. منطقه ای با پتانسیلها و ظرفیتهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک برجسته که بازیگریها و صحنههای بازی متعدد و متفاوتی را پیش روی بازیگران منطقه ای و فرامنطقهای قرار داده است. صحنههای بازی که ناامنی و تنش در آن برجستگی داشته و مناسبات نفوذ، سلطه و تقابل بر سایر شکلها اولویت داشته است. متناسب با این شرایط منطقه، درک مولفههای پایه شکلدهنده مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه، از اهمیت و جایگاه برجستهای برخوردار است. بر این مبنا تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف درک مولفه های ژئوپلیتیک پایه شکل دهنده مناسبات در منطقه خاورمیانه و طراحی الگوی مناسبات ژئوپلیتیک به انجام رسیده است. بررسی حاصل از نظریهها و دیدگاههای مختلف در گام اول نشان دهنده آن است که مهمترین مولفهها موثر بر الگوی مناسبات ژئوپلیتیک در منطقه خارومیانه شامل 40 مولفه ژئوپلیتیکی است که در قالب چهار بعد مولفههای ژئوپلیتیک طبیعت پایه، انسان پایه، ترکیبی و مصنوعی قابل تقسیمبندی است. در گام دوم، مولفهها در اختیار اندیشمندان و صاحبنظران جهت اظهار نظر قرار گرفته و از طریق آزمون T-test مورد تأیید قرار گرفته است. این مولفههای ژئوپلیتیک به صورت مستقیم و غیر مستقیم توانسته است، الگوی مناسبات ژئوپلیتیک تعاملی، تقابلی، نفوذ، سلطه و رقابت را در منطقه خاورمیانه شکل دهد و از سوی دیگر مورد سوء استفاده بازیگران منطقه و فرامنطقهای جهت رسیدن به اهداف و منافع قرار گرفته و در راستای مناسبات تنش آمیز و درگیری در منطقه خاورمیانه مورد استفاده قرار گرفته است.
جغرافیای سیاسی
نرگس حجی پناه؛ سید هادی زرقانی؛ امید علی خوارزمی
چکیده
این پژوهش با روش «مروری سیستماتیک» به دنبال بررسی جایگاه «منابع آب» در پژوهشهای آمایش سرزمین است. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مقالات علمی پژوهشی در زمینۀ آمایش سرزمین است که در طول 41 سال گذشته در پایگاه اطلاعات علمی نمایه شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد در چهار دهۀ گذشته فقط 12 درصد مقالات آمایش مرتبط با موضوع آب ...
بیشتر
این پژوهش با روش «مروری سیستماتیک» به دنبال بررسی جایگاه «منابع آب» در پژوهشهای آمایش سرزمین است. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مقالات علمی پژوهشی در زمینۀ آمایش سرزمین است که در طول 41 سال گذشته در پایگاه اطلاعات علمی نمایه شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد در چهار دهۀ گذشته فقط 12 درصد مقالات آمایش مرتبط با موضوع آب بوده است. زمینۀ مطالعاتی غالب مقالات «تعیین کاربریهای بهینه، بررسی وضعیت منابع آبی، تحلیل سیستمی سیاستهای آمایش سرزمین در مواجه با کمآبی، تأثیر فعالیتهای انسانی در بحرانهای کمی و کیفی آب» میباشد. ازنظر روش پژوهش، اکثر مقالات از روشهای کمّی بهویژه از نرمافزارهای آماری استفاده کردهاند و توجه کمی به مصاحبههای حضوری با ذینفعان حوزۀ آب و مردم محلی و کارشناسان شده است. از حیث مجلات، درمجموع 19 مجله در حوزۀ مقالات آمایشی مرتبط با آب فعال بودهاند که مجلۀ«آمایش سرزمین» رتبه اول را دارد. از حیث روند زمانی، در دهۀ 60 و 70 شمسی، مقالات مرتبط با آب کمترین تعداد را داشته و از دهۀ 80 روند افزایشی شروع و در دهۀ 90 به اوج خود رسیده است. درنهایت در بخش راهکارها بر مواردی چون «بازچرخانی منابع آبی، آمایش منابع آب بهجای آمایش فعالیتها، کشاورزی مکانیزه، استفاده از رویکرد آمایش سرزمین خطر مدار و آمایش سبز، منطبق کردن کاربریها بر ظرفیت اکولوژیکی مناطق» تأکید شده است.
جغرافیای سیاسی
محمدباقر قالیباف؛ محمود واثق؛ هادی آجیلی؛ شهاب الدین شفیع
چکیده
نظریه بازیها، نظریهای شناخته شده در مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و پژوهشهای بین رشتهای است که استفاده زیادی در تحلیل پدیدهها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیاییِ ملی، منطقهای و جهانی دارد. هرچند مفهوم «رقابت» نقش کلیدی در ترسیم و شکلگیری نظریه بازی دارد اما علیرغم آن، تاکنون ادبیات علمی دانش ژئوپلیتیک برای بررسی ...
بیشتر
نظریه بازیها، نظریهای شناخته شده در مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و پژوهشهای بین رشتهای است که استفاده زیادی در تحلیل پدیدهها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیاییِ ملی، منطقهای و جهانی دارد. هرچند مفهوم «رقابت» نقش کلیدی در ترسیم و شکلگیری نظریه بازی دارد اما علیرغم آن، تاکنون ادبیات علمی دانش ژئوپلیتیک برای بررسی پدیدهها از آن بیبهره مانده است. به همین منظور تبیین ژئوپلیتیکی از نظریه بازیها در سیستمهای ژئوپلیتیکی و ورود این مفهوم به تحلیل و تبیین ژئوپلیتیکی، موضوع مقاله پیش رو است. این مقاله سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه میتوان ساختار و کارکرد نظریه بازیها در محیطهای جغرافیایی را با رویکرد سیستمهای ژئوپلیتیکی تبیین کرد؟ در پاسخ به این سؤال و با روش توصیفی تبیینی براساس مدل روششناسی پژوهش ساندرز، فرضیه مقاله عبارت است از اینکه «نظریه بازیها در رقابتها، منازعات، همکاری و همگراییها و دیگر الگوهای روابط ژئوپلیتیکی و در سیستمهای ژئوپلیتیکی پیچیده که با حداقل یک منبع جغرافیایی عینی سروکار دارد، نقش مدلسازی و ترسیم راهکارهای عملیاتی داشته و با دریافت داده و مقادیر از ژئوپلیتیک، سیستم پیچیده ژئوپلیتیکی را به تعادل و نظم جدیدی میرساند». یافتههای پژوهش نشان میدهد که نظریه بازیها موضوع مطالعات اجتماعی، سیاسی و روابط بینالملل است و به طور خاص، به دلیل محوریت «قدرت و رقابت» در این نظریه موضوع مورد بحث در دانش ژئوپلیتیک به شمار میآید. از آنجایی که کارکرد نظریه بازیها در سیستمهای ژئوپلیتیکی مدنظر است قرائت نگارندگان از مفهوم سیستم، «سیستم پیچیده ژئوپلیتیکی» با مؤلفههای نظریه پیچیدگی است.
جغرافیای سیاسی
منصوره اسکندران؛ سیّد هادی زرقانی؛ محمد جواد رنجکش
چکیده
تقریبا بیش از 300 حوضه رودخانه فرامرزی در جهان وجود دارد که گاهی اوقات عامل منازعه هستند. بنابراین حل منازعات این رودخانه ها نه تنها برای اقتصاد بلکه برای حفظ ثبات و آرامش بین کشورها مهم است. بطورکلی سه عامل تقاضا، منبع و ساختار بر شکلگیری، قوام و تداوم منازعات آبی در سطح بینالمللی، چه بهصورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم اثرگذار ...
بیشتر
تقریبا بیش از 300 حوضه رودخانه فرامرزی در جهان وجود دارد که گاهی اوقات عامل منازعه هستند. بنابراین حل منازعات این رودخانه ها نه تنها برای اقتصاد بلکه برای حفظ ثبات و آرامش بین کشورها مهم است. بطورکلی سه عامل تقاضا، منبع و ساختار بر شکلگیری، قوام و تداوم منازعات آبی در سطح بینالمللی، چه بهصورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم اثرگذار میباشند. بررسیهای سیستماتیک تعیین چگونگی حل و فصل اختلافات آب نشان میدهد که منازعات براثر عوامل ساختاری در نتیجهی تلاش برای کنترل، دسترسی و محدود نمودن مصرف منابع آبی بینالمللی از طریق تغییر جهت جریان آبی، احداث سد و ایجاد مخازن شکل میگیرد؛ منازعات براثر عامل تقاضا و استفاده بیش از حد منابع آبی بینالمللی که خود بر اثر رشد جمعیت، توسعه صنعتی و رشد شهرنشینی تشدید میگردد، پدید میآید و منازعات براثر تخریب منبع که خود بهطور غیرمستقیم از دو عامل تقاضا و ساختار تاثیرپذیرفته و بر تشدید منازعات اثرگذار است بوجود میآیند. در هرصورت به نظر میرسد پس از آغاز منازعه مرتبط با آب، اجرای دیپلماسی با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و نه ابزارهای فنی به کشورها در برقراری ثبات منطقهای و پیگیری صلح کمک خواهد کرد. این نوشتار با تمرکز بر آسیای مرکزی تلاش می کند با استفاده از روشی توصیفی-تحلیلی، در چارچوب الگوی تحلیلی چهارگانه(نهادگرا، کنشگرا، ساختاری- عملکردی و سیستمی) تصویری شفاف از شرایط آبی این منطقه ارائه و در انتها با تاکید بر گستره دیپلماسی آب، راهکارهایی درجهت جلوگیری از گسترش رقابت آب به بحران ناشی از آب ارائه دهد.
محمد مهر آئین؛ امیر تیمور رفیعی؛ محمدنبی سلیم
چکیده
جغرافیای انسانی هندوستان به دلیل تکثر قومی و تنوع مذهبی، بستر مناسبی برای چالشهای سیاسی و اجتماعی این سرزمین فراهم آورده است. از آن جا که حدود ششصد سال، فرمانروائی هند با حکام مسلمان بود، اجرای سیاست مدبرانه مذهبی برای ثبات و انسجام سیاسی ضرورت تام داشت.حکومت گورکانیان که بر پهنه وسیعی از شبه قاره هند حکم می راند، بر پایه رواداری دینی ...
بیشتر
جغرافیای انسانی هندوستان به دلیل تکثر قومی و تنوع مذهبی، بستر مناسبی برای چالشهای سیاسی و اجتماعی این سرزمین فراهم آورده است. از آن جا که حدود ششصد سال، فرمانروائی هند با حکام مسلمان بود، اجرای سیاست مدبرانه مذهبی برای ثبات و انسجام سیاسی ضرورت تام داشت.حکومت گورکانیان که بر پهنه وسیعی از شبه قاره هند حکم می راند، بر پایه رواداری دینی نسبت به پیروان بودایی، هندو و سیک قلمروی خود رفتار کرد و حتی اکبرشاه کوشید با طرح اتحاد مذاهب، چالشها را به حداقل رساند؛ اما چرخش به سیاست تعصب آمیز و سختگیرانه مذهبی توسط اورنگ زیب، به ارکان امپراتوری گورکانی ضربه اساسی وارد کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیقی-توصیفی، به این پرسش پاسخ می دهد که با وجود درک گورکانیان از کیفیت جغرافیای انسانی و سیاسی هند، چرا سیاست تسامح مذهبی کنار گذاشته شد و نتیجه آن چه بود؟ مطالعات نشان می دهد که علاوه بر نقش موثر جانشینان اکبرشاه ، به ویژه اورنگ زیب در اولویت دادن به یک مذهب و پرهیز از تساهل دینی، بلکه ظهور تمایلات استقلال طلبانه مهاراجه ها و تغییر شکل تدریجی پراکندگی قومی هندوان، باعث لغو سیاست رواداری، افزایش نارضایتی و تضعیف پایه های حاکمیت گورکانیان شد
جغرافیای سیاسی
زهرا Nasimi؛ سیدهادی زرقانی؛ امیدعلی خوارزمی؛ حسین ربیعی
چکیده
منطقهگرایی یکی از سازوکارهای دولتها برای مقابله با بیثباتی و برقراری نظم و امنیت در مناطق مختلف جهان است و دولتهای ملی با استفاده از این شیوه به جنگها و منازعات پایان داده و به ثبات و امنیت نسبی دست یافتهاند. پرسشی که مطرح است این است که چرا این سازوکار تاکنون نتوانسته در منطقه خلیج فارس موفق عمل کند، در واقع مهمترین موانع ...
بیشتر
منطقهگرایی یکی از سازوکارهای دولتها برای مقابله با بیثباتی و برقراری نظم و امنیت در مناطق مختلف جهان است و دولتهای ملی با استفاده از این شیوه به جنگها و منازعات پایان داده و به ثبات و امنیت نسبی دست یافتهاند. پرسشی که مطرح است این است که چرا این سازوکار تاکنون نتوانسته در منطقه خلیج فارس موفق عمل کند، در واقع مهمترین موانع و چالشهای شکلگیری سازمان منطقهای خلیج فارس کداماند. در این راستا، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانهای و میدانی، در ابتدا مهمترین عوامل و زمینههای واگرایی را گردآوری و با روش «کدگذاری و مقولهبندی» غربال و در نهایت در قالب پنج بُعد اقتصادی، سیاسی، دفاعی- امنیتی، سرزمینی و فرهنگی- اجتماعی طبقهبندی کرده است. در مرحلۀ مطالعات میدانی، پرسشنامه به دو زبان عربی و انگلیسی ترجمه و در اختیار صاحبنظران همه کشورهای منطقه قرار گرفت. در تحلیل یافتهها برای ارزیابی وزن و اهمیت موانع و چالشهای شکلگیری سازمان منطقهای خلیج فارس از آزمون تی تک نمونهای و برای مقایسه نظرات پاسخدهندگان ایرانی و صاحبنظران کشورهای عرب منطقه در این زمینه از آزمون تی همبسته مستقل با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شده است. جهت ارزیابی مؤثرترین موانع و چالشها در تشکیل سازمان منطقهای خلیج فارس نیز از معادلات ساختاری PLS استفاده شده است.
جغرافیای سیاسی
هادی ویسی
چکیده
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و اثر آن بر تهدیدات منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران ...
بیشتر
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و اثر آن بر تهدیدات منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران در برابر تهدیدات خارجی تصمیم سازی و سیاستگذاری شده است. در این راستا، سیاست امنیت غذایی، کشاورزی محور اشتغالزایی و توسعه، خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی هم پوشانی زیادی با راهبرد خودکفایی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خودکفایی چه تأثیری بر امنیت آبی ایران داشته است. صورتبندی فرضیه پژوهش بیان میکند که سیاست و راهبرد خودکفایی زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است و ادامه این سیاست موجب تشدید خطرات محیط زیستی شده و میتواند امنیت ملی ایران را تهدید کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیل محتوایی انجام شده و داده های مورد نیاز تحقیق از اسناد و قوانین بالادستی ایران و به ویژه شش برنامه پنج سال توسعه جمهوری اسلامی ایران اخذ شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سیاست خودکفایی نه تنها به اهداف خود دست نیافته است بلکه زمینهساز تهدید امنیت آبی ایران شده است که ادامه این روند میتواند امنیت ملی ایران را نیز تهدید کند.
جغرافیای سیاسی
لیلا شیرعلی؛ فرزاد نویدی نیا؛ شیوا جلال پور؛ فریدون اکبر زاده
چکیده
چکیدهقفقاز جنوبی از مهمترین مناط÷ق ژئوپلیتیکی است که در طول دو دهه گذشته عرصه منافع متعارض قدرتهای منطقهای از جمله ترکیه و روسیه است. این تحقیق به دنبال تبیین منافع متعارض ترکیه و روسیه در قفقاز جنوبی از منظر ژئوپلتیک انتقادی است و این فرض را مطرح میکند که منافع متعارض دو کشور مذکور در قفقازجنوبی با فاصله گرفتن از ژئوپلیتیک ...
بیشتر
چکیدهقفقاز جنوبی از مهمترین مناط÷ق ژئوپلیتیکی است که در طول دو دهه گذشته عرصه منافع متعارض قدرتهای منطقهای از جمله ترکیه و روسیه است. این تحقیق به دنبال تبیین منافع متعارض ترکیه و روسیه در قفقاز جنوبی از منظر ژئوپلتیک انتقادی است و این فرض را مطرح میکند که منافع متعارض دو کشور مذکور در قفقازجنوبی با فاصله گرفتن از ژئوپلیتیک سنتی، در قالب استعارههای قدرت، فضا و هویت قابل تبیین است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از نظریه ژئوپلیتیک انتقادی این موضوع را بررسی کرده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ذهنیت مقامات روسیه در قفقاز جنوبی بر مبنای تسلط بیش از دو قرن بر این منطقه، لزوم باقی ماندن در حوزه نفوذ مسکو، و لزوم دور نگهداشتن غرب از آن است. گفتمانسازی مقامات ترکیه در قفقاز جنوبی بر مبنای عمق استراتژیک، مسیر اتصال به اروپا و آسیای مرکزی و موازنهسازی است. بر اساس استعاره قدرت، روسیه و ترکیه قفقاز جنوبی را منطقه نفوذ ژئوپلیتیک خود میدانند. در استعاره فضا روسیه به وسیله حضور در سرزمینهای اوراسیا که قفقاز نیز بخشی از آن است و ترکیه با نوعثمانیگرایی و ژئوپلیتیک تمدنی سعی میکنند فضای منطقه را به نفع خود مدیریت کنند. در استعاره هویت روسیه این منطقه را عرصه «هویت روسی» و حضور روستباران میبیند. برای ترکیه نیز کنشگری بر مبنای اسلامگرایی میانهرو و عرفیگرایی اهمیت دارد.