ملیحه مهدی پور؛ علی اصغر داودی؛ اهورا راهبر
چکیده
جامعه ایران در یک سده اخیر درگیر گونههای مختلفی از منازعه سیاسی بوده که موضوع پژوهشهای مختلف قرار داشته است؛ اما موضوعی که کمتر بدان پرداختهشده، سویههای جنسیتی منازعه سیاسی در ایران، بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی است. مقاله حاضر در پی واکاوی نقش جنسیت در شکلدهی به منازعات سیاسی در این مقطع زمانی است و پرسشی که بدان پرداختهشده ...
بیشتر
جامعه ایران در یک سده اخیر درگیر گونههای مختلفی از منازعه سیاسی بوده که موضوع پژوهشهای مختلف قرار داشته است؛ اما موضوعی که کمتر بدان پرداختهشده، سویههای جنسیتی منازعه سیاسی در ایران، بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی است. مقاله حاضر در پی واکاوی نقش جنسیت در شکلدهی به منازعات سیاسی در این مقطع زمانی است و پرسشی که بدان پرداختهشده این است که تا چه حد فضای جنسیتی پساانقلابی ایران بر منازعات سیاسی تأثیر داشته است؟ با استفاده از مفاهیم ژئوپلتیک جنسیت و فضای جنسیتی برگرفته از آثار پییر بوردیو، و با بهرهگیری از روش تاریخی، سعی شده به بررسی موضوع پژوهش پرداخته شود. یافتهها نشان میدهد که درنتیجه رخدادهای ناشی از تحولات انقلابی و نیز دگرگونیهای جمعیتی و در کنار آن روند جهانیشدن، گسل مربوط به جنسیت در ایران فعال و بهتدریج بر عمق آن افزودهشده است. نوع سیاستگذاریهای عمومی برآمده از فضای ایدئولوژیک پساانقلابی، زن را بهمثابه «دیگری» تعریف میکرد که بهواسطه جنسیت خود از ورود به بسیاری از فضاهای عمومی منع میگردید. روند شرعیسازی حقوق زنان نیز معطوف به کنترل بدن زن و تحمیل مجموعه تمهیدات و شرایطی بود که زنان صرفاً بهواسطه جنسیت خود، مجبور به پذیرش و رعایت آنها میشدند. این عوامل به شکلگیری گفتمان تک جنسیتی نابرابر انجامید که زنان بهصورت ذهنی خود را قربانی بالقوه آن میپنداشتند. ازاینرو، آنها به بازتولید خود پرداخته و برای باز توزیع قدرت و ارزشهای موجود، مبازات مسالمتآمیزی را به راه انداختند. ازاینرو، به نظر میرسد که جنسیت به یکی از مؤلفههای عمده منازعه در آینده سیاست ایران تبدیل شود.