علی اصغر پیله ور؛ اشکان عصمت یار؛ امید پیریان کلات
چکیده
استانهای مرزی ایران همواره در فرآیند توسعه با نابرابری، عدم تعادلهای فضایی و محرومیت مواجه بوده اند. این مقاله با هدف تعادل بخشی به روند رشد و توسعه شهرستان های استانِ کرمانشاه بر مبنای مدل حکمروایی شایسته ارائه شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی–توسعه ای است؛ جامعه پژوهش، کل استان کرمانشاه و ...
بیشتر
استانهای مرزی ایران همواره در فرآیند توسعه با نابرابری، عدم تعادلهای فضایی و محرومیت مواجه بوده اند. این مقاله با هدف تعادل بخشی به روند رشد و توسعه شهرستان های استانِ کرمانشاه بر مبنای مدل حکمروایی شایسته ارائه شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی–توسعه ای است؛ جامعه پژوهش، کل استان کرمانشاه و نیز نمونۀ پژوهش در بخش تحلیل وضعیت تحقق حکمروایی، 101 مورد از کارکنان میانی و پایۀ ادارات کل سازمان های اجرایی مرتبط با آمایش استان می باشد. پژوهش در 2 مرحله انجام و تحلیلشده است. در مرحله اول، 11 شاخص موثردر روند رشد و توسعه شهرستان های استان مرزی کرمانشاه در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی، شناسایی، انتخاب و در قالب مدل تاپسیس تحلیلشدهاند. در مرحله دوم، اصول 6 گانه حکمروایی شایسته ازطریق آزمون فریدمن و آزمونT بررسی و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح توسعهیافتگی دارای شکاف عمیق بوده و ازیکطرف امکان رقابتپذیری اقتصادی در سطح محلی، منطقهای، ملی و حتی با استان همجوار در کشور عراق در حداقل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد سه اصلِ مشارکت با مقدار 0.0001، کارایی با مقدار 0.019و اثربخشی با مقدار0.0016 از اصول حکمروایی شایسته، در استانِ مرزی کرمانشاه از شرایط عادی و مناسبی برخوردار نیستند. به همین منظور می توان از مهمترین راهبردهای مؤثر جهت بهبود شرایط نتیجه گرایی، اثربخشی و مشارکت در استان کرمانشاه، به: تقسیمکار مناسب و تأکید بر شایسته سالاری، گزارش دورهای از کیفیت ارائه خدمات در شهرستان ها به متولیان امور، تحقق الگوی متوازن توسعه چندمرکزی در استان، تهیه برنامه برای استفاده از ظرفیت همجواری استان کرمانشاه با کشور عراق با توجه به اشتراکات دو کشور، اشاره نمود.
نجات محمدی فر؛ علی مرادی
چکیده
هدف این پژوهش مؤلفههای فرهنگی مرزنشینان و نقش آن در امنیت پایدار مناطق مرزی کرمانشاه است که در قالب فرضیه؛ بین مؤلفههای فرهنگی مرزنشینان و امنیت پایدار مناطق مرزی رابطه معنادار وجود دارد، موردبررسی و آزمون قرارگرفته است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد؛ بهنحویکه برای بعد کمی از پیمایش و برای بعد کیفی آن از روش ...
بیشتر
هدف این پژوهش مؤلفههای فرهنگی مرزنشینان و نقش آن در امنیت پایدار مناطق مرزی کرمانشاه است که در قالب فرضیه؛ بین مؤلفههای فرهنگی مرزنشینان و امنیت پایدار مناطق مرزی رابطه معنادار وجود دارد، موردبررسی و آزمون قرارگرفته است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد؛ بهنحویکه برای بعد کمی از پیمایش و برای بعد کیفی آن از روش گرند تئوری استفاده به عمل آمد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل صاحبنظران و متخصصین آگاه به موضوع پژوهش بودند. روش نمونهگیری در بخش کیفی بهصورت هدفمند از نوع گلوله برفی بود، که با تعداد 30 نخبه و صاحبنظر به اجماع نظری رسید. در بخش کمی جامعه آماری شامل شهروندان مناطق مرزی استان کرمانشاه بودند. که تعداد این افراد بر اساس برآوردهای اولیه 540 نفر بودند. ابزار گردآوری اطلاعات؛ مصاحبههای نیمهساختاریافته و پرسشنامههای محققساخته بود. جهت تجزیهوتحلیل دادهها بعد از انجام مصاحبهها از روش تحلیل کدگذاری برای شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای فرهنگی و امنیت پایدار مرزی استفاده شد. همچنین در قسمت کمی مطالعه از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل نشان میدهد که امنیت پایدار مرزی از دیدگاه پاسخگویان دارای 19 واحد معنایی میباشد که در شش مقوله مشترک «امنیت اقتصادی»، «امنیت اجتماعی»، «امنیت سیاسی»، «امنیت زیستمحیطی»، «امنیت نظامی» و «امنیت فرهنگی» قرار گرفتند. از طرفی ابعاد فرهنگی مرزنشینان مشتمل بر شش بُعد «مشارکت و تعاون»، «انسجام فرهنگی»، «تعامل دوطرفه»، «بصیرت و آگاهی»، «ایدئولوژی» و «غیرت و جوانمردی» قرار گرفتند. ماتریس همبستگی بین مقولههای فرهنگی و امنیت پایدار مرزی نشان میدهند که ارتباط معنادار و مستقیمی بین هر یک از مؤلفههای این ماتریس وجود دارد. میتوان گفت دو مقوله هستهای امنیت پایدار مرزی و مؤلفههای فرهنگی ششگانه مرزنشینان در یک رابطه متقابل با هم قرار دارند؛ بهنحویکه در تعامل دوطرفه این مؤلفهها، سامان اجتماعی در مرزها شکل میگیرد و مرزنشینان شاهد نوعی امنیت پایدار میباشند.
محمد رئوف حیدری فر
چکیده
فضای شخصی، خانگی، همسایگی، روستا، شهر، استان، ایالت، ناحیه، منطقه، قلمرو، استان، بخش، کشور، قاره، نیمکره وشاید سیاره از جمله مفاهیمی هستند که در جغرافیای سیاسی بررسی می شود. هریک از این فضاها دارای مفاهیم ومقاصد خاصی و متنوعی برای مردم هستند؛ یعنی تعریف هریک از این مفاهیم منوط به تعریف دیگری است. اما هر فرد یک فضای شخصی دارد، فضایی ...
بیشتر
فضای شخصی، خانگی، همسایگی، روستا، شهر، استان، ایالت، ناحیه، منطقه، قلمرو، استان، بخش، کشور، قاره، نیمکره وشاید سیاره از جمله مفاهیمی هستند که در جغرافیای سیاسی بررسی می شود. هریک از این فضاها دارای مفاهیم ومقاصد خاصی و متنوعی برای مردم هستند؛ یعنی تعریف هریک از این مفاهیم منوط به تعریف دیگری است. اما هر فرد یک فضای شخصی دارد، فضایی در پیرامون بدن خود با مرزهای نامرئی که در آن مزاحمان و میهمانان ناخوانده جایی ندارند. امروزه با پیشرفت فناوری و گسترش وسایل ارتباطجمعی، مسئلهی فضای شخصی نیاز به بازتعریف و نگاه تازهای دارد. مسلماً آشنایی با این مفهوم، به فرد کمک میکند تا در ارتباطات خود، اجازه ندهد کسی از حدومرز خصوصیاش عبور کند. پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی است و از نظر روش، یک تحقیق توصیفی- پیمایشی است. هدف اصلی پژوهش، بررسی قلمروسازی در فضای شخصی افراد در شهر کرمانشاه است. براین اساس، این سوال همواره برای جغرافیدانان سیاسی وجود دارد که فضای شخصی در این شهر وجود دارد یا خیر؟ کیفیت و ترتیب و سلسله مراتب آن چگونه می باشد؟ برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه و تحلیل آن از طریق Spss استفادهشده است. متغیرهای مورد بررسی در پژوهش عبارتاند از: فاصله صمیمانه یا حریم خصوصی، فاصله اجتماعی، فاصله عمومی، فرهنگ و فضای ارتباطی. جامعه مورد مطالعه نیز شامل کلیه افراد از طبقات و صنف های مختلف و تحصیل کرده شهر کرمانشاه می باشد و نمونه مورد مطالعه شامل 299 نفر از افراد فوق به صورت نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که هر فردی یک فضای خاصی در پیرامون خود دارد که مرزهای آن نامرئیاند؛ به عبارتی فضای شخصی در شهر کرمانشاه براساس هدفی که در فوق تعریف شد وجود دارد.