محمد رئوف حیدری فر؛ نگین رسولی
چکیده
استراتژی و هنجار امریکا در بخش سیاسی در برخورد با کشورها به شکل یکسانی نیست و دارای ماهیتی متفاوت میباشد؛ استراتژی ایالاتمتحده در خاورمیانه بهعنوان یکی از مستعدترین مناطق ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. مذاهب متفاوت، منابع نفت و گاز، تشکیل کشور اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، رقابتهای منطقهای و جهانی ...
بیشتر
استراتژی و هنجار امریکا در بخش سیاسی در برخورد با کشورها به شکل یکسانی نیست و دارای ماهیتی متفاوت میباشد؛ استراتژی ایالاتمتحده در خاورمیانه بهعنوان یکی از مستعدترین مناطق ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. مذاهب متفاوت، منابع نفت و گاز، تشکیل کشور اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، رقابتهای منطقهای و جهانی قدرتهای بزرگ مانند چین و روسیه، مسائل هستهای ایران و غیره سبب شده امریکا در معادلات بینالمللی خود توجه بیشتری به خاورمیانه داشته باشد. در این پژوهش علت تغییر و تنوع استراتژیهای ایالاتمتحده امریکا در قبال خاورمیانه با محوریت ایران بررسی میشود. روش پژوهش از نوع توصیفی – میدانی میباشد و فرضیات آن با استفاده از روش آماری همبستگی اسپرمن، مدل نزدیکترین فاصله تا راهحل ایدئال(topsis) و ژئوکالچر شیعه و تنظیم پرسشنامه موردبررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد آنچه بیش از همه موجب اتخاذ استراتژیهای متفاوت امریکا و پافشاری به ماندن در خاورمیانهشده مسئله تأمین انرژی فعلی و آتی خود برای صنایع این کشور( sig=0.304 ) میباشد؛ همچنین ازنظر وزن ژئوپلیتیکی در میان کشورهای خاورمیانهاین ایران(Di=0.14356) است که بیشترین توجه استراتژیک امریکا را به خود جلب کرده است، بهعبارتدیگر بزرگترین کشور مانع درراه رسیدن به اهداف امریکا، ایران میباشد. درنهایت ژئوکالچر شیعه یکی از مهمترین عواملی است که موجب میشود سیاستهای امریکا( بهویژه در خصوص کشور اسرائیل، بازار انرژی و حضور رقبای روس و چینی) در منطقه بهویژه در کشورهای شیعهنشین با مشکلات عدیدهای روبرو شود.
امیر فتحی؛ محمد میره ای؛ کرامت اله زیاری؛ عباس علی پور؛ سیدمصطفی هاشمی
چکیده
تهدیدهای امنیتی و دفاعی از ابعاد اصلی تهدید علیه واحدهای سیاسی محسوب میشوند. به لحاظ کارکردهای ویژهای که امنیت و دفاع در واحدهای سیاسی دارند، تهدیدهایی ازایندست میتوانند نقش مؤثری در شکلگیری تصمیمهای مختلف در این واحدها داشته باشند. بنابراین این پژوهش به دنبال شناسایی، بررسی و تحلیل، تهدیدهای امنیتی-دفاعی آمایش سرزمین، ...
بیشتر
تهدیدهای امنیتی و دفاعی از ابعاد اصلی تهدید علیه واحدهای سیاسی محسوب میشوند. به لحاظ کارکردهای ویژهای که امنیت و دفاع در واحدهای سیاسی دارند، تهدیدهایی ازایندست میتوانند نقش مؤثری در شکلگیری تصمیمهای مختلف در این واحدها داشته باشند. بنابراین این پژوهش به دنبال شناسایی، بررسی و تحلیل، تهدیدهای امنیتی-دفاعی آمایش سرزمین، سطحبندی شهرستانهای استان البرز بر اساس این تهدیدها و گزینش راهکارهای آمایشسرزمینی برای آنها میباشد. این تهدیدها از طریق مطالعات اسنادی، پیمایشی و مصاحبهای گردآوری شدهاند. سپس با نخبان جهت پایایی پرسشنامه، رتبه دهی به هرکدام از شهرستانها از لحاظ تهدیدهای موجود و انتخاب راهکارها مصاحبه به عمل آمده است. بهمنظور رتبهبندی شهرستانهای مختلف استان البرز از لحاظ تهدیدهای موجود، مدل ویکور را به کار گرفته است. همچنین برای وزندهی شاخصها در مدل ویکور از آنتروپی شانون استفاده شده است. از نتایج این پژوهش چنین بر میآید که در بین شهرستانهای استان البرز شهرستان کرج به عنوان مرکز استان دارای بیشترین تهدیدهای سیاسی، امنیتی و دفاعی است. مهمترین دلیل تمرکز تهدیدها در کرج، میتواند تمرکز خدمات، امکانات و دسترسیهای مختلف استانی در این شهرستان باشد. همچنین دیگر شهرستانها به دلیل عدم ارائه خدمات مناسب و درخور جمعیت نیز دارای تهدیدهای گوناگون در گروههای مختلف میباشند. نتایج نشان میدهد که از بین گروههای مختلف تهدیدها، تهدیدهای اقتصادی دارای بالاترین درصد اهمیت از لحاظ میزان تأثیرگذاری بر شهرستانهای مختلف استان البرز است. بعد از تهدیدهای اقتصادی، تهدیدهای محیطی و زیستمحیطی بیشترین اهمیت را در استان دارند. برای خروج استان ـ بهویژه شهرستان کرج ـ از وضعیت تهدیدزای موجود، در پایان به ارائه راهکار پرداخته ایم. یکی از مهمترین راهکارهای آمایشسرزمینی برای کاستن از مسائل و مشکلات شهرستانهای استان البرز، تمرکززدایی از کرج و ارائه امکانات و خدمات در دیگر شهرستانهاست.
میرنجف موسوی؛ محمد ویسیان؛ حکیمه خلیفی پور
چکیده
از مهمترین عوامل تهدیدکننده امنیت یک جامعه، وجود نابرابریهای فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است. این نابرابریهای توسعهای، شکافهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را عمیقتر میکند. دراینبین مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری ازجمله: خالی شدن سکنه، مهاجرت مرزنشینان، جدای گزینی از برنامههای توسعه کشور، عدم امنیت پایدار و... ...
بیشتر
از مهمترین عوامل تهدیدکننده امنیت یک جامعه، وجود نابرابریهای فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است. این نابرابریهای توسعهای، شکافهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را عمیقتر میکند. دراینبین مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری ازجمله: خالی شدن سکنه، مهاجرت مرزنشینان، جدای گزینی از برنامههای توسعه کشور، عدم امنیت پایدار و... مواجهاند که این امر ضرورت انجام مطالعات علمی و نظمبخشی به تصمیمگیری از طریق تدوین و اولویت بندی راهبردها و برنامههای توسعه کارآمد در چارچوب آمایش مناطق مرزی را انکارناپذیر میسازد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و میدانی (بر اساس پرسشنامه) در قالب طیف لیکرت است. در این پژوهش بر اساس نظرات کارشناسان نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای امنیت پایدار در منطقه در قالب مدل SWOT مطالعه، شناسایی و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که وضعیت توسعه امنیت پایدار استان کردستان از الگوی تهاجمی (SO) تبعیت میکند. با توجه به تعریف این الگو، باید راهبردهایی را اتخاذ کرد که با بهرهگیری از نقاط قوت درصدد بهرهبرداری از فرصتها برآییم و بتوانیم به توسعه پایدار امنیت دستیابیم. درنهایت از روش QSPM با توجه به شرایط فعلی، اولویتبندی راهبردهای مناسب در جهت آمایش مناطق مرزی مشخص گردید. یافتههای حاصل از اولویت بندی راهبردها نشان میدهد که از بین راهبردهای تدوینشده بالاترین جذابیت مربوط به آمادهسازی حداکثری نیروی انتظامی جهت مقابله با ناامنیهای احتمالی با نمره 65/6 است و پایینترین جذابیت به راهبرد مبارزه با اشرار و قاچاقچیان در سطح استان با نمره 15/5 تعلق دارد.