حسن نورعلی؛ زهرا پیشگاهی فرد
چکیده
قسمت اعظمی از فرایند توسعه ژئوپلیتیک، مرهون نظریههایی بوده است که در دو قرن اخیر توسط دانشمندان جهانی اندیش مطرحشده است. نظریههای ژئوپلیتیکی با ماهیت پیشبینی وقایع نظام آینده جهانی، عموماً با مرکزیت موقعیتهای جغرافیایی مختلف در عرصه رقابت قدرت جهانی مطرحشدهاند. هدف اصلی این پژوهش، با روش جمعآوری داده به شکل اسنادی ...
بیشتر
قسمت اعظمی از فرایند توسعه ژئوپلیتیک، مرهون نظریههایی بوده است که در دو قرن اخیر توسط دانشمندان جهانی اندیش مطرحشده است. نظریههای ژئوپلیتیکی با ماهیت پیشبینی وقایع نظام آینده جهانی، عموماً با مرکزیت موقعیتهای جغرافیایی مختلف در عرصه رقابت قدرت جهانی مطرحشدهاند. هدف اصلی این پژوهش، با روش جمعآوری داده به شکل اسنادی و کتابخانهای و شیوۀ تحلیل اطلاعات توصیفی – تحلیلی، واکاوی نقش ایالاتمتحده در نظریههای ژئوپلیتیک سه دوره کلاسیک، مدرن و پستمدرن با رجوع به منابع معتبر بینالمللی بر اساس دو طیف ازنظریهپردازان آمریکایی و غیر آمریکایی میباشد. در این مقاله با بررسی 30 نظریه از تئوریسینهای ژئوپلیتیک استدلال شده است که هر کدام از این اندیشمندان سعی دارند که با توجه به استراتژی و منافع کشور خود، بهنوعی نقش ایالاتمتحده را در نظم جهانی بهعنوان تهدید یا فرصت در نظام ژئوپلیتیک جهانی، به دولتمردان کشور خود یا جهانیان بازنمایی کنند؛ بنابراین، از سرآغازنظریهپردازی ژئوپلیتیکی در اواخر قرن نوزدهم تا سال 2020، ردپای هژمونیک ایالاتمتحده همواره به چشم میخورد.
حسن نورعلی؛ زهرا پیشگاهی فرد
چکیده
نظم ژئوپلیتیک جهانی پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی دچار سیالیت گشت و تغییر ابعاد از ژئواستراتژی به بُعدهای متکی بر اقتصاد و فرهنگ را در دهههای پایانی قرن بیستم شاهد بودیم. در این میان نظریههای ژئوکالچر والرشتاین و برخورد تمدنهایهانتینگتن چندان درست ازآب درنیامد تا شاهد شکل گیری یک نظم ژئوپلی نومیک در قرن بیست و یکم ...
بیشتر
نظم ژئوپلیتیک جهانی پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی دچار سیالیت گشت و تغییر ابعاد از ژئواستراتژی به بُعدهای متکی بر اقتصاد و فرهنگ را در دهههای پایانی قرن بیستم شاهد بودیم. در این میان نظریههای ژئوکالچر والرشتاین و برخورد تمدنهایهانتینگتن چندان درست ازآب درنیامد تا شاهد شکل گیری یک نظم ژئوپلی نومیک در قرن بیست و یکم باشیم که پیشتر از سوی دمکو و وود[1] و افتاب کازی[2] مفهوم پردازی شده بود. نگارندگان با استفاده از اصطلاح آنها، نظریه نوینی را تحت عنوان "ساختار ژئوپلی نومیک نظام جهانی" برای قرن بیست و یکم ارائه می دهند که بر اساس مولفههای اقتصاد، سیاست و جغرافیا شکل گرفته است. مقاله حاضر از نوع پژوهشهای بنیادی و نظری بوده و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانهای و با استفاده از کتب و مقالات علمی و همچنین وبگاههای معتبر و یا مرجع به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در نظم ژئوپلی نومیک نوین، یک توازن شکننده چندقطبی با محوریت 4 قدرت ایالات متحده، چین، روسیه و هند شکل گرفته است و انرژی و بنادر، به همراه کریدورها و مسیرهای ژئوترانزیتی مولفههای ژئوپلی نومیکی هستند که باعث "ثقل جغرافیایی رقابت قدرتی" در آسیای مرکزی-اوراسیا به عنوان "منطقه هسته" ساختار شده است.