جغرافیای سیاسی
دانیال رضاپور؛ صدیقه آذین
چکیده
با توجه به تغییر و تحولهایی که در سالهای اخیر در هرم قدرت جهانی پدید آمده است، فناوری هوش مصنوعی مولفه بنیادین مهمی است که باعث میشود کشورهای مالک آن توان رقابت ژئوپلیتیکی بیشتری پیدا کنند و بتوانند توازن قوا را در نظام بین-الملل به نفع خود بر هم بزنند. بر این اساس روسیه در مسیر ارتقا جایگاه خود در نظام بینالملل در پی توسعه و کاربرد ...
بیشتر
با توجه به تغییر و تحولهایی که در سالهای اخیر در هرم قدرت جهانی پدید آمده است، فناوری هوش مصنوعی مولفه بنیادین مهمی است که باعث میشود کشورهای مالک آن توان رقابت ژئوپلیتیکی بیشتری پیدا کنند و بتوانند توازن قوا را در نظام بین-الملل به نفع خود بر هم بزنند. بر این اساس روسیه در مسیر ارتقا جایگاه خود در نظام بینالملل در پی توسعه و کاربرد فناوری هوش مصنوعی در عرصههای مختلف به ویژه نظامی است. با این استدلال هدف مقاله بررسی راهبرد کرملین باتوجه به استفاده از هوش مصنوعی در آسیای مرکزی است، بر این مبنا این سوال طرح میشود که روسیه در چارچوب استفاده از هوش مصنوعی چه اهدافی را در آسیای مرکزی دنبال میکند و به دنبال آن با چه چالشهایی روبه رو است؟ از آنجا که روسیه به طور سنتی قدرتی با برتری نظامی در نظام بینالملل و مخصوصا در خارج نزدیظرفیتهای فناوری هوش مصنوعی در طیف وسیعی از کاربردهای نظامی شامل فروش تسلیحاتکسب برتری اطلاعاتی، حملات سایبری، سامانههای بدون سرنشین و... در آسیای مرکزی محقق شود. البته چالشهایی همانند محدودیتهای اقتصاد ملی، توانایی علمی و تحریمهای بینالمللی به نظر میرسد در بخش اقتصادی روسیه این کشور را با مشکل رو به رو خواهد ساخت. با این ملاحظه یافتههای به دست آمده نشان از صدق فرض موجود در قبال موضوع روسیه و اهدافش در آسیای مرکزی با تکیه بر اهرم فناوری هوش مصنوعی دارد. روش تحقیق مقاله کیفی و مبتنی بر توصیف و تحلیل و جمعآوری اطلاعات از منابع اسنادی –کتابخانهای و صفحات اینترنتی است.
دانیال رضاپور؛ رضا سیمبر؛ احمد جانسیز
چکیده
ساختار ژئوپلیتیکی اوراسیای بزرگ[1] بعد از فروپاشی شوروی؛ روسیه، چین، آمریکا و اتحادیه اروپا را مجبور به رقابت بر سر اوکراین و دریای جنوبی چین کرده است. از چشمانداز مسکو و پکن، گسترش آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا به شرق با هدف تحدید نفوذ منطقهای روسیه و چین طرحریزی شده بود. براین اساس، اوکراین و دریای جنوبی چین نیز به حوزهای ...
بیشتر
ساختار ژئوپلیتیکی اوراسیای بزرگ[1] بعد از فروپاشی شوروی؛ روسیه، چین، آمریکا و اتحادیه اروپا را مجبور به رقابت بر سر اوکراین و دریای جنوبی چین کرده است. از چشمانداز مسکو و پکن، گسترش آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا به شرق با هدف تحدید نفوذ منطقهای روسیه و چین طرحریزی شده بود. براین اساس، اوکراین و دریای جنوبی چین نیز به حوزهای برای کشمکش میان روسیه، چین و بازیگران غربی بر سر نفوذ منطقهای و حتی عاملی برای اختلاف میان آمریکا و اتحادیه اروپا منجر شد که این مسأله بستر تشدید تنشها و افزایش بىثباتى در منطقه اوراسیای بزرگ را فراهم کرده است. با بیان این مقدمه، مولفین سوال اصلیود را این چنین مطرح میکننـد که تنش و اختلافات ژئوپلیتیکی بین آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه در قبال بحران اوکراین و اختلافات آمریکا با چین در دریای جنوبی چین و عدم همراهی اتحادیه اروپا با هژمون چه تاثیری بر روابط چندجانبه میان این چند کشور در بحرانهای اخیر داشته است؟ فرضیه مقاله اینگونه مطرح میشود که اختلافات و تنشهای میان اتحادیه اروپا، آمریکا، روسیه و سرپیچی از خواستههای هژمون در بحران اوکراین، تشدید اختلافات آمریکا، چین و همکاریهای سیاسی، اقتصادی اتحادیه اروپا با دو کشور روسیه و چین ضمن تضعیف روابط امنیتی اتحادیه اروپا با آمریکا، زمینه را برای گذار از نظام تکقطبی به نظام چندقطبی فراهم نموده است.