الهام صباغ؛ مهناز گودرزی
چکیده
روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیایمرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بینالمللی و مناسبات منطقهای برخوردار گشتهاند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که بهصورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصتهای فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یکسو بر پایه عوامل ...
بیشتر
روابطِ میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای آسیایمرکزی، که به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جایگاهی روزافزون در معادلات بینالمللی و مناسبات منطقهای برخوردار گشتهاند از آن نظر اهمیت فراوانی دارد که بهصورت بالقوه منبع تهدیدها و فرصتهای فراوان برای ایران است. سیاست خارجی ایران در این منطقه، از یکسو بر پایه عوامل همگرایی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصتها و زمینههای نفوذ و همکاری، برخوردار بوده است و از سوی دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالشها و تهدیداتی مواجه بوده که برآیند این امر، همواره بر جهتگیری سیاست خارجی ایران در منطقه آسیایمرکزی، تأثیر داشته است. جمهوری اسلامی ایران به سبب ویژگیهای منحصربهفردی که در منطقه خاورمیانه دارد، نیازمند آن است تا همواره مراودات خود با کشورها همسایه و منطقههای همجوار را گسترش دهد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سالهای آینده در آسیایمرکزی، سیاستی با هزینههای بالا خواهد بود. زیرا در شرایطی که دیگر دولتها دغدغههای امنیتی جمهوری اسلامی را تجدیدنظرطلبی ارزیابی میکنند، و مبنای مقابله با آن را دارند، جمهوری اسلامی مجبور خواهد شد که هزینههای بسیار بیشتری برای سیاستهای خود پرداخت کند. اساسا پرهزینه کردن سیاستهای منطقهای ایران میتواند یکی از اهداف رقبا و دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای آن باشد. به همین جهت، مهم و ضروری است که به مساله ایران و نقش آن در آسیایمرکزی بیشتر از پیش توجه کرد. لذا، پژوهش حاضر مسیر و تحلیلی بر این مبحث مهم و ضروری است. بر پایه چنین مفروضی، بهمنظور شناسایی و تبیینِ هویتِ سیاستخارجی در منطقه آسیایمرکزی سوال اصلی پژوهش این است که: «سیاست خارجی ایران در منطقه آسیایمرکزی در چه ابعادی موفق و در کدامیک از آنها ناکام بوده است؟» در پاسخ به این پژوهش این فرضیه مطرح است که «عدم وجود سیاستخارجی چندوجهی (منعطف) با درنظرگرفتن سهمِ هرکدام از بخشهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در موفقیتها و ناکامیهای سیاستخارجی ایران در آسیایمرکزی تأثیرگذار بوده است». روش انجام این پژوهش، کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است و دادههای آن از طریق مطالعات کتابخانهای اسنادی گردآوری و در چارچوب سیاست خارجی، بررسی و تحلیلشدهاند.
حسین یعقوبی؛ مهناز گودرزی؛ مهرداد صادقی
چکیده
تحلیل مؤلفههای تأثیرگذار فرهنگ ملی ایران بر قدرت منطقهای ایران در غرب آسیا هدف این پژوهش میباشد . روش این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد کمی متکی به پرسشنامه است، جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از نخبگان حوزه فرهنگ ملی شامل: اساتید دانشگاه استان اصفهان و خارج از استان، مراکز فرهنگی و مدیران راهبردی که به صورت تصادفی میباشد از طریق ...
بیشتر
تحلیل مؤلفههای تأثیرگذار فرهنگ ملی ایران بر قدرت منطقهای ایران در غرب آسیا هدف این پژوهش میباشد . روش این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد کمی متکی به پرسشنامه است، جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از نخبگان حوزه فرهنگ ملی شامل: اساتید دانشگاه استان اصفهان و خارج از استان، مراکز فرهنگی و مدیران راهبردی که به صورت تصادفی میباشد از طریق آلفای کرونباخ روایی تایید و پرسشنامه محقق ساخته لیکرتی به صورت پرس لاین در اختیار پرسشگران قرار گرفته که پس از جمع آوری اطلاعات از طریق 2 آمار توصیفی (دموگرافی شامل سن و جنس ،تحصیلات)و آمار استنباطی (آزمون tنمونه ای ،تحلیل عاملی و...)از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پاسخ به سوالات پژوهش در مورد تاثیر گذاری کلی فرهنگ ملی بر قدرت منطقه ای دو مولفه موقعیت سرزمینی و استکبار ستیزی و غرور ایرانی ازبعد ملی بر قدرت منطقه ای تاثیر گذار بوده است، اما بقیه مولفه ها ،آداب و رسوم، تاریخ و تمدن ایرانی ،عناصرقومی و مذهبی ، مهمان نوازی، کمک های بشردوستانه و حمایت از مستضعفین و محرومان تاثیر گذار نبوده است.دربعد دینی و ارزشی همه مولفه ها،شهادت طلبی،حمایت ازنهضت های آزادیبخش،دفاع از نظام و ارزش های اسلامی،الگوی مردم سالاری دینی،ولایت مداری،انتظار ومنجی گرایی با توجه به وضعیت هویتی ومناسبات واشتراکات دینی با برخی همسایگان بر قدرت منطقه ای تاثیر گذاری بالایی را نشان داده است.