جغرافیای سیاسی
سمیرا چناری؛ هادی اعظمی؛ محسن جانپرور؛ عیسی ابراهیم زاده
چکیده
مسائل مرتبط با منابع آب فرامرزی یک چالش سیاسی-اجتماعی و در نهایت زیستمحیطی محسوب میشود، زیرا دسترسی به آب شیرین و مدیریت بهینهی آن میتواند بهعنوان یک ابزار قدرت در روابط بین کشورهای مختلف و درون جوامع عمل نماید. دیپلماسی آب به عنوان یک فرایند میتواند برای رفع تنشهای مرتبط با آب و تسهیل همکاری میان کشورها دارای منابع آب ...
بیشتر
مسائل مرتبط با منابع آب فرامرزی یک چالش سیاسی-اجتماعی و در نهایت زیستمحیطی محسوب میشود، زیرا دسترسی به آب شیرین و مدیریت بهینهی آن میتواند بهعنوان یک ابزار قدرت در روابط بین کشورهای مختلف و درون جوامع عمل نماید. دیپلماسی آب به عنوان یک فرایند میتواند برای رفع تنشهای مرتبط با آب و تسهیل همکاری میان کشورها دارای منابع آب مشترک عمل نماید. اما این مفهوم جدید و نوظهور برای ارائهی یک فرایند از پشتوانهی نظری و علمی کافی برخوردار نیست. به همین جهت در این مقاله با بسط مفهومی دیپلماسی آب تلاش شد گامبهگام مسیرهای دیپلماسی آب برای زمینههای مختلف و اقدامات دیپلماسی آب مرتبط به عملکرد در نهایت بهصورت نقشهراه دیپلماسی آب ارائه شود. برای این منظور ابتدا رویکردهای موجود در دیپلماسی آب با روش توصیفی-تحلیلی مورد بحث قرار گرفت و با یافتن مولفههای کانونی در دیپلماسی آب شامل بازیگران، منافع، قدرت و اهداف، نقشهراه دیپلماسی آب مبتنی بر مزایای رویکردها ارائه شد. این نقشهراه دیپلماسی آب با طراحی راهکارها و چارچوبهای راهبردی در دیپلماسی آب فرایندی از انتقال شرایط موجود به مطلوب را ارائه میدهد که به تنظیم روابط میان کشورها و نهادهای مختلف کمک میکند و از طریق آن به ایجاد همکاریها، توافقها و گفتوگوهای مؤثر میان کشورها و پایداری در زمینهی آب منجر خواهند شد.
جغرافیای سیاسی
علی حکیمی خرم؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی
چکیده
با بروز تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی نوظهور، فرایند نقشآفرینی ایران در منطقه، ابعاد پیچیدهای یافته است. از اینرو، طرح راهبردهای امنیت منطقهای متناسب با تحولات و روزآمدسازی آن، اجتناب-ناپذیر است. سوال اصلی پژوهش این است که با بروزاین تحولات نوظهور در منطقه خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران برای تامین امنیت خود در ابعاد مختلف چه راهبردهایی ...
بیشتر
با بروز تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی نوظهور، فرایند نقشآفرینی ایران در منطقه، ابعاد پیچیدهای یافته است. از اینرو، طرح راهبردهای امنیت منطقهای متناسب با تحولات و روزآمدسازی آن، اجتناب-ناپذیر است. سوال اصلی پژوهش این است که با بروزاین تحولات نوظهور در منطقه خلیج فارس، جمهوری اسلامی ایران برای تامین امنیت خود در ابعاد مختلف چه راهبردهایی را باید مد نظر قرار دهد؟ در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده ترکیبی از روشهای راهبردی SWOT، QSPM و مدل دیوید، اقدام به تدوین راهبردهای امنیت منطقهای ایران در خلیج فارس، در سه بُعد امنیت نظامی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی نموده است. یافتههای پژوهش نشان می دهد پنج راهبرد اصلی و اولویتدار امنیت منطقهای ایران در خلیج فارس به ترتیب عبارتند از «حفظ و تقویت بازوهای ژئوپلیتیکی ایران در منطقه»، «افزایش وزن ژئوپلیتیکی دیپلماسی اقتصادی و کاهش رویکردهای ایدئولوژیک»، «افزایش تعاملات مرزی میان کشورهای منطقه»، «ایجاد ائتلاف اقتصادی منطقه ای با رویکرد هم تکمیلی» و در نهایت «تشکیل ائتلاف امنیتی و نظامی دسته جمعی». همچنین، به تفکیک مولفههای سهگانه نیز راهبردهای زیر، تدوین شده است: در حوزه امنیت نظامی ایران در خلیج فارس، «برگزاری رزمایشهای نظامی و امنیتی مشترک میان ایران و کشورهای منطقه»؛ در حوزه راهبردهای امنیت ژئوپلیتیکی ایران در منطقه، «تدوین سیاست های گذر مرزی آسان میان کشورهای منطقه»؛ و در حوزه «راهبردهای امینت ژئواکونومیک» نیز«تشکیل مناطق آزاد تجاری و فناوری مشترک میان ایران و کشورهای منطقه خلیج فارس»، بهعنوان گزینههای راهبردی، شناسایی شدند.
نهله محمد حسین کریشی؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی
چکیده
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازماندهی بهینۀ کشور،بهصورت بالقوه و بالفعل شالودةبرنامهریزیها در همۀ سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم ...
بیشتر
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازماندهی بهینۀ کشور،بهصورت بالقوه و بالفعل شالودةبرنامهریزیها در همۀ سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم مدیریت سیاسی فضا است. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی و تبیین عوامل جغرافیایی ـ سیاسی داخلی و خارجی مؤثر بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای چند قومیتی پرداخته است. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان میدهد که عوامل جغرافیایی -سیاسی موثر بر مدیریت سیاسی فضا به ویژه در کشورهای چند قومیتی را می توان برحسب منشاء اثر گذاری به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی یا فراملی تقسیم کرد. عوامل داخلی عبارتند از عوامل طبیعی که شامل متغیرهای موقعیت جغرافیایی، وضع توپوگرافی، شبکه آبها، ناهمواری ها و شکل کشور می باشند و همچنین عوامل انسانی که متغیرهای ترکیب جمعیت، فرهنگ ملی، ایدئولوژی حاکم، ساختار سیاسی، نهادهای سیاسی ـ اجتماعی را شکل می دهند. دسته دیگر عوامل با منشأ خارجی هستند که در بین این عوامل سه متغیر وجود آرمان سیاسی مستقل بین مرزنشینان دو کشور،مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و در نهایت وجود دنباله های قومی در کشور همسایه نقش بیشتری را دارند.
بهزاد کرم حاجیوند؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی
چکیده
هویت به معنی «چه کسی بودن» است، اینکه یک فرد یا یک گروه انسانی خود را چگونه می شناسد و می خواهد چگونه بشناساند یا چگونه شناخته شود. در بین سطح و ابعاد مختلف هویت مانند هویت محلی، ملی، منطقه ای، قومی، زبانی، دینی؛ هویت ملی از اهمیت بیشتری برخوردار است از آن روی که نقش و تاثیر زیادی بر ابعاد مختلف حکمروایی به ویژه امنیت ملی دارد. در ...
بیشتر
هویت به معنی «چه کسی بودن» است، اینکه یک فرد یا یک گروه انسانی خود را چگونه می شناسد و می خواهد چگونه بشناساند یا چگونه شناخته شود. در بین سطح و ابعاد مختلف هویت مانند هویت محلی، ملی، منطقه ای، قومی، زبانی، دینی؛ هویت ملی از اهمیت بیشتری برخوردار است از آن روی که نقش و تاثیر زیادی بر ابعاد مختلف حکمروایی به ویژه امنیت ملی دارد. در دنیای پرتنش امروز، تقویت هویت ملی و در نتیجه قدرت نظامی، برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشورها از اهمیت ویژهای برخوردار است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و مطالعات میدانی، به دنبال بررسی نقش و تاثیر هویت ملی بر قدرت نظامی کشورها است. اطلاعات پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در بخش مطالعه میدانی، بر اساس مبانی نظری، پرسشنامه ای طراحی و در اختیار صاحب نظران وکارشناسان مرتبط قرار گرفت. یافته های پژوهش کتابخانه ای و میدانی نشان می دهد احساس تعلق مکانی و وطن دوستی به عنوان یکی از مؤلفههای مهم هویت ملی، بیشترین تأثیر را بر تقویت روحیه جنگاوری در نیروهای نظامی دارد.همچنین هویت ملی بواسطه تاثیر مثبت بر روحیه خودباوری، تولید فناوری های مدرن نظامی و در نهایت ایجاد روحیه ملی در نیروهای نظامی جهت دفاع از تمامیت ارضی و امنیت ملی؛ نقش مهمی در تقویت قدرت نظامی کشور ها دارد. در تحلیل آماری و با توجه به نرمال بودن داده ها از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شدو نتایج مطالعه میدانی حاکی از آن است که کارشناسان، ارتباط مستقیمی بین تقویت هویت ملی و افزایش آمادگی نیروهای نظامی برای دفاع از تمامیت ارضی کشور قائل هستند.این پژوهش با ارائه مدل مفهومی نوین از رابطه بین هویت ملی و قدرت نظامی، میتواند به سیاستگذاران و برنامهریزان نظامی در تقویت بنیانهای دفاعی کشور کمک کند.
فهیمه مروجی راد؛ هادی اعظمی؛ سیّد هادی زرقانی
چکیده
مدیریت سیاسی فضا فرآیندی است که به صورت آگاهانه انجام می گیرد و به ساختار سیاسی یک کشور نظم خاصی می دهد. مدیریت سیاسی فضا به منظور ساماندهی قلمرو سرزمینی و بکارگیری مؤثر نیروهای مادی و معنوی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده. روش پژوهش مورد نظر توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری دادهها به دو گونه اسنادی و میدانی صورت گرفته است. برای ...
بیشتر
مدیریت سیاسی فضا فرآیندی است که به صورت آگاهانه انجام می گیرد و به ساختار سیاسی یک کشور نظم خاصی می دهد. مدیریت سیاسی فضا به منظور ساماندهی قلمرو سرزمینی و بکارگیری مؤثر نیروهای مادی و معنوی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده. روش پژوهش مورد نظر توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری دادهها به دو گونه اسنادی و میدانی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش از نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج در بعد " زیست محیطی " نشان داد که بیش ترین سطح میانگین به شاخص "کنترل منابع ابی" با میزان "3.58"، در بعد " مدیریتی" به شاخص "وضعیت فعال بودن بازارچه های مرزی" با میزان "3.91"، در بعد " اقتصادی " به شاخص "توسعه جاذبه های گردشگری" با میزان "3.54"، در بعد " کنترل قاچاق " به شاخص "کنترل قاچاق سوخت در مناطق مرزی" با میزان "3.01"، در بعد "مشارکت های مردمی" به شاخص "جذب مشارکت های مردمی در شناسایی قاچاقچیان مرزی" با میزان "3.54"؛ در بعد "اجتماعی" به شاخص "کنترل فقر بین ساکنان مناطق مرزی " با میزان "3.83"، در بعد " عوامل سیاسی و نظامی " به شاخص "کنترل رفت و آمدهای غیرقانونی" با میزان "3.54"، در بعد " زیرساخت ها " به شاخص "استقرار زیر ساخت های خطوط انتقال برق به ساکنان در مناطق مرزی" با میزان "3.52" و در بعد " امنیت " نتایج نشان داد که بیش ترین سطح میانگین به شاخص "میزان کنترل درگیری های نظامی" با میزان "3.98" تعلق یافته است.
مرتضی فیروزی؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی؛ زهرا نسیمی
چکیده
مناطق جغرافیایی در طول تاریخ با نامهای متعدد ذکر گردیده است. معمولاً تا قبل از تشکیل دولت - ملتها در منطقه خاورمیانه، نامها بهصورت طبیعی انتخاب میشدند و استفاده از آنها بدان نام نیز ادامه مییافت. اما، بعد از تشکیل دولت - ملتهای مدرن در خاورمیانه و رواج ملیگرایی در این منطقه، در راستای ملتسازی در تمامی کشورهای منطقه، نامهای ...
بیشتر
مناطق جغرافیایی در طول تاریخ با نامهای متعدد ذکر گردیده است. معمولاً تا قبل از تشکیل دولت - ملتها در منطقه خاورمیانه، نامها بهصورت طبیعی انتخاب میشدند و استفاده از آنها بدان نام نیز ادامه مییافت. اما، بعد از تشکیل دولت - ملتهای مدرن در خاورمیانه و رواج ملیگرایی در این منطقه، در راستای ملتسازی در تمامی کشورهای منطقه، نامهای خاص بهجای نامهایی که بهصورت طبیعی و در طول تاریخ ایجادشده بود، تأکید شد. این موضوع برای خلیج فارس نیز صدق میکند. بیشترین نام مورداستفاده برای خلیج فارس در متون و نقشههای تاریخی مخصوصاً غربی، خلیج فارس و یا بحر فارس بوده است. در این رابطه، علیرغم تحقیقات زیادی که در خصوص نام خلیج فارس انجامگرفته شده است، بهندرت تحقیقات مرتبط در رابطه با مدخل خلیج فارس در فرهنگها و دانشنامههای عثمانی انجامشده است. ازاینرو، این پژوهش در تلاش است با روش تحلیلی و توصیفی، به ترجمه و بررسی مدخلهای مربوط به خلیج فارس در فرهنگها و دانشنامههای معتبر اواخر عثمانی و اوایل ترکیۀ نوین بهمنظور ارائه اطلاعات تاریخی در مورد خلیج فارس بپردازد. در این راستا مدخلهای مرتبط با خلیج فارس در هفت نمونه از فرهنگها و دانشنامههای عثمانی و ترکیه نوین موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد، مدخل خلیج فارس جایگاه ویژه در متون فوق داشته است و برای نام خلیج فارس، هر دو نام بحر فارس و بصره کورفزی یا خلیج بصره مورداستفاده قرارگرفته و ارجحیتی در استفاده از آن، حداقل در منابع بررسیشده فوق دیده نمیشود. کاربرد خلیج بصره در دورۀ عثمانی بیشتر به دلیل وصل امپراتوری عثمانی از طرف بصره به خلیج فارس صرفاً در دوره دولت عثمانی بوده است. ولی خلیج فارس هم قبل و هم در آن دوران و همچنین دوران بعد از عثمانی نیز همیشه مورداستفاده قرارگرفته است.
محمدرضا حافظ نیا؛ هادی اعظمی؛ وحید صادقی؛ سید محمد حسین حسینی
چکیده
بخش عُمده ای از کُنش و مَنش انسان تابع برداشت و ادراک محیطی آنهاست. اشتراک در برداشت از منافع و مصالح گروه به رفتار اجتماعی و سیاسی آنها معنا می بخشد. در این میان، طایفه بهعنوان یک واحد زیستی/فرهنگی که منافع و مصالح کلان گروه در قالب آن نمود می یابد به کُنش طایفه گرایانه می انجامد بهگونهای که اعضاء ارزش های ...
بیشتر
بخش عُمده ای از کُنش و مَنش انسان تابع برداشت و ادراک محیطی آنهاست. اشتراک در برداشت از منافع و مصالح گروه به رفتار اجتماعی و سیاسی آنها معنا می بخشد. در این میان، طایفه بهعنوان یک واحد زیستی/فرهنگی که منافع و مصالح کلان گروه در قالب آن نمود می یابد به کُنش طایفه گرایانه می انجامد بهگونهای که اعضاء ارزش های مرتبط با نحوه ادراک از مکان و محل زیست را بر ارزش های فراتر از محل یا مرتبط با محل های دیگر ترجیح می دهند. در جغرافیای انتخابات وجود طایفه گرایی ناظر بر اثرگذاری عناصر مکانی در مطلوب های مؤثر بر رفتار رأی دهندگانِ ساکن محدوده های خاص بهعنوان پایگاه رأی آوری است. پژوهش حاضر که ماهیتی کاربردی دارد بر این فرض استوار است که در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گرایش های محلی/طایفه ای مؤثرترین عامل در خلق پایگاه رأی آوری نامزدهای حوزه انتخابیهِ ممسنی بود بهگونهای که، پایگاه رأی آوری نامزدها در این حوزه بیش از آنکه تابع فرآیند کلان دموکراسی باشد، درونمایه ای خویشاوندی و در قالب بازتولید هماوردی های سنتی طایفه ای نمود یافت. داده ها و یافته های موردنیاز پژوهش حاضر نیز به روش اسنادی (کُتب، نشریات و اینترنت) و میدانی (مشاهده و مصاحبه) گردآوردی شده و با روش تحقیقِ توصیفی ـ تحلیلی و استفاده از نرمافزار GIS و Excelبه تحلیل و کاوش داده های برگرفته از آمار دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداختهشده است. نتیجه پژوهش نشان داد که خاستگاه آراء زادگاهی و طایفهای نقش مؤثری در رأی آوری نامزدهای انتخاباتی دهمین دوره انتخابات حوزه یادشده داشته است.
هادی اعظمی؛ اکبر حیدری تاشه کبود؛ حسین رستمی
چکیده
امروزه شناخت وضع موجود و چشماندازسازی وضع مطلوب در ارتباط با تحلیل فضایی زیرساختها در پرتو ملاحظات امنیتی و دفاعی و با بهرهگیری از رویکردهایی همچون مطالعات آیندهنگرانه و بهکارگیری توأمان آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، از اهمیتی اساسی در حوزۀ تصمیمسازی و برنامهریزیهای متناسب با آن در مطالعات آمایش دفاعی ...
بیشتر
امروزه شناخت وضع موجود و چشماندازسازی وضع مطلوب در ارتباط با تحلیل فضایی زیرساختها در پرتو ملاحظات امنیتی و دفاعی و با بهرهگیری از رویکردهایی همچون مطالعات آیندهنگرانه و بهکارگیری توأمان آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، از اهمیتی اساسی در حوزۀ تصمیمسازی و برنامهریزیهای متناسب با آن در مطالعات آمایش دفاعی برخوردار میباشد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل پیشرانهای موثر بر توزیع فضایی زیرساختهای استان خراسانرضوی با رویکرد پدافند غیرعامل و استفاده از مطالعات آیندهپژوهی میباشد که برای نیل بهاین مقصود از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، مطالعات کتابخانهای- اسنادی و پیمایشهای آماری در چارچوب تحلیلهای مدلی، نرمافزاری(میکمک و سناریوویزارد) و سیستمی(GIS) استفاده گردید. جامعۀ آماری تحقیق در دو مقیاس انسانی و فضایی تعریف گردید. در بُعد فضایی، کل فضای جغرافیایی استان خراسانرضوی و در مقیاس انسانی، با استفاده از الگوی غیرتصادفی هدفمند، 40 نفر از کارشناسان(15 نفر) و نخبگان(25 نفر) مطرح در حوزۀ پژوهش حاضر که از دانش علمی و اجرائی لازم برخوردار بودند، بهعنوان نمونۀ مطالعاتی، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با توجه بهمجموع شاخصهای تحقیق، پهنههای آسیبپذیر استان خراسانرضوی در پنج حوزه بهصورت پهنههایی با آسیبپذیری خیلی زیاد(7.33 درصد)، زیاد(16.52 درصد)، متوسط(29.78 درصد)، کم(16.94 درصد) و خیلیکم(29.4 درصد)، قابلتفکیک است. همچنین، بهاعتبار نتایج بهدستآمده، الگوهای تراکم و پراکندگی زیرساختهای محدودۀ موردمطالعه بهترتیب متمرکز و خوشهای و بهصورت خودهمبستۀ تصادفی بوده است. در این بین، عواملی همچون ضوابط قانونی- سیاستگزاری و زیرساختی- نهادی، بهعنوان پیشرانهای کلیدی اثرگذار بر توزیع فضایی زیرساختهای استان شناسایی شدند و متناسب با آن، الگوهای آتی قابلتحقق در سه گروه سناریوهایی با مطلوبیت بالا(وضعیت سبز)، قابلقبول(وضعیت زرد) و بحران(وضعیت قرمز)، ارائه شدند. در نهایت نیز پیشنهادهایی جهت افزایش مطلوبیت زیرساختهای استان خراسانرضوی ارائه گردید.
هادی اعظمی؛ وحید صادقی؛ سید محمد حسین حسینی
چکیده
جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی به بررسی ابعاد فضایی انتخابات می پردازد. ازجمله موارد مورد بررسی جغرافیای انتخابات مبحث پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی است. پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در هر حوزه انتخابیهای تحت تأثیر ساختار اجتماعی، نوع نگرش و جهانبینی رأی دهندگان شکل می گیرد. در حوزه انتخابیه مَمَسَنی ...
بیشتر
جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی به بررسی ابعاد فضایی انتخابات می پردازد. ازجمله موارد مورد بررسی جغرافیای انتخابات مبحث پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی است. پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در هر حوزه انتخابیهای تحت تأثیر ساختار اجتماعی، نوع نگرش و جهانبینی رأی دهندگان شکل می گیرد. در حوزه انتخابیه مَمَسَنی به دلیل ساختار ایلی - عشیرهای، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان در درجه نخست متأثر از متغیر طایفه و زیستگاه جغرافیایی است. با وجود این، ضمن اینکه هر کدام از این بازیگران سیاسی به آرای خود در طایفه و زادگاه خود پُشتگرم هستند، میکوشند در قلمرو هر طایفه، جریان سازی و نفوذ کنند که این امر منجر به فضاسازی و ساخت شبکه های اجتماعی میشود. این عمق ها و شبکه ها که به صورت «سامان یافته»، «تصادفی» و «ترکیبی» (پیوندی) هستند صرفاً محدود به قلمرو جغرافیایی زادگاه بازیگران انتخاباتی نیست، بلکه به واسطة شناسه هایی نظیر گرایش های زادگاهی - طایفه ای، پیوندهای قومی و خویشی (خویشاوندگرایی) با ساکنان طایفه دیگر، منافع اقتصادی و توسعه عمرانی در قلمرو رقیب، تعامل اجتماعی توده مردم با یکدیگر، آراء رقابتی یا بسیج نیروهای پُرشور، دیگر قلمروها را نیز شامل می شود که در نهایت به واسطة ابزارهای ساخت اجتماعی نظیر «فرهنگ»، «زبان» و «ارتباط»، پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان را تقویت و متأثر میسازند. از این رو، این پرسش مطرح میشود که عواملِ موثر بر پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در حوزه انتخابیه ممسنی کدامند؟ به نظر میرسد، ضمن پارادایم مسلط الگوی رأی زادگاهی و طایفه ای در حوزه انتخابیه ممسنی، وجود برخی مکانها، فضاها و شبکه های اجتماعی در اَشکال مختلف، نقش مُکمل را در کنار پایگاه ثابت رأی (طایفه ای) نامزدها و نمایندگان ایفاء میکند. به عبارتی نتایج پژوهش نشان داد، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان طوایف بَکِش، جاوید و رُستم در حوزه انتخابیه ممسنی، طی ادوار هفتم، هشتم، نهم و دهم انتخابات در درجه نخست، متاثر از عواملِ محیطی و هویتی نظیر هویت جغرافیایی و طایفه ای بوده است و در مَرتبه بعد سازه هایی همچون شبکه های اجتماعی تصادفی، سامان یافته و ترکیبی که به وسیله ابزارهای ساخت اجتماعی (فرهنگی، زبانی و ارتباطی) شکل گرفته اند، پایگاه رأی این بازیگران انتخاباتی را تقویت و جهت داده است. روش تحقیق مقاله، ماهیتی توصیفی ـ تحلیلی دارد و دادههای مورد نیاز به روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (مشاهده) گردآوری شدهاند.