وحید کیانی؛ پرویز حسین طلایی
چکیده
به دنبال انقراض تدریجی سلسله سلوکی که قلمرو آن در دو قدرت اشکانیان در شرق و رومیها در غرب، به تحلیل رفت؛ اشکانیان با رومیها هممرز شدند. مرزهای مشترک این دو قدرت، باعث به وجود آمدن درگیرهایی بین آنها شد؛ رومیها با توجه به مشکلات داخلی اشکانیان توانستند بر مناطق ژئوپلیتیک مانند بینالنهرین دست پیدا کنند. پس از انقراض اشکانیان، ...
بیشتر
به دنبال انقراض تدریجی سلسله سلوکی که قلمرو آن در دو قدرت اشکانیان در شرق و رومیها در غرب، به تحلیل رفت؛ اشکانیان با رومیها هممرز شدند. مرزهای مشترک این دو قدرت، باعث به وجود آمدن درگیرهایی بین آنها شد؛ رومیها با توجه به مشکلات داخلی اشکانیان توانستند بر مناطق ژئوپلیتیک مانند بینالنهرین دست پیدا کنند. پس از انقراض اشکانیان، قلمرو آنها به همراه مرده ریگ درگیرهایشان با روم به ساسانیان انتقال پیدا کرد. ساسانیان از همان ابتدا چون خواهان تسلط بر سرزمینهای شرق فرات و بیرون راندن رومیها ازآنجا بودند، سیاست تهاجمی را در پیشگرفته و به فتح این سرزمینها در مقاطع مختلف پرداختند. ازجمله شهرهای مهمی که در شمال بینالنهرین قرارگرفته بودند، باید به شهر نصیبین اشاره کرد، این شهر باستانی در بینالنهرین علیا و در منطقهای که بعد از ورود مسلمانان به نام جزیره(منطقه میان دجله و فرات) معروف گشت، قرارگرفته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر در تلاش است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و اسنادی به بررسی و تحلیل جغرافیای تاریخی شهر نصیبین از منظر کارکردهای سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی بپردازد. نتایج بهدستآمده از پژوهش حاکی از آن است که شهر نصیبین یکی از کانونهای اصلی جنگهای ایران و روم در دوره ساسانی بود؛ چنانکه این شهر از سویی دسترسی به آن بهمنزله در دست داشتن بینالنهرین و آسیای صغیر بود و از دیگر سو نصیبین در مرزهای ایران و بیزانس واقعشده و جزو نقاطی به شمار میآمد که ترانزیت کالا در آنجا انجام میشد، بنابراین هم ایران و هم بیزانس ازلحاظ سیاسی، اقتصادی و حتی مذهبی نمیخواستند تسلطشان را بر این شهر از دست بدهند؛ بنابراین از دست دادن چنین شهری بهعنوان تغییری عمده در توازن قدرت در بینالنهرین محسوب میشد، چنانکه ایران و بیزانس حاضر به از دست دادن این شهر نبودند و به همین خاطر درگیریهای ممتدی میان آنها به وجود آمد که بهمرور تحلیل قدرت دو امپراتوری را به دنبال داشت.
مصطفی ایستگلدی؛ محمد قنبری؛ رضا پویا؛ مجتبی روستا
چکیده
هدف نوشتار حاضر، فراتحلیلی بر پژوهشهای انجامشده در حوزه شهرهای مرزی، نظم و امنیت در استان سیستان و بلوچستان میباشد. در این پژوهش از روش فراتحلیل و نرمافزار CMA2 و SPSS بهره گرفته شده است. جامعۀ آماری تحقیق شامل کلیه تحقیقات و مطالعات انجامشده(18 طرح پژوهشی، 8 پایاننامه، 5 کتاب و 42 مقالات همایشی)،(73 نمونه) در دفتر تحقیقات ...
بیشتر
هدف نوشتار حاضر، فراتحلیلی بر پژوهشهای انجامشده در حوزه شهرهای مرزی، نظم و امنیت در استان سیستان و بلوچستان میباشد. در این پژوهش از روش فراتحلیل و نرمافزار CMA2 و SPSS بهره گرفته شده است. جامعۀ آماری تحقیق شامل کلیه تحقیقات و مطالعات انجامشده(18 طرح پژوهشی، 8 پایاننامه، 5 کتاب و 42 مقالات همایشی)،(73 نمونه) در دفتر تحقیقات کاربردی فرماندهی انتظامیاستان سیستان و بلوچستان در بازه زمانی 97-1389 میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اگرچه تحقیقات صورتگرفته در زمینه امنیت در شهرهای مرزی استان سیستان و بلوچستان توانستهاند تا اندازه زیادی دستاوردهای پژوهشی مهم و راهگشایی عرضه کنند، اما، بیشتر تحقیقات، «امنیت» را بهصورت عام موردمطالعه قرار داده و بدون لحاظکردن دقائق مفهومیو ظرائف نظری که در مورد انواع امنیت وجود دارد، سعی در مطالعه آن در کلیترین معنایش کردهاند. نتیجه این وضعیت، چیزی جز غفلت از وجوه مختلف امنیت، ابعاد متنوع آن و نیازهای پژوهشی مختلفی که هر کدام از این وجوه متنوع جهت بررسی نیاز دارد، نیست. بعلاوه، تقریبا تمام پژوهشهایی که مورد فراتحلیل قرار گرفتند، مبتنی بر روشهای پژوهش کمّی(بهویژه پیمایش) بودند(عدمتوجه جدی به روشهای کیفی در پژوهشها). همچنین، مشخص گردید که مهمترین پدیدههایی که در زمانۀ حاضر در مکانهای مرزی(استان سیستان و بلوچستان)، شکل میگیرند و میتوانند بر مقوله امنیت این مکانها تاثیرگذار باشند، پدیدههای درونمکانی(فضای مجازی و تغییرات شیوه زندگی) و پدیدههای فرامکانی(تشکیل گروهکها در فضاهای مجاور، بیثباتی داخلی و تغییر حکومتها و حرکتهای فرامنطقهای جمعیتی) هستند که به این عوامل توجه کافی نشده و تعدد و شیوع تحقیقات در این زمینه، به اندازه کافی نیست. در پایان نوشتار، متناسب با یافتههای تحقیق، الگوی نهایی پیشنهادی پژوهش در هفت محور ارائه گردیده است.