محمد مهر آئین؛ امیر تیمور رفیعی؛ محمدنبی سلیم
چکیده
جغرافیای انسانی هندوستان به دلیل تکثر قومی و تنوع مذهبی، بستر مناسبی برای چالشهای سیاسی و اجتماعی این سرزمین فراهم آورده است. از آن جا که حدود ششصد سال، فرمانروائی هند با حکام مسلمان بود، اجرای سیاست مدبرانه مذهبی برای ثبات و انسجام سیاسی ضرورت تام داشت.حکومت گورکانیان که بر پهنه وسیعی از شبه قاره هند حکم می راند، بر پایه رواداری دینی ...
بیشتر
جغرافیای انسانی هندوستان به دلیل تکثر قومی و تنوع مذهبی، بستر مناسبی برای چالشهای سیاسی و اجتماعی این سرزمین فراهم آورده است. از آن جا که حدود ششصد سال، فرمانروائی هند با حکام مسلمان بود، اجرای سیاست مدبرانه مذهبی برای ثبات و انسجام سیاسی ضرورت تام داشت.حکومت گورکانیان که بر پهنه وسیعی از شبه قاره هند حکم می راند، بر پایه رواداری دینی نسبت به پیروان بودایی، هندو و سیک قلمروی خود رفتار کرد و حتی اکبرشاه کوشید با طرح اتحاد مذاهب، چالشها را به حداقل رساند؛ اما چرخش به سیاست تعصب آمیز و سختگیرانه مذهبی توسط اورنگ زیب، به ارکان امپراتوری گورکانی ضربه اساسی وارد کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیقی-توصیفی، به این پرسش پاسخ می دهد که با وجود درک گورکانیان از کیفیت جغرافیای انسانی و سیاسی هند، چرا سیاست تسامح مذهبی کنار گذاشته شد و نتیجه آن چه بود؟ مطالعات نشان می دهد که علاوه بر نقش موثر جانشینان اکبرشاه ، به ویژه اورنگ زیب در اولویت دادن به یک مذهب و پرهیز از تساهل دینی، بلکه ظهور تمایلات استقلال طلبانه مهاراجه ها و تغییر شکل تدریجی پراکندگی قومی هندوان، باعث لغو سیاست رواداری، افزایش نارضایتی و تضعیف پایه های حاکمیت گورکانیان شد
احسان لشگری تفرشی
چکیده
یکی از رویکردهای بنیادین تحلیل اثرات دولت مدرن به مثابه نهاد سیاسی ادارۀ سرزمین در جغرافیای سیاسی انطباق کارکرد آن با مکاتب روش شناختی می باشد. چرا که لحاظ نمودن اثر دولت در تولید فضا در هر کدام از مکاتب روش شناسی دارای تبعات کارکردی متمایزی خواهد بود. در این راستا کوشش گردیده با روش توصیفی- تحلیلی و با تطبیق مفهوم و کارکرد دولت با رویکرد ...
بیشتر
یکی از رویکردهای بنیادین تحلیل اثرات دولت مدرن به مثابه نهاد سیاسی ادارۀ سرزمین در جغرافیای سیاسی انطباق کارکرد آن با مکاتب روش شناختی می باشد. چرا که لحاظ نمودن اثر دولت در تولید فضا در هر کدام از مکاتب روش شناسی دارای تبعات کارکردی متمایزی خواهد بود. در این راستا کوشش گردیده با روش توصیفی- تحلیلی و با تطبیق مفهوم و کارکرد دولت با رویکرد اثبات گرا؛ نظرگاه نوینی در رابطه با کارکردهای دولت در جغرافیای سیاسی اثبات گرا و در پرتو عملکرد سرمایه داری ارائه گردد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که ساخت سیاسی مقیاس ملی در چارچوب مفهوم کشور و مقیاس فراملی مشتمل بر قلمرو فراکشوری الگوهای متفاوتی از کارکردشناسی دولت را در چارچوب روش شناسی اثبات گرا بدست می دهد. بطوری که در مقیاس ملی و در محدودۀ سرزمینی؛ تنها وظیفه دولت حفاظت از حقوق فردی، تضمین امنیت و آزادی شهروندان، دفاع از تمامیت ارضی کشور و ارائه برخی خدمات کارگزاری آن هم با تضمین رقابت کامل می باشد. در این چارچوب فضای جغرافیایی بیرون از سیاست به رسمیت شناخته شده و تلاش برای برنامه ریزی فضایی برگرفته از خواست جامعه مدنی مفروض انگاشته می شود. در مقیاس فراملی نیز رابطه حاکمیت و فضا منبعث از نوعی رفتار قلمروخواهانه می باشد که میان کشورها و بازیگران سیاسی وجود دارد و سازندۀ مفاهیم و نظریات ژئوپلیتیک می باشد.
جغرافیای سیاسی
مرتضی فیروزی؛ سیّد هادی زرقانی؛ هادی اعظمی؛ زهرا نسیمی
چکیده
اسامی جغرافیایی در طول تاریخ همواره در معرض تغییروتحول بوده است. بعد از تشکیل دولت - ملتهای مدرن در خاورمیانه و رواج ملیگرایی در این منطقه، در راستای ملتسازی در تمامی کشورهای منطقه نامهای جغرافیایی نقش مهمی در تعریف هویت ملی آنان ایفا کرده است. این موضوع برای خلیج فارس نیز صدق میکند. بیشترین نام مورداستفاده برای خلیج فارس در ...
بیشتر
اسامی جغرافیایی در طول تاریخ همواره در معرض تغییروتحول بوده است. بعد از تشکیل دولت - ملتهای مدرن در خاورمیانه و رواج ملیگرایی در این منطقه، در راستای ملتسازی در تمامی کشورهای منطقه نامهای جغرافیایی نقش مهمی در تعریف هویت ملی آنان ایفا کرده است. این موضوع برای خلیج فارس نیز صدق میکند. بیشترین نام مورداستفاده برای خلیج فارس در متون و نقشههای تاریخی خلیج فارس بوده است. دراینرابطه، علیرغم تحقیقات زیادی که در خصوص نام خلیج فارس انجامگرفته شده است، بهندرت تحقیقات مرتبط دررابطهبا مدخل خلیج فارس در فرهنگها و دانشنامههای عثمانی انجام شده است. این پژوهش در تلاش است با روش تحلیلی و توصیفی، به ترجمه و بررسی مدخلهای مربوط به خلیج فارس در فرهنگها و دانشنامههای معتبر اواخر عثمانی و اوایل ترکیۀ نوین بهمنظور ارائه اطلاعات تاریخی در مورد خلیج فارس بپردازد. در این راستا مدخلهای مرتبط با خلیج فارس در هفت نمونه از فرهنگها و دانشنامههای عثمانی و ترکیه نوین مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد، مدخل خلیج فارس جایگاه ویژه در متون فوق داشته است و برای نام خلیج فارس، هر دو نام بحر فارس و بصره کورفزی یا خلیج بصره مورد استفاده قرار گرفته و ارجحیتی در استفاده از آن، حداقل در منابع بررسیشدة فوق دیده نمیشود. ولی خلیج فارس هم قبل و هم در آن دوران و همچنین دوران بعد از عثمانی نیز همیشه مورداستفاده قرار گرفته است.
جغرافیای سیاسی
مرضیه هنری چوبر؛ مرتضی قورچی
چکیده
گفتمانسازی جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی و در ارتباط با منطقه شمال آفریقا در دوره های دفاع مقدس، سازندگی، اصلاحات، مهرورزی وتدبیر و امید گرایشات متفاوتی را با توجه به شرایط حاکم برکشور تجربه کرده است. ایران همواره درصدد بوده که سیاستهایی متناسب نسبت به شمال آفریقا و کشورهای این منطقه بهویژه کشور لیبی اتخاذ کند. منطقه شمال ...
بیشتر
گفتمانسازی جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی و در ارتباط با منطقه شمال آفریقا در دوره های دفاع مقدس، سازندگی، اصلاحات، مهرورزی وتدبیر و امید گرایشات متفاوتی را با توجه به شرایط حاکم برکشور تجربه کرده است. ایران همواره درصدد بوده که سیاستهایی متناسب نسبت به شمال آفریقا و کشورهای این منطقه بهویژه کشور لیبی اتخاذ کند. منطقه شمال آفریقا به دلیل غنی بودن از منابع انرژی و موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خاص خود همواره در طول تاریخ شاهد دخالتهای آشکار و پنهان قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بوده است، از سوی دیگر ایران نیز به عنوان قدرتی منطقه ای که دارای زمینههای مشترک ایدئولوژی با کشورهای منطقه شمال آفریقا می باشد سعی دارد به عنوانی کنشگری فعال در این منطقه ایفای نقش کند. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان سعی در تبیین جایگاه شمال آفریقا در گفتمانهای ژئوپلیتیکی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد تا گفتمان های ژئوپلیتیکی دورههای ذکر شده را با بهرهگیری از روش تحلیل گفتمان که روشی توصیفی ـ تحلیلی میباشد تبیین کند و چگونگی شکلگیری گفتمانهای ژئوپلیتیکی دوره های مختلف را با استفاده از مدلهای مفهومی به تصویر کشیده و سپس سیاست خارجهای همگام و مناسب با گفتمان ژئوپلیتیکی در راستای حصول به حداکثر منافع ملی برای مناسبات آینده ایران با کشور لیبی را پیشنهاد می کند.
جغرافیای سیاسی
محمد رئوف حیدری فر؛ اقبال پاهکیده؛ ناصر کاکاویسی
چکیده
غرب آسیا از جمله مناطق ژئوپلیتیکی است که سرشار از منابع انرژی، موقعیت راهبردی ویژه، تنوع قومی، نژادی و مذهبی است. رویکردهای ژئواکونومیک ابتدای قرن بیست و یکم که بهصورت رویکردی نوین در مسائل راهبردی درآمد و برای رقابت بین قدرتها استفاده شد، غرب آسیا را به یکی از مناطق ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک تبدیل کرد که جولانگاه کشمکشها و ...
بیشتر
غرب آسیا از جمله مناطق ژئوپلیتیکی است که سرشار از منابع انرژی، موقعیت راهبردی ویژه، تنوع قومی، نژادی و مذهبی است. رویکردهای ژئواکونومیک ابتدای قرن بیست و یکم که بهصورت رویکردی نوین در مسائل راهبردی درآمد و برای رقابت بین قدرتها استفاده شد، غرب آسیا را به یکی از مناطق ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک تبدیل کرد که جولانگاه کشمکشها و رقابتهای ژئواستراتژیک و ژئوانرژی شده است. این پژوهش بر آن است تا سیاست خارجی چین و روسیه را طی دو دهه اخیر در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و... و تأثیر آن را بر ایران و سایر کشورهای غرب آسیا مورد ارزیابی قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. دست یابی به اطلاعات اولیه پژوهش با استفاده از روش های کتابخانه ای انجام شده است. فرض اصلی تحقیق این است که روسیه و چین به دنبال کسب منافع ملی و افزایش قدرت خود از طریق حضور پررنگ تر از گذشته در غرب آسیا بوده و به میزان بسیار کمی به افزایش وزن ژئوپلیتیک ایران توجه دارند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیاست خارجی چین و روسیه در مورد رخدادهای مهم غرب آسیا در بازه دو دهه اخیر (به ویژه برجام، خروج امریکا از برجام، بحران سوریه و...) امنیت ملی کشورمان را تهدید کرده است، هم چنین تفاوت در سیاست خارجی چین و روسیه منافع ملی ایران و غرب آسیا را با چالش روبرو ساخته است ؛ البته هدف مشترک چین و روسیه تسلط بر منابع طبیعی و افزایش حوزه نفوذ خود بوده که تحت عنوان
جغرافیای سیاسی
مصطفی سرابی تربت حیدریه؛ حمید رضا محمدی؛ علی رضا محرابی
چکیده
سیاست خارجی استفاده از نفوذ سیاسی به منظور ترغیب سایر کشورها به اعمال قدرت قانون گذاری خود به شیوهی مورد نظر دولت مربوطه است. ژئوپلیتیک شاخهای از علم جغرافیا و علوم سیاسی است که به برنامهریزی سیاست امنیتی یک کشور بر اساس عوامل جغرافیایی میپردازد. با تجزیه و تحلیل این عوامل، ژئوپلیتیک حوزههای قدرت موجود را ارزیابی میکند و ...
بیشتر
سیاست خارجی استفاده از نفوذ سیاسی به منظور ترغیب سایر کشورها به اعمال قدرت قانون گذاری خود به شیوهی مورد نظر دولت مربوطه است. ژئوپلیتیک شاخهای از علم جغرافیا و علوم سیاسی است که به برنامهریزی سیاست امنیتی یک کشور بر اساس عوامل جغرافیایی میپردازد. با تجزیه و تحلیل این عوامل، ژئوپلیتیک حوزههای قدرت موجود را ارزیابی میکند و سعی میکند سیاست یک کشور را با آنها مرتبط کند. لذا شناخت این عوامل در تبیین سیاست خارجه یک کشور امری ضروری است. در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و با تکنیک دلفی فازی در طی سه مرحله با انتخاب 11 نفر از نخبگان دانشگاهی و سیاسی به روش گلوله برفی به شناسایی متغییرهای بنیادین ژئوپلیتیکی موثر در سیاست خارجه پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیقی حاکی از آن است مولفههای ژئوپلیتیکی موثر بر سیاست خارجه به دو طبقه اصلی ملموس و ناملموس دستهبندی میشوند. شاخصهای ملموس عبارتند از : (1) موقعیت جغرافیایی (2) جمعیت و نیروی انسانی (3) منابع طبیعی (4) ظرفیت تولید صنعتی و کشاورزی (5) قدرت نظامی. شاخص ناملموس عبارتند از : (1) ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی (2) سطح آموزشی و فنی (3) روحیه ملی (4) موقعیت استراتژیک بین المللی. بنابراین، تا زمانی که سیاست در جهان وجود دارد، ژئوپلیتیک به عنوان یک ملاحظه و تأثیر مهم در سیاست خارجی باقی خواهد ماند.
جغرافیای سیاسی
ابوالقاسم شهریاری؛ سارا اکبری؛ محدثه جزائی
چکیده
مفهوم شکنندگی دولت ازجمله کلیدواژههایی است که در دوران پس از جنگ جهانی دوم و بهویژه پس از پایان جنگ سرد، در علوم سیاسی مورد توجه قرار گرفت. آسیای مرکزی نیز از جمله مناطق جغرافیایی بوده است که دیدگاهها و تحلیلهای فراوانی را درباره دولتهای موجود در این منطقه و شکنندگی آنها برانگیخته است. اما بایست توجه نمود که مسیرهایی که منجر ...
بیشتر
مفهوم شکنندگی دولت ازجمله کلیدواژههایی است که در دوران پس از جنگ جهانی دوم و بهویژه پس از پایان جنگ سرد، در علوم سیاسی مورد توجه قرار گرفت. آسیای مرکزی نیز از جمله مناطق جغرافیایی بوده است که دیدگاهها و تحلیلهای فراوانی را درباره دولتهای موجود در این منطقه و شکنندگی آنها برانگیخته است. اما بایست توجه نمود که مسیرهایی که منجر به شکننده شدن دولتها میشوند،یکتا نبوده و میتوان الگوهای متفاوتی را از مسیرهایی که به شکنندگی دولتها منتهی میشوند، متصور شد. سؤال اصلی تحقیق حاضر، اول این است که «وضعیت شکنندگی دولتهای آسیای مرکزی چگونه است؟» و دو دیگر اینکه، «ویژگی مسیرهای علّیای که به شکنندگی دولتهای آسیای مرکزی منتهی میشوند، چیست؟». با توجه به ماهیت اکتشافی سؤال اصلی تحقیق نیز، فرضیهای ارائه نشده و به تفسیر نتایج پرداخته شده است. برای پاسخ به سؤالهای مورد نظر، با سود جستن از منطق فازی، مسیرهای علّیای که از ترکیب چندین عامل ایجاد میشوند، مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه بررسی نیز نشان میدهد که 5 دولت در کشورهای آسیای مرکزی جزء دولتهای شکننده هستند و 5 مسیر علّی را در میان آنها میتوان مورد شناسایی قرار داد. همچنین در میان عوامل موجود در میان این مسیرهای علّی، عدم مشروعیت دولت و وجود گروههای متعارض را میتوان به عنوان شروط ناکازم شکنندگی دولتهای آسیای مرکزی، شناسایی نمود.
جغرافیای سیاسی
بهادر زارعی؛ سید مهدی موسوی شهیدی؛ مسعود مصدق
چکیده
هدف این پژوهش بررسی موفقیت اقتصادی تایوان به عنوان پنجمین اقتصاد آسیا و چالش ژئوپلیتیکی این کشور با چین و مداخلات آمریکا از طریق همکاری با تایوان در ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی است تا از این طریق بتواند هم به منافع ملی خود در ابعاد ذکر شده دست یابد و هم اینکه به عنوان ابزاری علیه چین و مهار و درگیر ساختن چین و کند ساختن توسعه اقتصادی ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی موفقیت اقتصادی تایوان به عنوان پنجمین اقتصاد آسیا و چالش ژئوپلیتیکی این کشور با چین و مداخلات آمریکا از طریق همکاری با تایوان در ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی است تا از این طریق بتواند هم به منافع ملی خود در ابعاد ذکر شده دست یابد و هم اینکه به عنوان ابزاری علیه چین و مهار و درگیر ساختن چین و کند ساختن توسعه اقتصادی و نظامی بهره ببرد و امکان حضور در منطقه پاسیفیک را فراهم و امتیازات لازم از این کشور دریافت نماید. روش این پژوهش تحلیلی – مقایسهای و ابزار گردآوری منابع جهت تحلیل وضعیت این سه کشور کتابخانهای و استفاده از متون و منابع داخلی و خارجی بوده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که چین تحت هیچ شرایطی از حقوق خود بر تایوان دست نخواهد کشید و با افزایش قدرت نظامی، اقتصادی، تکنولوژیک و سیاسی در عرصه ملی و بینالمللی فشار بر تایوان افزایش خواهد داد و حتی برای تحقق خواسته خود یعنی الحاق تایوان به کشور مادر حاضر به ورود به جنگ با تایوان و آمریکا نیز خواهد بود، آمریکا نیز با تسلط بر منطقه پاسیفیک تمام تلاش و ظرفیت خود را برای ممانعت از الحاق تایوان به چین از بعد داخلی و بینالمللی برای کنترل و نظارت بر چین به کار خواهد بست. از سوی دیگر آمریکا نیز برای دفاع از تایوان تمام قد ایستاده و حاضر به پرداخت هر نوع هزینهای حتی ورود به جنگ با چین است.
جغرافیای سیاسی
مصطفی قادری حاجت؛ مجید دیاری صالح؛ احمد عبدالله زیاد
چکیده
همگرایی گروه های قومی-مذهبی، موضوعی متفاوت در زمینه تقویت مناسبات بین کشورهاست. ج.ا.ایران و جمهوری عراق، دو کشوری هستند که جمعیت قابل توجهی از شیعیان جهان را در خود جای دادهاند. در ایران، شیعیان موفق به نظام سازی شده و در عراق، از سال 2003 به بعد، حائز نقشی مهم در ساختار نظام عراق شدهاند. از آنجا که شیعیان و ایدئولوژی تشیع در دو سیستم ...
بیشتر
همگرایی گروه های قومی-مذهبی، موضوعی متفاوت در زمینه تقویت مناسبات بین کشورهاست. ج.ا.ایران و جمهوری عراق، دو کشوری هستند که جمعیت قابل توجهی از شیعیان جهان را در خود جای دادهاند. در ایران، شیعیان موفق به نظام سازی شده و در عراق، از سال 2003 به بعد، حائز نقشی مهم در ساختار نظام عراق شدهاند. از آنجا که شیعیان و ایدئولوژی تشیع در دو سیستم سیاسی، نقش تاثیرگذار را دارند فهم عوامل همگرایی و عوامل واگرایی، موضوعی شایسته توجه در روابط دو جامعه است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، با بکارگیری روش دلفی و AHP ضمن بهره گیری از دادههای کتابخانهای و یافته های میدانی بدنبال پاسخ به این سوال است که چه عواملی موجب همگرایی و واگرایی شیعیان ایران و عراق می باشند؟ یافته ها نشان می دهد فرهنگ مشترک مبتنی بر عقاید شیعی از جمله موضوع عتبات عالیات در کنار منافع عمده سیاسی مانند اهمیت حفظ قدرت احزاب و جریان های شیعی در ساختار سیاسی عراق و اقتصادی مانند تجارت، بازسازی عراق و امنیتی متبلور در مقابله با تهدیدات مشترک عوامل اصلی همگرایی شیعیان ایران و عراق محسوب می شود. در مقابل عواملی مانند معادلات داخلی دو کشور از جمله رقابت های درونی احزاب شیعه در عراق و وجود جریان غرب گرا و شرق گرا در ایران همچنین تاثیر بازیگران خارجی، عوامل اصلی واگرایی شیعیان ایران و عراق تلقی می شوند. اگرچه در شرایط کنونی وزن عوامل همگرا از عوامل واگرا بیشتر می باشد، اما این برتری شکننده می باشد.
جغرافیای سیاسی
محمدباقر قالیباف؛ محمود واثق؛ هادی آجیلی؛ شهاب الدین شفیع
چکیده
نظریه بازیها، نظریهای شناخته شده در مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و پژوهشهای بین رشتهای است که استفاده زیادی در تحلیل پدیدهها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیاییِ ملی، منطقهای و جهانی دارد. هرچند مفهوم «رقابت» نقش کلیدی در ترسیم و شکلگیری نظریه بازی دارد اما علیرغم آن، تاکنون ادبیات علمی دانش ژئوپلیتیک برای بررسی ...
بیشتر
نظریه بازیها، نظریهای شناخته شده در مطالعات سیاسی، روابط بینالملل و پژوهشهای بین رشتهای است که استفاده زیادی در تحلیل پدیدهها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیاییِ ملی، منطقهای و جهانی دارد. هرچند مفهوم «رقابت» نقش کلیدی در ترسیم و شکلگیری نظریه بازی دارد اما علیرغم آن، تاکنون ادبیات علمی دانش ژئوپلیتیک برای بررسی پدیدهها از آن بیبهره مانده است. به همین منظور تبیین ژئوپلیتیکی از نظریه بازیها در سیستمهای ژئوپلیتیکی و ورود این مفهوم به تحلیل و تبیین ژئوپلیتیکی، موضوع مقاله پیش رو است. این مقاله سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه میتوان ساختار و کارکرد نظریه بازیها در محیطهای جغرافیایی را با رویکرد سیستمهای ژئوپلیتیکی تبیین کرد؟ در پاسخ به این سؤال و با روش توصیفی تبیینی براساس مدل روششناسی پژوهش ساندرز، فرضیه مقاله عبارت است از اینکه «نظریه بازیها در رقابتها، منازعات، همکاری و همگراییها و دیگر الگوهای روابط ژئوپلیتیکی و در سیستمهای ژئوپلیتیکی پیچیده که با حداقل یک منبع جغرافیایی عینی سروکار دارد، نقش مدلسازی و ترسیم راهکارهای عملیاتی داشته و با دریافت داده و مقادیر از ژئوپلیتیک، سیستم پیچیده ژئوپلیتیکی را به تعادل و نظم جدیدی میرساند». یافتههای پژوهش نشان میدهد که نظریه بازیها موضوع مطالعات اجتماعی، سیاسی و روابط بینالملل است و به طور خاص، به دلیل محوریت «قدرت و رقابت» در این نظریه موضوع مورد بحث در دانش ژئوپلیتیک به شمار میآید. از آنجایی که کارکرد نظریه بازیها در سیستمهای ژئوپلیتیکی مدنظر است قرائت نگارندگان از مفهوم سیستم، «سیستم پیچیده ژئوپلیتیکی» با مؤلفههای نظریه پیچیدگی است.