بهادر زارعی؛ سید مهدی موسوی شهیدی؛ مسعود مصدق
چکیده
تایوان یکی از کشورهایی است که سازمان ملل متحد استقلال سیاسی و حقوقی آن را به رسمیت نمیشناسد و دلیل اصلی آن را مخالفت چین از این کشور بهعنوان یک واحد سیاسی مستقل در عرصه جغرافیای سیاسی جهان و نهادهای بینالمللی است. چین تایوان را جزیرهای متعلق به خود میداند که توسط دولتی یاغی به مدت حدود هشت دهه اداره میشود و خواهناخواه ...
بیشتر
تایوان یکی از کشورهایی است که سازمان ملل متحد استقلال سیاسی و حقوقی آن را به رسمیت نمیشناسد و دلیل اصلی آن را مخالفت چین از این کشور بهعنوان یک واحد سیاسی مستقل در عرصه جغرافیای سیاسی جهان و نهادهای بینالمللی است. چین تایوان را جزیرهای متعلق به خود میداند که توسط دولتی یاغی به مدت حدود هشت دهه اداره میشود و خواهناخواه مانند هنگکنگ و ماکائو باید به دامن سرزمین و ملت بزرگ چین بازگردد و چین واحد را شکل دهند. آمریکا بهعنوان یکی از بزرگترین بازیگران منطقه پاسیفیک نگرش استفاده از زور را در روابط چین و تایوان رد میکند و همواره در کنار تایوان قرار داشته و زمینهساز شکلگیری یک چالش ژئوپلیتیکی بین دو کشور و حتی کشورهای منطقه پاسیفیک را فراهم ساخته است. هدف این پژوهش بررسی موفقیت ژئواکونومیکی تایوان بهعنوان یکی از ببرهای اقتصادی آسیا و همزمان چالش ژئوپلیتیکی این کشور با چین و مداخلات آمریکا از طریق همکاری با تایوان در ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی است تا از این طریق بتواند هم به منافع منطقهای و ملی خود در ابعاد ذکرشده دست یابد و هم اینکه بهعنوان ابزاری علیه چین و مهار و درگیر ساختن چین و کند ساختن توسعه اقتصادی و نظامی بهره ببرد و امکان حضور در منطقه پاسیفیک را فراهم و امتیازات لازم از این کشور دریافت نماید. روش این پژوهش تحلیلی – مقایسهای و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای و استفاده از متون و منابع داخلی و خارجی بوده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که چین تحت هیچ شرایطی از حقوق خود بر تایوان دست نخواهد کشید و با افزایش قدرت نظامی، اقتصادی، تکنولوژیک و سیاسی در عرصه ملی و بینالمللی فشار بر تایوان را افزایش خواهد داد و حتی برای تحقق خواسته خود یعنی الحاق تایوان به کشور مادر حاضر به ورود به جنگ با تایوان و آمریکا نیز خواهد بود، آمریکا نیز با تسلط بر منطقه پاسیفیک تمام تلاش و ظرفیت خود را برای ممانعت از الحاق تایوان به چین از بعد داخلی و بینالمللی برای کنترل و نظارت بر چین به کار خواهد بست. از سوی دیگر آمریکا نیز برای دفاع از تایوان تمامقد ایستاده و حاضر به پرداخت هر نوع هزینهای حتی ورود به جنگ با چین است.
سید مهدی موسوی شهیدی؛ بهادر زارعی؛ مرجان بدیعی ازنداهی
چکیده
رژیم صهیونیستی اسرائیل از دهه 1960 سعی کرد که با دکترین اتحاد پیرامونی از انزوای ژئوپلیتیکی خارجشده و به ارتباط با سایر کشورها اقدام کند. در این میان مناطقی نظیر مدیترانه، شمال آفریقا، قفقاز و آسیای مرکزی در اولویت اسرائیل قرار گرفت. در این پژوهش با شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی دکترین پیرامونی اسرائیل در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی ...
بیشتر
رژیم صهیونیستی اسرائیل از دهه 1960 سعی کرد که با دکترین اتحاد پیرامونی از انزوای ژئوپلیتیکی خارجشده و به ارتباط با سایر کشورها اقدام کند. در این میان مناطقی نظیر مدیترانه، شمال آفریقا، قفقاز و آسیای مرکزی در اولویت اسرائیل قرار گرفت. در این پژوهش با شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی دکترین پیرامونی اسرائیل در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به عنوان دو حوزهی ژئوپلیتیکی مهم در شمال ایران پرداختهشده است. نتایج حاصل از پژوهش که اکثرا از متون و وبسایتهای معتبر خارجی استخراجشده است نشان میدهد که دکترین پیرامونی اسرائیل علیرغم شروع خوب، نتوانست مشارکتهای منطقهای پایدار با پنج کشور (قرقیزستان، تاجیکستان، ارمنستان، ازبکستان و ترکمنستان) ایجاد کند. در نقطه مقابل دکترین پیرامونی اسرائیل در آذربایجان و قزاقستان نسبت به این پنج کشور تا حدودی موفقیتآمیز بوده است. در این راستا محرکهای اصلی رژیم اسرائیل برای روابط با آذربایجان و قزاقستان نشاندهنده نتایج یکسانی میباشد نظیر تامین منابع انرژی (40 درصد از آذربایجان و 15-25 درصد از قزاقستان)، وجود دو کشور با جمعیت اکثریت مسلمان و ساختار لائیک و استفاده از این اهرم، استفاده از کشور ایالات متحده آمریکا و لابیهای خود در کنگره این کشور برای روابط با آذربایجان و قزاقستان، فروش تسلیحات و همچنین هممرز بودن این کشورها با ایران و استفاده نظامی و سایبریک از این ظرفیت در راستای استراق سمع.
بهادر زارعی؛ سید عباس احمدی؛ زهرا پیشگاهی فرد؛ محسن عابدیدرچه
چکیده
پژوهش حاضر حکمرانی متعالی را بهعنوان الگوی برگزیدة حکمرانی در حکومتهای اسلامی معرفی کرده است. در همین راستا به بررسی رابطة حکمرانی متعالی و اقتدار ملی در جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. در عصر کنونی که نحوة ادارة عالی امور، مدنظر حکمرانان و آحاد مردم در جهان است، الگویابی و انتخاب یک روش کارآمد متناسب با فطرت انسانها جهت ...
بیشتر
پژوهش حاضر حکمرانی متعالی را بهعنوان الگوی برگزیدة حکمرانی در حکومتهای اسلامی معرفی کرده است. در همین راستا به بررسی رابطة حکمرانی متعالی و اقتدار ملی در جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. در عصر کنونی که نحوة ادارة عالی امور، مدنظر حکمرانان و آحاد مردم در جهان است، الگویابی و انتخاب یک روش کارآمد متناسب با فطرت انسانها جهت تأمین نیازهای ضروری زندگی آنها ضروری است. با توجه به پیشرفت فناوری و لزوم تأمین مایحتاج جوامع و همچنین هدایت و سعادت افراد جامعه در جهت سیر تکاملی بشر، حکمرانی شایسته امری اجتنابناپذیر است. از همین رو، گزینش شیوهای از حکمرانی با دارا بودن مشروعیت الهی و مقبولیت و نصرت مردمی بهصورت تؤامان، خواست همة ملتهاست. در این تحقیق کیفی آمیخته با استفاده از روشهای فراترکیب و تحلیل محتوا، به تحلیل کیفیِ محتوای مطالعات اولیه پرداخته و یافتهها و نتایج مطالعات دیگر تحلیل و تشریح شده است، تا دانش موجود را ارتقاء و دیدگاه جامع و گستردهای را نسبت به این موضوع فراهم کند. سپس با احصاء مولفههای حکمرانی متعالی، نحوة تأثیر آنها بر کارایی، اثربخشی و کارآمدی حکومت و نیز مقبولیت و رضایتمندی عمومی بررسی گردیده است. براساس نتایج حاصله، در صورت اجرای حکمرانی متعالی در مقیاسهای گوناگون جغرافیایی با مولفههای بدست آمده، ارتقاء اقتدار ملی جمهوری اسلامی ایران در دو چهرة بیرونی و درونی امری حتمی و غیرقابل انکار است.