حسین ربیعی
چکیده
مرزها همان اندازه که سدی برای جدایی و تعیین حد و حدود هستند، میتوانند محلی برای کنش و تعامل مردمان و پلی برای ارتباط ساکنان دو طرف مرز باشند. در گوشه و کنار جهان بسته به تاریخ، سنتها، فرهنگ مردمان و از همه مهمتر سیاست حکومتها، گونههای مختلفی از مرزداری دیده میشود. شیوه اداره مرز ایران و ترکمنستان باوجود تاریخ نسبتاً طولانی ...
بیشتر
مرزها همان اندازه که سدی برای جدایی و تعیین حد و حدود هستند، میتوانند محلی برای کنش و تعامل مردمان و پلی برای ارتباط ساکنان دو طرف مرز باشند. در گوشه و کنار جهان بسته به تاریخ، سنتها، فرهنگ مردمان و از همه مهمتر سیاست حکومتها، گونههای مختلفی از مرزداری دیده میشود. شیوه اداره مرز ایران و ترکمنستان باوجود تاریخ نسبتاً طولانی فرازوفرودهای بسیاری داشته است. پیش از استقلال ترکمنستان این مرز از سوی شوروی مرز ایدئولوژیک تلقی میشد که بهشدت محافظت و کنترل میشد. در ابتدای استقلال ترکمنستان باهدف برقراری تعامل دوطرفه بین ایران و ترکمنستان توافقاتی برای گذر مرزی ساکنان دو سوی مرز انجام شد که در سالهای اخیر از سوی ترکمنستان لغو شده و در حال حاضر دوباره محدودیتهای زیادی برای رفتوآمد مرزنشینان وضعشده است. این مقاله عوامل و زمینههای این فرازوفرود را بررسی کند. به این منظور ابتدا مباحث نظری در مورد مطالعات مرزی و مدیریت مرز طرح میشود و سپس نمونههایی از واقعیتهای مدیریت مرز در این منطقه بررسی میشود. فرضیه مقالهاین است که سیاستهای داخلی ترکمنستان بیشترین تأثیر را بر وضعیت فعلی داشته است. این مقاله از طریق مشاهده میدانی، مصاحبه با مرزبانها و ساکنین مرز و نیز برخی آمار و ارقام کتابخانهای جریان مرزبانی را در این مرز تحلیل میکند. این بررسی نشان داد که سیاستهای انزواطلبانه ترکمنستان به همراه میراث تاریخی – تمدنی این کشور اصلیترین عامل در تنگناهای اقتصادی، برقرار نشدن روابط مرزنشینان با همدیگر و امنیت مرز بوده است.
سیّد هادی زرقانی؛ فیاض گل مظلوم یار
چکیده
ایجاد کشورها بر بنیاد مرزها محصول نیمه دوم سده نوزدهم است، افغانستان یکی از اولین کشورهایی است که بر این بنیاد ایجادشده است. مرزهای سیاسی کنونی افغانستان از نوع مرزهای تحمیلی بوده که عمدتاً تحت تأثیر منازعات و رقابتهای سیاسی بین دو قدرت انگلیس و روسیه تزاری در قرن 19 و در جریان بازی بزرگ جهت جلوگیری از رویارویی مستقیم این دو قدرت ...
بیشتر
ایجاد کشورها بر بنیاد مرزها محصول نیمه دوم سده نوزدهم است، افغانستان یکی از اولین کشورهایی است که بر این بنیاد ایجادشده است. مرزهای سیاسی کنونی افغانستان از نوع مرزهای تحمیلی بوده که عمدتاً تحت تأثیر منازعات و رقابتهای سیاسی بین دو قدرت انگلیس و روسیه تزاری در قرن 19 و در جریان بازی بزرگ جهت جلوگیری از رویارویی مستقیم این دو قدرت در منطقه آسیای مرکزی به وجود آمده است و در این دوره افغانستان را بهعنوان یک منطقه حایل بین خودشان قرار داده و مرزهای سیاسی آن کشور را طی چندین معاهده تعیین و تثبیت نمودند. در این میان معاهده دیورند و مسئله پشتونستان بسیار بااهمیت است زیرا تحولات افغانستان بعد از عقد معاهده دیورند وارد فاز جدیدی شد که باگذشت زمان و تغییرات بزرگی چون خروج انگلیس از شبهقاره و استقلال هند نهتنها نتوانست اصل و ماهیت منازعات مرتبط به مرزهای جنوبی افغانستان را حلوفصل نماید بلکه با ظهور کشور پاکستان و تضاد منافع بین این دو کشور همسایه، بر پیچیدگی حوادث و رخدادها افزوده شد که تا به امروز نیز ادامه دارد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانهای به دنبال بررسی نقش قدرتهای بزرگ همچون انگلیس و روسیه در شکلگیری مرزهای سیاسی افغانستان بهویژه مرز دیورند و پیامدهای منفی آن برای کشور افغانستان و نقش آن در ایجاد اختلاف بین افغانستان و پاکستان میباشد. نتایج پژوهش نشاندهنده آن است که در شکلگیری مرزهای افغانستان قدرتهای منطقه و فرامنطقه بهویژه انگلیس نقش داشتند و معمای دیورند یکی از باقیماندههای استعمار هند بریتانیایی است که در حال حاضر به عامل اختلاف بین افغانستان و پاکستان تبدیلشده است و پیامدهای منفی آن برای افغانستان شامل، محصور شدن در خشکی و عدم دسترسی به آبهای آزاد، حمایت و تشدید بیثباتی سیاسی در افغانستان، ناامنی سراسری، فروپاشی نظام اجتماعی و... بوده است.
میثم میرزائی تبار
چکیده
بخشی از منازعات در روابط میان کشورها به اختلافات مرزی آنها مربوط میشود که تنش و درگیری در مناطق مرزی آبی یکی از انواع منازعات است. در قاره آفریقا، موارد متعددی از تنشهای مرزی از گذشته تاکنون وجود داشته است. درگیری مرزی آبی میان اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو یکی از این موارد است که اختلاف اصلی بر سر محدوده مرزی آبی در دریاچه آلبرت ...
بیشتر
بخشی از منازعات در روابط میان کشورها به اختلافات مرزی آنها مربوط میشود که تنش و درگیری در مناطق مرزی آبی یکی از انواع منازعات است. در قاره آفریقا، موارد متعددی از تنشهای مرزی از گذشته تاکنون وجود داشته است. درگیری مرزی آبی میان اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو یکی از این موارد است که اختلاف اصلی بر سر محدوده مرزی آبی در دریاچه آلبرت است. این مسئله موجب ناامنی در مناطق مرزی در دو سوی این دریاچه شده است. درواقع، در مناطق مرزی آبی میان دو کشور، درگیری اصلی و ناامنی حاصل از آن در محدوده دریاچه آلبرت و بر سر خط مرزی ترسیمشده در درون این دریاچه و همچنین فرسایش ساحل و تغییر در مسیر رودخانه مرزی سملیکی در جنوب دریاچه آلبرت است. این پژوهش از نوع تحقیقات علّی است که با روش توصیفی تحلیلی و نظریه ژئوپلیتیکی منازعات مرزی و سرزمینی استفاده از منابع کتابخانهای به بررسی اختلافات مرزی میان کشورهای اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو در منطقه دریاچه آلبرت و تحلیل علل وقوع ناامنی در این منطقه میپردازد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که مهمترین علل وقوع ناامنی در مناطق مرزی آبی کشورهای اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو کدام است؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که علل مختلفی را میتوان برای وقوع درگیری و تنش در مناطق مرزی آبی دو کشور در اطراف دریاچه آلبرت نام برد که مهمترین آنها شامل 11 مورد از علل و عوامل اصلی در ابعاد مختلف هویتی، حاکمیتی، تاریخی، ترسیم مرز، تغییر مسیر رود، زیستمحیطی و... است.
سید هادی زرقانی؛ ساجد بهرامی جاف؛ ریحانه صالح آبادی؛ محبوبه شهبازی
چکیده
مناطق مرزی از جمله فضاهای جغرافیایی هستند که با وجود ظرفیتهای بالایی که دارا میباشند گاهاً متناسب با شرایط خاصی که دارند این ظرفیتها نادیده گرفته شدهاند. این مناطق به دلایل دوری از مرکز، انزوای جغرافیایی، و ... تفاوتهای فاحشی ازنظر برخورداری از رفاه و توسعه با مراکز مرکزی دارند و ایجاد و فعالیت بازارچة مرزی میتواند باعث ...
بیشتر
مناطق مرزی از جمله فضاهای جغرافیایی هستند که با وجود ظرفیتهای بالایی که دارا میباشند گاهاً متناسب با شرایط خاصی که دارند این ظرفیتها نادیده گرفته شدهاند. این مناطق به دلایل دوری از مرکز، انزوای جغرافیایی، و ... تفاوتهای فاحشی ازنظر برخورداری از رفاه و توسعه با مراکز مرکزی دارند و ایجاد و فعالیت بازارچة مرزی میتواند باعث تعدیل رابطة یکسویه مرکز - پیرامون و بهبود رفاه منطقهای گردد. این پژوهش به بررسی تأثیر بازارچة مرزی شوشمی بر توسعه و رفاه شهر نوسود در استان کرمانشاه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر کلیه پیلهوران، بازرگان و سایر متصدیان و همچنین شهروندان نوسود بوده است حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 نفر انتخاب گردید و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS(کرونباخ، رگرسیون، همبستگی) و LISREL استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که به صورت کلی احداث بازارچه در ارتقای سطح رفاه شهر نوسود موثر بوده است، هر چند ککه در چند سال گذشته این سطح رفاه با افت مواجه بوده است. بر اساس نتایج بهدستآمده از رگرسیون خطی، متغیر اقتصادی بیشترین ارتباط را با توسعه و رفاه مرزنشینان داشته، بر اساس برآورد ضرایب استانداردشده مدل ساختاری بر اساس تحلیل عاملی تأییدی تحقیق و سطح معنیداری (α =0.076) بهدستآمده و بعد کالبدی بیشترین اثرگذاری را در میان ابعاد دیگر داشته است؛ و نیز نتایج آزمون همبستگی نشان داد که مؤلفه اجتماعی بیشترین میزان همبستگی را با مؤلفههای تحقیق داشت است.
محسن جان پرور
چکیده
ورود به هزاره سوم با افزایش جریان کالاها، انسانها، قاچاق، ناامنی ها و غیره در عرصه های مختلف فضایی همراه بوده است. این افزایش به صورت های مختلف مدیریت مرزهای کشورها را با مشکل مواجه کرده و دولت ها را بر آن داشته است جهت کنترل و مدیریت مرزهای خود و جلوگیری از ناامنی در کشور راهبردهایی در پیش بگیرند. در این میان جمهوری اسلامی ایران با ...
بیشتر
ورود به هزاره سوم با افزایش جریان کالاها، انسانها، قاچاق، ناامنی ها و غیره در عرصه های مختلف فضایی همراه بوده است. این افزایش به صورت های مختلف مدیریت مرزهای کشورها را با مشکل مواجه کرده و دولت ها را بر آن داشته است جهت کنترل و مدیریت مرزهای خود و جلوگیری از ناامنی در کشور راهبردهایی در پیش بگیرند. در این میان جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن مرزهای طولانی و همسایگان متعدد نیازمند در پیش گیری راهبردی نظاممند و کارآمد برای مدیریت مرزهای خود است. بر این اساس، مقاله حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل وضعیت مدیریت مرزهای کشور از این منظر پرداخته است و فرصت ها و چالش های فراروی آن را مورد واکاوی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد وجود برخی عوامل چون تعدّد نهادهای تصمیم گیر در مرز و همپوشانی در مسئولیت های بین آنها، فقدان وجود قوانین و مقررات یا شفاف نبودن آنها، ابهام در سطوح اختیارات و مسئولیت ها و...بر مدیریت کارآمد مرزهای کشور تأثیر منفی گذاشته است. برای مقابله با این چالش، راهکار پیشنهادی جهت دستیابی به مدیریت کارآمد مرزها در جمهوری اسلامی ایران، ایجاد یک ساختار متمرکز مدیریت یکپارچه مرزها متشکل از پنج بخش نظامی و دفاعی- اطلاعاتی و امنیتی، فرهنگی- اجتماعی، حقوقی- سیاسی و اقتصادی- تجاری می باشد.